عزم اروپا برای حضور در نقشه اقتصادی ایران

۱۳۹۵/۰۱/۲۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۱۶۳۸


همزمان با افزایش فشار مقام‌های ایرانی به دولت امریکا، مشخصا اظهارنظرها و سخنرانی‌های رییس کل بانک مرکزی برای ایجاد دسترسی بیشتر به چرخه دلار در جبهه دوم گشایش اقتصادی کار با اروپایی‌ها راحت‌تر و سریع‌تر پیش می‌رود. اروپایی‌هایی که در پرونده هسته‌یی ناگهان در چنان کلاف سردرگمی افتادند، که بعید است خودشان هم آن روزها پیش‌بینی کرده باشند کار تا این میزان بالا بگیرد که شاهد شکاف اقتصادی عمیقی با ایران باشند. در هر صورت، همه آن سال‌ها گذشت و سخن اروپایی‌ها و میانه‌روها در ایران که به صورت سنتی اقتصاد را پلی برای ارتقای روابط و مواضع سیاسی می‌دانند خریدار چندانی نداشت. در دو جبهه تنازع هسته‌یی اما، یعنی دولت نهم و دهم در ایران و امریکایی‌ها هیچ چراغ سبزی برای تسهیل در روابط اقتصادی دیده نمی‌شد و بر همین اساس تحریم‌ها با اصرار غربی‌ها و انفعال دولت قبل رنگ و بویی اقتصادی گرفت. تحریم‌هایی که کاغذپاره نبودند و اقتصاد ایران را وارد مخمصه‌یی خطرناک کرده بود نهایتا با ابتکار عمل دولت یازدهم و حمایت مقامات عالیه نظام برچیده شد تا یک پیام اصلی به همه طرف‌های دعوا مخابره شود که قطع رابطه اقتصادی هم شرایط سیاسی را پیچیده‌تر خواهد کرد و هم هزینه‌یی غیرعقلانی به همه طرف‌های درگیر وارد می‌شود. اروپایی‌ها‌ از همان روز اول اعلام توافق موقت هسته‌یی با ولعی خاص بازار ایران را به عنوان فضایی بکر ارزیابی، و چند ده هیات اقتصادی برای شناخت بیشتر و رایزنی به سوی تهران گسیل کردند. این رفت‌وآمدها کم‌کم در حال تبدیل به ایجاد پروتکل‌های نوین برای تبادل اقتصادی است. سفر فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال 95 و معرفی امتیازهای اقتصادی جدید به ایران سرآغازی برای پی‌ریزی یک رابطه اقتصادی همه‌جانبه و فراگیر بین مرکز ثقل خاورمیانه و صاحبان دانش و تکنولوژی است. 7 پیام اقتصادی که موگرینی در دیدار خود با محمدجواد ظریف برای افکار عمومی تبیین کرد نشان از آن دارد که اروپا به سرعت به سوی بهره‌برداری اقتصادی از برجام حرکت می‌کند و قصد دارد تا بستری ایجاد کند که دوباره با اقدامات سیاسی امریکا غافلگیر نشود. پرواضح است دولت اوباما قصد دارد به دلایل متفاوت دستاوردهای اقتصادی ایران از اجرای برجام را در سطح مشخصی نگه دارد اما آنچه تاکنون از عملکرد پسابرجامی غربی‌ها شاهد بوده‌ایم گریز از این اصل اعلام نشده، است. مثلا دولتمردانی که تاکنون از قاره سبز به ایران آمده‌اند تقریبا همگی بر حمایت کشورهای متبوعشان از حضور ایران در سازمان جهانی تجارت سخن گفته‌اند و روز گذشته عالی‌ترین دیپلمات اروپایی نیز بر همین موضوع تاکید ویژه داشت. این حمایت نه تنها بی‌اثر نیست بلکه هل دادن ایران در چارچوب یک بازی برد-برد به فضایی است که به‌راحتی در دسترس امریکا نباشد. در واقع کشوری که عضو سازمان جهانی تجارت است را به‌راحتی نمی‌توان از تجارت با دنیا محروم کرد. واردات نفت و گاز از ایران و همچنین انتقال تکنولوژی و تربیت نیروی زبده انسانی نیز همگی برای استحکام‌بخشی به رابطه‌یی است که ممکن است در آغاز در مسیر برخی ناملایمتی‌ها قرار گیرد. سفر موگرینی که اتفاقا با فرود نخستین هواپیمای ایرفرانس در خاک ایران هم مصادف شده است غیر از زوایای آشکاری که اعلام کرده، زوایای پنهانی نیز دارد که عمدتا هدف آن اطمینان‌بخشی به کمپانی‌های بزرگ جهانی است تا قلب تپنده اقتصاد یعنی تبادلات پولی و مالی با ایران را دوباره به کار بیندازند. اگر این تحلیل درست باشد آنوقت لایه‌های ذی‌نفع چنان فشاری وارد خواهند کرد که هم فرصت‌ها را در دولت اوباما برای ایران بیشتر خواهد کرد و هم ماندگاری فرصت‌ها را افزایش خواهد داد. البته منتقدینی هم هستند که اقتصاد را به‌مثابه یک قطعه مکانیکی تحلیل می‌کنند و انتظار دارند رد هر اقدامی را در کمترین زمان ممکن و با وضوح بالا مشاهده کنند در حالی که هیچ‌گاه چنین فرآیندی برای عرصه‌یی همچون اقتصاد قابل تصور نیست. بلکه همین تلاش‌ها و فشارهای تدریجی است که نهایتا مصوبه‌یی همچون محدودیت ویزا در کنگره امریکا را تا حد بی‌اثری تنزل می‌دهد و آسمان ایران را برای غول‌های هوایی جذاب‌تر از همیشه می‌کند. یک مرور تاریخی منصفانه نشان می‌دهد پس از انقلاب 57، هیچ برهه زمانی پیدا نمی‌شود که به اندازه زمان کنونی جبهه اقتصادی امریکا علیه ایران تا این حد کم‌رمق و کم‌طرفدار باشد. بنابراین باید تلاش کرد در کنار حل مشکلات ریشه‌یی اقتصادی با امریکا به عنوان قدرتمندترین بازیگر اقتصاد جهانی از فرصت‌های اینچنینی نیز بهره کافی گرفت و با کمک دیگر ذی‌نفعان، نظام سیاسی امریکا را برای بازی دادن بیشتر ایران در پهنه اقتصاد بین‌الملل تحت فشار گذاشت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر