دولت برای خروج از رکود، یکی از راهکارها را تحریک تقاضا برشمرد. تحریک تقاضایی که از منظر دولت با اعطای کارتهای اعتباری تا حدودی مفید باشد. راهی که اگرچه میتواند در خروج برخی بخشهای اقتصاد از رکود موثر باشد اما این کارتها از دیدگاه من برای رها شدن از رکود کافی نیست. این موضوع که چرا مدت زمان زیادی طول کشید تا برخی از بانکها کارتهای اعتباری را صادر کنند طبیعتا به دلیل زمانبر بودن شناسایی دقیق افرادی است که بتوانند از پس باز پسدهی این اعتبارات برآیند. بالاخره به دلیل اینکه ماهیت این کارتها، اعتبار بخشیشان است، باید افرادی مشمول دریافت شوند که بانکها مطمئن باشند این اعتبار را میتوانند از آنان پس بگیرند.
اما نکته دیگری که درخصوص کارتهای اعتباری وجود دارد، محلی است که این اعتبارات از آن طریق تامین میشود. هنوز به طور شفاف مشخص نشده که آیا بانکها باید از منابع خودشان این اعتبارات را تامین کنند یا اینکه بانک مرکزی، این منابع مورد نیاز را در اختیار بانکها قرار میدهد تا به دست متقاضیان قرار گیرد. البته درست است که در برنامهریزی دولت گفته شده بود که مثلا اعتبارات 10میلیون تومانی به افراد داده میشود تا خرید کنند و دولت از این طریق تقاضا را تحریک کند. اما جزئیات آن در برنامه دولت نیامده که احتمالا به این دلیل بوده که این جزئیات در واقع حل شود.
با این حال اجرایی کردن این طرح به هیچ عنوان کار سادهیی نیست و به زمان مورد نظر احتیاج داشت اما اینکه با صدور کارتهای اعتباری شاهد افزایش تقاضای چشمگیر در اقتصاد کشور خواهیم بود یا نه باید عنوان کرد، تاثیر خواهد داشت اما چشمگیر نخواهد بود و این تاثیر نیز چندان در رشد اقتصادی موثر نخواهد بود.
روند واگذاری این کارتها در ایران با کشورهای دیگر متفاوت است. بانکها در سایر کشورها، منابع آزاد زیادی در اختیار دارند و به راحتی میتوانند اعتبارات کوتاهمدت در اختیار مردم و مشتریان خود قرار دهند. اما در ایران این روند به دلیل اینکه تامین مالی بانکمحور است، تفاوتهایی دارد. منابعی که بانکهای ایرانی در اختیار دارند بیشتر صرف اعطای وامهای بزرگ به تولیدکنندگان و صنایع میشود. در این شرایط منابع آزاد و سرمایه در دست بانکها با کاهش مواجه میشود تا آنان بتوانند اعتبارات خرد را در اختیار مردم قرار دهند.
با این حال دولت طرح کارتهای اعتباری برای تحریک تقاضا را در پیش گرفته است. طرحی که به احتمال بسیار زیاد، منابعش از سوی بانک مرکزی تامین میشود و بسیار بعید به نظر میرسد که بانکها با منابع خود، این کارتها را در اختیار مردم قرار دهند.
البته بخش عمدهیی از منابع بانکها، اگر بحثهای مربوط به بنگاهداری و شرکتداری بانکها را کنار بگذاریم که بخشی از این منابع بانکها صرف این نوع فعالیتها میشود و از آنان چشمپوشی کرد، صرف تسهیلاتدهی و وام دادن به بخشهای نیازمند میشود. البته بخش عمدهاش صرف اعطای وامها و تسهیلات کلان به تولیدکنندههای بزرگ میشود. بنابراین منابع آزادی که بخواهد در اختیار بانکها قرار بگیرد و کارتهای اعتباری به آن شکلی که در کشورهای دیگر هست، رواج پیدا کند درحال حاضر در نظام بانکی کشور وجود ندارد.
از سوی دیگر هر زمان بانکها بخواهند به مشتریان خود وامهای خرد دهند، افراد باید یک سپرده ویژهیی افتتاح کنند و بعد از گذشت زمان طولانی و انتظار کشیدن بتوانند وامهای خرد و کوچک را برای خرید کالا دریافت کنند.
بنابراین آنقدر منابع آزاد در اختیار بانکها نیست که تمام مشتریانی که حساب دارند، بتوانند کارت اعتباری داشته باشند و مازاد بر آن چیزی که سپردهگذاری در بانکها میشود با منابع بانکی خرید کنند.