جامعه صنعتی ایران ریسک‌گریز است نه ریسک‌پذیر

۱۳۹۵/۰۱/۲۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۱۶۲۴

نوآوری و فرآیندهای کارآفرینانه مانع اشباع چرخه عمر سازمان‌ها می‌شوند


گروه اقتصاد اجتماعی

اندیشمندان کارآفرینی تلاش بسیاری برای توضیح این موضوع انجام داده‌اند که چگونه و چرا بنگاه‌ها به وجود می‌آیند، بقای خود را حفظ می‌کنند و رشد می‌یابند. این تلاش‌ها به ارائه مدلی کارآفرینانه به عنوان یک مدل برنامه‌ریزی شده عقلایی، همراه با ریسک‌پذیری و با فرآیند خطی تشخیص و بهره‌برداری از فرصت منجر شده است. در این زمینه، ساراسواتی این مدل را مدل علی کارآفرینی نامید. زمانی که مدل علی به عنوان مدلی اصلی در کارآفرینی در دهه 1990 شکل گرفت اما برخی اندیشمندان اعتبار آن را به چالش کشیدند. کامبیز طالبی، وحید قیصری و نرگس ایمانی‌پور سه دانشجوی کارآفرینی دانشگاه تهران در پژوهشی به نقش تفکر کارآفرینانه بر راهبردهای رشد در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط پرداخته‌اند. با توجه به پیچیدگی‌ها و شرایط ویژه محیط اقتصادی ایران و اهمیت به کارگیری راهبرد مناسب برای رشد بنگاه، آگاهی داشتن از راهبردهای رشد مناسب و استفاده از تفکر اثرسازانه برای انتخاب صحیح آنها با توجه به مقتضیات، موجب رشد و توسعه کسب‌وکارها می‌شود. موضوعی که تبعاتی را نیز برای بنگاه و جامعه در پی دارد. چنین اهمیتی، موجب انجام پژوهش حاضر شد.


تاثیر تفکر اثرسازانه بر راهبردهای رشد

با توجه به نتایج تحلیل آماری، مصاحبه‌های صورت پذیرفته با خبرگان صنعت و دانشگاه و همچنین بررسی تطبیقی مطالعات مرتبط گذشته، در زمینه نتایج هریک از فرضیات بحث شد.

بطور کلی، یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که تفکر اثرسازانه، بر راهبردهای رشد تاثیر دارند. از شش بعد تفکر اثرسازانه نیز، پنج بعد انعطاف‌پذیری، تجربه، ایجاد تعهدات اولیه، شراکت و تمرکز بر منابع بر راهبردهای رشد تاثیر داشتند. البته بعد انعطاف‌پذیری تاثیر کمتری نسبت به سایر ابعاد داشت.

تاثیر معناداری بین زیان قابل تحمل و راهبردهای رشد به دست نیامد. هرچند نمونه مورد بررسی از نظر تعداد کوچک بود ولی این امر موجب نمی‌شود که یافته‌های پژوهش حاضر قابلیت تعمیم خود را از دست بدهند. نتایج پژوهش‌ها، مانند پژوهش‌های پیشین این موضوع را نشان می‌دهند.

خروجی‌ها بیانگر این هستند که همبستگی بین تفکر کارآفرینانه و راهبرد رشد معنی‌دار خواهد بود. اینگونه استنباط می‌شود که تصمیم‌گیرندگان جامعه آماری با توجه به موقعیت و شرایط محیط کسب‌وکار، فرآیندهای اثرسازانه و علی را به کار می‌برند یا اینکه از ترکیبی از آنها استفاده می‌کنند. همچنین، نیاز به نوآوری و فرآیندهای کارآفرینانه برای جلوگیری از رسیدن به نقطه اشباع چرخه عمر سازمان، در صنعت، تاییدی بر این ادعاست.

یافته‌های این پژوهش بیان می‌کند سازوکارهای اثرسازانه و علی می‌توانند در کنار یکدیگر وجود داشته باشند و زمانی که ترکیب می‌شوند، به رشد منجر شوند. در پژوهشی دیگر، کرایجنبرینک و راتینهو بیان کردند. شرکت‌ها از هر دو رویکرد اثرسازانه و علی بهره برده‌اند و هر دو نوع تفکر بر رشد تاثیر داشته‌اند. تفکر علی نیز بر راهبرد رشد اثر مثبتی دارد. از آنجاکه سیستم مدیریت سنتی بر بخشی از سیستم اداره کسب‌وکارهای جامعه آماری می‌گذارد، این نتیجه دور از انتظار نیست.

