گروه بنگاهها مهدی بیک
میگویند در دنیای امروز، کامیابی از آن جوامعی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهای مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنیداری برقرار کنند. به عبارت دیگر جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حرکت روبه جلو و با شتابی داشته باشد که از دستاوردهای اقتصادی و کارآفرینی خود تصویر شفافی بسازد و آن را دراختیار نسلهای انسانی فردایش قرار دهد تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، منابع جامعه را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت کنند. بنابراین یکی از مهمترین برنامههایی که برای ارزیابی تحلیلی تاریخ اقتصاد و تولید این سرزمین میتوان انجام داد، گردآوری مجموعه تجاربی است که صنعتگران و کارآفرینان ایرانی در پهنه اقتصاد و معیشت این سرزمین به یادگار گذاشتهاند، افرادی که دست تقدیر آنان را در جایگاهی نشانده که میتوانند در زمینه اقتصاد و تولید دست به نوآوری و ایدهپردازی بزنند. سرنوشت هر کدام از این افراد، کتاب قطوری است که نباید از بررسی و موشکافی آن غفلت کرد. بهروز فروتن یکی از همین منابع انسانی است که در آستانه هشتمین دهه از زندگیاش میتوان پای صحبتهایش نشست و ماجرای کارآفرینی ایرانی
را با همه مصایب و سختیهایش مرور کرد. مردی که با عبور از توفیقها و شکستهایش میتواند، بخشی از واقعیتهای اقتصادی ایران را برای علاقهمندان تصویر و بایدها و نبایدهای این حوزه را نمایان کند. مردی که به اوج رسیده، سقوط کرده و دوباره برخاسته و به مسیر کارآفرینی بازگشته است. قرار ملاقات با مشاور عالی صنایع غذایی کشور برای عصر یک روز بهاری در اردیبهشت ماه در تحریریه «تعادل» تنظیم شد تا درباره مهمترین اولویتهای کارآفرینی ایران در دوران تازه صحبت کنیم.
فروتن معتقد است: «برای اقیانوس بیپایان کارآفرینی و خلاقیت نهایتی را نمیتوان متصور شد، چراکه خلاقیت مفهومی است رونده و جاری.» ماحصل گپ و گفت ما با مرد سرد و گرم چشیده تولید و بازرگانی ایران، مصاحبهیی شد که در پی میآید.
با تشکر از فرصتی که برای این ملاقات اختصاص دادید، قبل از هر پرسشی مایلم کمی درباره خودتان صحبت بفرمایید، مردم ایران بهروز فروتن را با برند «بهروز» به خاطر میآورند که در حوزههای مختلف مواد غذایی فعالیت داشت، اما ظاهرا در حال حاضر فعالیتهای دیگری را دنبال میکنید؟
من بهروز فروتن در سال1324 در تهران متولد و در امیریه تهران بزرگ شدم. در سن 10سالگی پدرم را از دست دادم. ایشان رییس اداره آگاهی بود البته زمانی که من به دنیا آمدم بازنشسته شده بودند. مهمترین چیزی که از پدرم به یاد دارم این است که میگفت انسان باید جوهر کار داشته باشد. در زمانی که ایشان در قید حیات بودند ما از نظر مالی چندان مشکلی نداشتیم با این حال ایشان اصرار داشتند ما در ایام تعطیل کار کنیم. مهم نبود چه کاری انجام میدهیم بلکه مهم این بود که با فرهنگ کار آشنا شویم. از بچگی سختی زندگی را ناخواسته حس کردم قبل از اینکه زندگی را ببینم سختی زندگی برایم نمایان شد بههمین دلیل احساس میکنم یک حالت خود ساختگی خاص دارم. باوجود اینکه بچه ضعیفی بودم، اول کارهای شخصی انجام میدادم مثلا تابستانها شکلات و اسباببازی میفروختم. بعد بهدنبال کار فنی رفتم و اکثر مواقع درآمدم را برای مسائل تحصیلی یا هزینه روزمره مصرف میکردم بیشتر درآمدم را هم به مادرم میدادم تا برایم پسانداز کند. پس از فوت پدرم خیلی از امکانات از ما گرفته شد ولی مادرم با گذشت و عاطفهیی که داشت سرپرستی ما را بهعهده گرفت. مادرم را هم 15سال پیش از
دست دادم.
