پیشبینیهای دستاندکاران
بینالمللی حکایت از چالش بزرگ جامعه بشری با کمبود آب شیرین در آینده نزدیک دارد؛ جهان درحال جنگ بر سر آب است. یکی از صاحبنظران این حوزه (Goldman Sacks) آب را «نفتِ قرن آینده» نامیده است. مناقشه بر سر آب معمولا به صورت کوچک و محلی آغاز میشود مانند تنشهایی که امسال در سائوپائولو (برزیل) به کمبود آب صورت گرفت. بسیاری از بحران و جنگهای داخلی که در حال حاضر در جریان است جرقه اولیه آن در رابطه با سهمخواهی از منابع محدود آبی بوده است. آغاز بحران سوریه با اعتراضات زمانی تعدادی جوان در شهر«درعا» رخ داد که درحال شعارنویسی علیه نحوه تقسیم آب بودند. انقلاب یمن نیز از شهر تاییز که با شدیدترین کمبود آب در این کشور روبهروست آغاز شد. قدرت سیاسی در بینالنهرین همواره در گرو تامین آب ساکنان این ناحیه بوده است. سدهای ترکیه به آنکارا قدرت زیادی برای کنترل رهبران داعش بخشیده است، سایه ترکیه بر سر همسایههای پایین دستیاش حسابی سنگینی میکند و امسال با تکمیل سد برقابی ایلیسو که بر رودخانه دجله ساخته شده، این فشار سنگینتر هم خواهد شد. سد ایلیسو ذخیرهیی ۳۸میلیون مترمکعبی را پشت خود جمع خواهد کرد و تنها ۱۸مایل با مرز شمالی
سوریه فاصله دارد. آبشناسان سوئدی اخیرا گفتهاند که تا چند دهه آینده، حجم آبی که از دجله و فرات برداشت میشود، آنقدر بالا خواهد بود که این رودها دیگر به دریا نخواهند رسید. زمانی که پروژه آناتولی جنوب شرقی تکمیل شود، نیمی از آبی که در این رودخانهها جاری میشود از ترکیه خارج نخواهد شد. دیوان داوری بینالمللی در لاهه که مسوولیت حل و فصل مناقشات آبی بینالمللی را بر عهده دارد، میگوید که درحال حاضر ۲۱۱حوزه رودخانهیی در سطح جهان مورد مناقشه هستند. اکنون بیش از 40هزار سد بزرگ در سراسر جهان وجود دارد. سد «سه دره» در مسیر رود یانگ تسه در چین معادلات معیشتی صدها هزار خانواده آواره شده را به هم زده است. در همین حال کشور لائوس با تقلید از چین درحال ساخت دو سد بزرگ بر سر راه رودخانه«مکونگ» است که نه تنها اقتصادهای محلی اطراف این سدها که زندگی دو همسایه جنوبی این کشور یعنی کامبوج و ویتنام را نیز نابود خواهد کرد. مناقشه مرزی هند و پاکستان در کشمیر تا حدود زیادی به کنترل سرچشمههای رود ایندوس بازمیگردد. اقتصاد کشاورزی پاکستان در پاییندست این رود تا حدود زیادی به این سرچشمهها متکی است. هماکنون از پاکستان این شعار
برمیخیزد که «یا آب جریان مییابد یا خون» سعی در جلب حمایت عمومی دارد. آیا کم و کمتر شدن منابع آبی میتواند این دو کشور اتمی را به سوی جنگی تازه سوق دهد؟ در مناقشه اسراییل و فلسطین که میتوان نخستین پیشزمینهها را تنشهای آبی دانست. اسراییل نیم قرن پیش مسیر رود اردن را به وسیله کانالی به نام «آبراه ملی» به سمت شرق و جنوب منحرف کرد و تا آن را به صحرای«نگب» برساند. پیامد این کار، کم شدن یک سوم از مساحت بحرالمیت بود و رود اردن که از زمان باستان محور آبادانی بود حالا به یک جوی گِل آلود بدل شده است. در افغانستان نیز پروژه دره هلمند که در دهه 80 میلادی توسط مهندسان امریکایی برای کشاورزی طراحی شد. سوءمدیریت بهرهبرداری از سد هلمن و کاهش ذخایر سد زمینهساز تنشهای قوی در این ایالت شد که هنوز ادامه دارد.
با عنایت به اشارات فوق از دورنمای نه چندان روشن آینده آب در جهان و با توجه به چشماندازی که در کشورمان نیز در انتظارش هستیم اکنون باید پرسید آیا مدیریت منابع آب کشور برنامههای خود را متناسب با ضرورتها برای آینده تدارک دیده است؟ در جریان بارندگیهای اخیر که در سطح بعضی مناطق به سیل تبدیل شد این مدیریت چه تمهیداتی اندیشیده و آیا اساسا فرصتهایی برای ذخیرهسازی در قالب آبخوانداری و... از قبل پیشبینی شده بود؟ با توجه به اینکه نیمی از چاههای موجود بدون پروانه هستند تاکنون چه راهکارهایی برای غیرفعال کردن آنها اندیشیده یا به مرحله اجرا گذاشته شده است؟ پیشنهاد خاص این نوشتار به مدیریت محترم منابع آب کشور، تدوین دستورالعمل تشویقی برای بهرهبرداران منابع آب کشاورزی است که کمتر از میزان رایج اما با عملکرد بالاتری برداشت کردهاند. شاخصترین این گروه از بهرهبرداران را تولیدکنندگان گلخانهیی تشکیل میدهند. حال که وزارت جهاد کشاورزی با تاکید و برنامهریزی توسعه کشت گلخانهیی و سرمایهگذاری سنگین به کاهش مصرف آب همت گماشته است ای کاش که مدیریت منابع آب نیز از این فرصت بهره میجست. به نظر میرسد، تدوین روشها و ارائه سازوکارهایی که این صرفهجوییها را ارزیابی کند بسیار ضروری است. البته که پیشنهاد میشود تولیدکنندگان کشت گلخانهیی با توجه به سرمایهگذاری هنگفت و کاهش معنیدار مصرف آب از پرداخت آب بها بخشوده شوند. چنین تشویقی میتواند هم در جهت کاهش هزینه تولید آنان و هم در جهت بازسازی منابع آب درحال زوال کشور تلقی شود.