تعادل
اکونومیست در شماره جدید خود خواستار معیار و متر جدیدی برای اندازهگیری رونق و رفاه شد.
هفتهنامه اکونومیست در پرونده جدید خود موضوعی را تحت عنوان «معمای رفاه» طرح کرده است. این هفتهنامه سرمقاله خود را با این موضوع آغاز میکند که شما ترجیح میدهید یک پادشاه قرون وسطی باشید یا یک کارمند دفتری عصر حاضر؟ پادشاه ارتشی از خدمتکاران دارد. او بهترین لباسهای ابریشمی میپوشد و بهترین غذاها را میخورد. اما او از دندان درد هم میمیرد. او در معرض عفونتهای مرگبار است. یک هفته طول میکشد تا او با کالسکه از یک قصری به قصر دیگر برود و از شنیدن سخن چاپلوسان هم خسته میشود. اما زمانی که به زندگی در قرن بیستویکم برمیگردید و به جذابیتهای مدرن آن، آنتیبیوتیکها، مسافرتهای هوایی، گوشیهای هوشمند و یوتیوب فکر میکنید، زندگی در این قرن برای شما بسیار جذاب میشود.
طبق نوشته این هفتهنامه، سوال بالا، جدیتر از یک صندلی بازی ساده است. این سوال نشان میدهد که چقدر مقایسه استانداردهای زندگی در طول زمان خدعهآفرین شده است. با این حال چنین مقایسهیی بهطور روتین صورت نمیگیرد بلکه بهشدت بر یک متر یا اندازه واحد یعنی تولید ناخالص داخلی، متکی است. این عدد معیاری است که برای رفاه مادی حتی رونق را بهطور عمیق اندازه میگیرد. اکونومیست در ادامه موضوع پرونده خود مینویسد که اندازهگیری رونق نیازمند سه تغییر است. آسانترین تغییر، بهبود تولید ناخالص داخلی بهعنوان متری برای تولید است. دومین تغییر به کشورهایی مربوط میشود که بخش خدمات بر اقتصاد آن چیره است. این کشورها بهتر است یک معیار جدید و بسیط سالانهیی را اتخاذ کنند که هدف آن دراختیار گرفتن تولید و استانداردهای دقیق زندگی باشد. این متر جدید که میتوان آن را «gdp پلاس» نامید با یک تغییر مفهومی که مدتهای مدیدی است سررسید شده، شروع شده و آن لحاظ کردن کارهای خانگی، کارهایی که دستمزد آن پرداخت نمیشود، در تولید ناخالص داخلی یا همان جیدیپی، است. gdp پلاس همچنین تغییر کیفیت خدمات را با بهرسمیت شناختن افزایش طول عمر که ناشی
از بازدهی مراقبتهای بهداشتی است، اندازه میگیرد. همچنین این معیار منافع حاصل از محصولات برندهای جدید و حق انتخاب بیشتر را هم محاسبه میکند و بهطور ایدهآل، gdp پلاس الگوهای مخارجی مردمی که در طبقه بالا، متوسط و قعر جدول هستند به این ترتیب منعکس میکند که مردم فقیرتر تمایل دارند روی کالاها بیشتر هزینه کنند تا هارواردیها روی شهریه. اما سومین تغییر به اندازهگیری موجودی ثروت در هر دهه برمیگردد. این ترازنامه جدا از ثروت بخش خصوصی داراییهای حکومت ازجمله جادهها و پارکها را در برمیگیرد. سرمایههای غیرمحسوس مانند مهارت، برندها، طراحیها، ایدههای علمی و شبکههای آنلاین، تماما ارزشیابی میشوند. دفتر کل، فرسایش سرمایه را هم محاسبه میکند: استهلاک ماشینآلات تخریب جادهها و اماکن عمومی و نابودی محیطزیست.
پایان این سرمقاله با این پیشنهاد تمام شده که ساخت این مبناها نیازمند انقلابی در دفاتر ملی آمار است و این کار میتواند همانند نخستین باری که gdp خلق شد، شجاعانه باشد.