استارت فعالیتهای شما در مختصات تولید از چه زمانی زده شد؟
من کارم را از درون خانه شروع کردم. مواد غذایی درست میکردم و به فروشگاهها میدادم ولی آنها کالاهای من را نمیخریدند. بالاخره خانهام را فروختم و با پول آن کار را شروع کردم. بهتدریج با 11نفر از بستگانم شریک شدم. در زمان کوتاهی ما نزدیک به 1000پرسنل داشتیم و 6نقطه از کشور تحت لیسانس صنایع غذایی بهروز کار میکردند. من در مورد صنایع غذایی اطلاعات فنی نداشتم و بدون داشتن سرمایه و امکانات کار را شروع کردم و جلو رفتم. رمز موفقیت من این بود که از سختی کار لذت میبردم و از حضور پرتلاش همکارانم و بودن بین آنها خوشحال میشدم.
شاهکلید موفقیتهای شما در ابتدای دهه70 خورشیدی زده شد، یعنی در دورهیی که دولت سازندگی فضای بازتری را برای فعالیتهای مولد اقتصادی تدارک دید. نقش سیاستگذاریهای کلان را در توفیق مفهوم کارآفرینی چطور ارزیابی میکنید؟
این حرف درستی است. سیاستگذاریهای کلان دولتها نهایتا شمایل کلی تولید و کارآفرینی را ترسیم میکند و تولیدگران در بستر یک ساختار قانونی و اجرایی مناسب است که میتوانند به سمت پیشرفت و توسعه حرکت کنند. نقش رسانهها و تحلیلگران برای ارزیابی هر کدام از برهههای مدیریتی تعیینکننده است. مثلا سیاستهای تشویقی دولت سازندگی در اواخر دهه60 و اوایل دهه70 خورشیدی و روندی که در دوره اصلاحات نیز با قدرت دنبال شد، باعث شد تا تولید و بازرگانی ایران در مسیر توسعه مناسبات بیرونی و ارتقای توان داخلی حرکت کند. این روند صعودی در دوره دولت مهرورز در مسیر متفاوتی دنبال شد؛ دورهیی که در آن اصل رقابت فراموش شد و شخص رییسجمهور برای کوچکترین موارد اقتصادی تصمیمگیری میکرد. تصمیمسازیهایی که نهایتا باعث شد ایران در دایره تحریمهای اقتصادی دامنهدار قرار بگیرد و تولید و تجارت هم با رکودی بیسابقه مواجه شود. یکی از مهمترین وظایف رسانهها پرداختن به مجموعه عوامل حاکمیتی است که میتواند نتایج اقتصادی و بازرگانی متفاوتی را بهدنبال داشته باشد.
به نقش هر کدام از دولتهای ایران در سالهای پس از جنگ اشاراتی داشتید؛ دولتهای سازندگی، اصلاحات و دولت مهرورز که احمدینژاد را در راس هرم اجرایی داشت؛ بهعنوان شخصی که در تمام این دورهها فعالیت اقتصادی داشتید، یک مقایسه از فضای مدیریتی هر کدام از این دیدگاهها برای ما ارائه میکنید؟
برای مقایسه هر کدام از این روشهای مدیریتی باید از اعداد و ارقام اقتصادی کمک بگیریم تا تحلیل ارائه شده، استناد داشته باشد. واقعیت این است که دولت قبلی در شرایطی وضعیت اقتصادی ایران را وارد دورهیی بیسابقه از رکود کرد که قیمت نفت رکورد بالای صد دلاری را پشتسر میگذاشت، اما روش مدیریتی آقای احمدینژاد و تیم اقتصادی ایشان، درآمدهای بالای نفتی را در مسیری برخلاف توسعه اقتصادی ایران سوق داد و مشکلات فراوانی برای اقتصاد کشور ایجاد کرد که حتی در دوران جنگ نیز بیسابقه بود.