از طرفی بر اساس نتایج پژوهش‌های گذشته و مصاحبه‌های صورت پذیرفته، جامعه صنعتی ایران احتمالا تمایل بیشتری به ریسک‌گریزی دارند تا ریسک‌پذیری. این موضوع و وجود سیستم سنتی مدیریت در کسب‌وکارهای جامعه آماری، این افراد خطر به راهبردهای سریع از فرصت‌های پیش آمده را با اندکی تامل می‌پذیرند، از طرف دیگر، وجود پرسنل تحصیل‌کرده و امکان دسترسی به اطلاعات این صنعت و تمایل به ماندن در صحنه رقابت، کسب‌وکارهای صنعت کاشی و سرامیک را به سمت استفاده از فرصت‌های پیش آمده سوق می‌دهد.


شانس موفقیت در دستان تجربه

تجربه، اثر مثبتی بر راهبرد رشد دارد. قدمت زیاد این صنعت در ایران و همچنین وجود خوشه صنعتی کاشی سرامیکی در این صنعت که بسیار فعال عمل می‌کند و اطلاعات تاریخی کافی را برای اتخاذ تصمیمات درست در اختیار کسب‌وکارها قرار می‌دهد، می‌تواند دلیل مثبت بودن این همبستگی باشد. هرچند پژوهش نشان می‌دهد که تجربه از انعطاف‌پذیری بیشتر مورد توجه بوده است، اما عوامل دیگری همچون ایجاد تعهدات اولیه، شراکت و تمرکز بر منابع کمی پایین‌تر است.

این نکته که کسب‌وکارها معمولا ریسک امتحان کردن چندین مدل کسب‌وکار یا چندین محصول مختلف را نمی‌پذیرند، ممکن است توجیهی برای این نتیجه باشد، که بطور ضمنی استنباط شده است. نینهویس در یافته‌های پایان نامه خود بیان کرد که تجربه به عنوان معیاری از ابزارها، ممکن است پیشگویی کننده شانس موفقیت بنگاه‌ها باشد. زیان قابل تحمل اثر مثبتی بر راهبرد رشد ندارد.

اینکه ساختارهای تامین اعتبار از موسسه‌های مالی موجود ایران کمی با دشواری همراه است و ساختارهایی مانند بنگاه‌های تامین مالی مخاطره پذیر یا فرشتگان کسب‌وکار به درستی عملیاتی نشده‌اند، باید تامین مالی فعالیت‌های توأم با ریسک به صورت شخصی انجام پذیرد و از آنجا که شرایط محیط اقتصادی ایران با بی‌ثباتی و نااطمینانی‌هایی همراه است، رویکرد افراد، دستیابی به بیشترین میزان سود است. نینهویس در یافته‌هایش عنوان کرد زیان قابل تحمل، نتایج درستی را نشان نمی‌دهد و قابل اندازه‌گیری نیست. صاحب نظران این عرصه معتقدند که اصل زیان قابل تحمل در مقابل سود مورد انتظار تاثیر معناداری بر خروجی بنگاه ندارد.


شراکت نقطه حساس راهبرد رشد

ایجاد تعهدات اولیه اثر مثبتی بر راهبرد رشد دارد. با توجه به رقابتی بودن این صنعت، نیاز به برقراری ائتلاف راهبردی با تامین‌کنندگان و توزیع‌کنندگان ضروری است. پل ارتباطی‌ای که خوشه صنعتی کاشی سرامیکی و سایر خوشه‌های صنعتی میان تولیدکنندگان و سایر عوامل زنجیره دخیل در این صنعت ایجاد کرده‌اند نیز به این امر کمک می‌کند.

شراکت اثر مثبتی بر راهبرد رشد دارد. با دقت در کسب‌وکارهای صنعت کاشی و سرامیک، به وجود روابط خانوادگی میان افراد فعال در این حوزه پی می‌بریم. البته لازم به ذکر است که اصل شراکت در مقابل تحلیل رقابتی تاثیر معناداری بر خروجی بنگاه ندارد.

از آنجایی که تمرکز بر منابع اثر مثبتی بر راهبرد رشد دارد. در نهایت پیشنهادهایی برای کسب‌وکارهای کوچک در ایران ارائه شده که به قرار زیر است:

- ارائه دوره‌های آموزشی برای کارکنان و به ویژه تصمیم‌گیرندگان، با هدف چگونگی

بهره‌برداری از فرصت‌ها، خلق بازارهای جدید از طریق ایجاد بنگاه‌های کارآفرینانه، ایجاد اشتغال، نوآوری، افزایش بهره‌وری و...

- گسترش خوشه‌های صنعتی و موارد مشابه می‌تواند اطلاعات مناسب را در زمان درست در اختیار بنگاه‌ها قرار دهد و با ایجاد امکان برقراری ائتلاف و ایجاد تعهد متقابل به رشد و توسعه بنگاه‌ها کمک کنند.

- تعامل بیشتر با دانشگاه یا ایجاد سازوکارهای ثبت تجارب فعالیت‌های قبلی بنگاه‌ها، موجب انعطاف‌پذیری و انطباق بیشتر برای واکنش سریع به موقعیت‌های غیرمنتظره و بهره‌برداری از فرصت‌های جدید می‌شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر