بخش مهمی از سیاست خارجی ایران آنچنانکه در قانون اساسی نیز ذکر شده است، گسترش مناسبات با کشورهای اسلامی بوده و سازمان همکاریهای اسلامی نیز به عنوان یکی از مهمترین سازمانهای بینالمللی بعد از سازمان ملل متحد نقش موثری در جهان اسلام ایفا میکند. نسبت به گمانهزنیهایی که قبلا برای حضور یا عدم حضور ایران در کنفرانس امسال مطرح میشود، باید اشاره کرد که سیاست پیروی از صندلیهای خالی دیگر در مناسبات بینالمللی محلی از اعراب نداشته و دوره زمانی آن گذشته است. به عقیده من، ایران باید در عالیترین سطح در این اجلاس شرکت میکرد و ضمن توضیح مواضع کشور از حقوق ایران به دقت دفاع میکرد.
حال اینکه عربستانسعودی با دیپلماسی پول چند کشور را ترغیب میکند و چهاربند ضدایرانی در بیانیه وارد میکند، مسالهیی غیرطبیعی نیست. اینکه به واسطه این مساله نباید در چنین کنفرانس مهم و تاثیرگذاری شرکت کرد به حقیقت رویکردی مناسب و واقعبینانهیی نخواهد بود. هر چند با اشغال سفارت عربستانسعودی در ایران که برخلاف حقوق داخلی و بینالمللی صورت گرفت، مشکلاتی برای کشور درست شد که تبعات آن چندین سال دامنگیر ماست و دست عربستان را در چنین واکنشهای ضدایرانی باز گذاشت ولی به اعتقاد من باید با مدیریت و دیپلماسی این موارد را حلوفصل کرد.
درخصوص فضای پرتنش امسال و اینکه وزیر خارجه مصر بدون آداب دیپلماتیک هنگام تحویل کرسی ریاست سازمان بدون دست دادن با هیات ترکیه تریبون را ترک کرد، باید بگویم که هرچند اختلافات جدی میان ترکیه و مصر وجود دارد و بر سر اخوانالمسلمین و آقای مرسی دو کشور تعارض داشتند، اما سازمان همکاری اسلامی یکی از وظایف مهماش حل چنین اختلافاتی است و اقدام وزیر خارجه مصر در حقیقت نمایانگر قدرت و اقتدار میان کشورها نیست.
با این وجود اصل باید بر حلوفصل مشکلات جهان اسلام گذاشته شود. روند تحولات 5سال گذشته در خاورمیانه نشان میدهد که مسلمان به دست مسلمان کشته میشود و باید به نوعی این مسائل حل شود. در این کنفرانسها مشاهده میکنیم که تنشها علنی میشود و این نیز از مشکلات کشورهای اسلامی است.
امروزه جنایت و تنشهایی در جهان اسلام به وقوع میپیوندد که از جنگ جهانی دوم به بعد سابقه نداشته و این امر نیاز به راهحلی فوری و جدی دارد. در این میان کشورهای مهم مانند ایران، عربستانسعودی، ترکیه، مصر، اندونزی و نیجریه باید نسبت به عمق اختلافات و تنشها در جهان اسلام حساس بوده و نسبت به حلوفصل آن اقدام کنند.
در پایان باید بگویم که هرچند سازمان همکاریهای اسلامی سازمانی به غایت مهم و تاثیرگذار است، اما واقعیت این است که امروزه این سازمان به باشگاهی سیاسی تبدیل شده که هر سه سال سران آن کنار هم جمع میشوند. دلیل این امر نیز بهخاطر غیرفعال بودن دبیرخانه این سازمان است. محور دبیرخانه سازمان همکاریهای اسلامی در جده بر پول استوار است و باید هرچه زودتر کشورهای جهان اسلام فکری به حال این موضوع بکنند. بارها و بارها بیانیههایی در 200بند بهعنوان مثال در اجلاس قبلی که در قاهره بود، صادر میشود که معلوم نیست چه تعداد از آن اجرایی و محقق میشود. باید بررسی شود که به چه دلیل این دبیرخانه غیرفعال است و باید هرچه زودتر فکری به حال این مساله شود، درحالی که به نظر من میشود سازمان همکاریهای اسلامی خیلی جدیتر و فعالتر از این در جهان اسلام ظاهر شود.