عملکرد دولت یازدهم را در حوزه مسائل اقتصادی و تولید چطور ارزیابی میکنید؟
همان آمارهایی که در بالا ارائه شد، وضعیت اقتصادی این دولت را نیز شامل میشود. برخلاف دولت قبلی، دولت تدبیر و امید در شرایطی برنامههای اقتصادی خود را پیش میبرد که قیمت نفت به پایینترین سطح خود طی یک دهه گذشته رسیده است، اما دولت یازدهم نه تنها آمار رشد اقتصادی دولت قبلی را جبران کرده، بلکه روند مثبتی از رشد را نیز ایجاد کرده است. در کنار این برنامهریزیهای اقتصادی حل و فصل نهایی مشکل تحریمها یکی دیگر از نتایج شیوه مدیریت صحیح دولت فعلی است که تولید و بازرگانی ایران را از زنجیره قطور تحریمها آزاد کرد. البته برای برداشت میوه برجام باید مجموعهیی از برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را تدارک دید تا در هر برهه زمانی بخشی از ظرفیتهای ارتباطی و اقتصادی برجام استفاده کرد.
شما به عنوان کارآفرینی که فراز و نشیبهای فراوانی را در اتمسفر تولید و تجارت کشور پشتسر گذاشتهاید، نسخه عملیاتی برای استفاده از ظرفیتهای کارآفرینی در ایران را چه میدانید؟
من فکر میکنم هر کسی خودش را باور داشته باشد موفق میشود. اگر به خودت احترام گذاشتی و برای باورت ایستادگی کردی و در مقابل اشتباهت عذرخواهی کردی خودت را شناختهیی. ما باید سعی کنیم، نکات منفی و مثبت خودمان را بشناسیم و خودمان را باور داشته باشیم. من زندگی را اول در ذهنم ترسیم میکنم و اگر ایرادی داشت آن را تغییر میدهم یعنی روی حرفهایم متعصب نیستم و پذیرای حرفهای دیگران هستم تکامل را در خودم نمیبینم بلکه در جمع میبینم. ما نباید کار را عار بدانیم ارزش کار باید مهم باشد. من در 45 سال پیش کار را بازی میدانستم و این کارها را انجام میدادم و امروز هم همین کار را انجام میدهم چون امروز هم کار را بازی میدانم. اما نکتهیی که مدیران کشور باید مورد توجه قرار دهند، این است که در مواجهه با کارآفرینان باید از یک رویه مناسب استفاده کنند. افرادی که در زمینه کارآفرینی کارنامه درخشانی دارند باید مورد حمایت ساختار مدیریتی کشور قرار بگیرند. واقعیت آن است که کارآفرینان ایرانی احترام خاصی ندارند و در زمانی که با مشکل مواجه میشوند باید به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
فضای کسب و کار بنگاههای اقتصادی کشور را چطور ارزیابی میکنید، آیا نسبت بهآینده کسب و کار ایرانی خوشبین هستید؟
درباره فضای کسب و کار یک اصل اساسی وجود دارد که باید به آن توجه داشت. در شرایط حساس فعلی بعضا مشاهده میشود که ردپای برخی جهتگیریهای سیاسی و جناحی، وارد فضای کسب و کار و بنگاهداری میشود. سرمایهگذار خارجی که به فکر مشارکت در بازار اقتصادی ایران است درک درستی از این جهتگیریهای سیاسی ندارد و مفهومی به نام دلواپسی را اساسا درک نمیکند. آنها فرکانسهای ارسالی از ایران را دریافت میکنند و زمانی که احساس کنند، ساختار تثبیت شدهیی در اتمسفر اقتصادی ایران وجود ندارد، پا پس میکشند. این نوع تحرکات دلواپسی دقیقا در نقطه مقابل منافع اقتصادی و معیشتی ملت ایران است و آسیبهای فراوانی را به فضای کسب و کار کشور وارد میکند. 20 سال قبل ایران و ترکیه هر دو در یک سال اعلام کردند که چشمانداز جذب گردشگر20میلیونی را در دستور کار قرار دادهاند، با گذشت 20سال ترکیه به رکورد 30 میلیونی از جذب گردشگر رسیده، اما ایران به زحمت 2میلیون توریست را جذب کرده، فکر میکنید، دلیل این عدم توفیق کجاست؟ اینکه ما ردپای جهتگیریهای سیاسی و جناحی را وارد اتمسفر اقتصادی و فضای کسب و کار میکنیم و آنها با موضوعات اقتصادی با رویکرد کاملا
اقتصادی برخورد میکنند. همین مثالهای ساده نشان میدهد که گره کار کسب و کار ایرانی در بخشهای گوناگون کجاست و چگونه میتوان تبعات منفی آن را کاست. باید با موضوعات اقتصادی کاملا اقتصادی برخورد کرد.
اگر قرار باشد مهمترین مشکل دولت یازدهم در زمینه اقتصاد را مطرح کنید، به کدام عامل اشاره میکنید؟
یکی از نقدهای جدی که میتوان به عملکرد دولت یازدهم داشت مربوط به کمتر استفاده کردن از نیروهای جوان در پستهای عالی مدیریتی و فقدان استفاده از مشاوران کارآزموده است. تلفیق نیروی جوانی با آگاهی پیشکسسوتان میتواند اقتصاد ایرانی را به سمت دورهیی از رشد و توسعه پایدار سوق دهد.
آقای فروتن شما استارت فعالیتهای اقتصادیتان را از کسب و کار کوچک زدهاید و آرام آرام این کسب و کار را به یک بیزینس بزرگ تبدیل کردهاید؛ برای توسعه کسب و کار کوچک و متوسط چه الگویی را پیشنهاد میکنید؟
همانطور که گفتم در دولت گذشته کارآفرینی تبدیل به ابزاری شد که دولت آن را به هر سمت که مایل بود، میکشاند. مدیران دولت قبلی برای فعالیتهای غیرکارآفرینی صدها میلیارد تومان تسهیلات اختصاص میدادند و برای حوزههایی که ارزش افزوده فراوانی را برای تولید و اقتصاد به دنبال داشت، سهمی را قائل نمیشدند. این روش مدیریتی بود که باعث تعطیلی و ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولید کوچک و متوسط شد، نشانههایی که از روش مدیریتی دولت یازدهم به بیرون درز میکند، نشاندهنده آن است که این دولت برای کارآفرینی ارزش فراوانی را قائل است و برای بهبود وضعیت کارآفرینان تلاش میکند. به نظرم طی سالهای 95 و 96 اخبار خوشی از این نوع کسب و کار شنیده میشد و مردم آرام آرام نتایج تصمیمات دولت را در بخش معیشت و اشتغال خود مشاهده خواهند کرد.
بسیاری از مخالفان دولت اعلام کردهاند که برجام تاثیری برای ایران نداشته است، به عنوان یک کارآفرین که از منظر اقتصادی به ماجرا مینگرد، این دیدگاه را قبول دارید؟
کسانی که برای برجام اعلام دلواپسی میکنند، شناخت مناسبی از صحنه اقتصادی بینالمللی ندارند. برای اجرای یک تفاهمنامه بینالمللی نیاز به زمان است. اگر این گروه دلواپسان یکبار با مشکلات تحریمها از نزدیک مواجه میشدند، اینگونه اظهارنظر نمیکردند. باید به دولت زمان داد تا برنامههایش را اجرا کند.
تعداد زیادی از پرسشهای ما باقیمانده که به فرصت دیگری موکول میکنیم. ممنون از این فرصتی که برای گفتوگو در اختیار «تعادل» قرار دادید.