تحفه 10‌میلیون دلاری چشم‌بادامی‌ها برای دریاچه ارومیه

۱۳۹۵/۰۱/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۱۱۶۸

بخش خصوصی باید به بحث تالاب‌ها ورود کند

گروه اقتصاد اجتماعی|هادی آذری|

گزارش‌های میدانی از افزایش تراز آب دریاچه ارومیه خبر می‌دهد. در همین رابطه، مدتی پیش بودکه پرویز آراسته، مدیرکل محیط‌زیست استان آذربایجان غربی از افزایش 9سانتی‌متری سطح آب دریاچه نسبت به شهریور سال گذشته (با وجود کاهش بارندگی‌ها) خبر داد. اما اینکه چنین افزایشی را باید به حساب اقدامات صورت گرفته بگذاریم یا عوامل طبیعی از جمله افزایش بارندگی‌ها در هفته‌های اخیر، مساله‌یی است که هم‌چنان در هاله‌یی از ابهام قرار دارد. از جمله اقدامات صورت گرفته برای احیای دریاچه ارومیه می‌توان به پروژه‌ی«همکاری در احیای دریاچه ارومیه با الگوسازی مشارکت جوامع محلی در استقرار کشاورزی پایدار و حفاظت از تنوع زیستی» اشاره کرد که با همکاری دولت ژاپن، سازمان ملل و سازمان محیط‌زیست از سال 2014 میلادی در کشور به‌اجرا درآمده است. این در حالی است که چند روز پیش با حضور واکا وایاشی، کاردار سفارت ژاپن، معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط‌زیست و‌گری لوئیس، نماینده مقیم سازمان ملل متحد در اران، این پروژه وارد فاز سوم خود شد. برای کسب اطلاع بیشتر در خصوص نحوه اجرای این پروژه با محسن سلیمانی، مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران، به گفت‌وگو نشستیم. سلیمانی معتقد است که اجرای این طرح که در دو مرحله نخست آن با اعتباری 2میلیاردی صورت گرفته است به کاهش 35‌درصدی آب مصرفی در مزارع حوضه آبریز دریاچه ارومیه منجر شده است. با این حال، از نظر مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب‌ها، بدون مشارکت تمام بخش‌ها به ویژه بخش خصوصی روند احیای دریاچه ارومیه با وجود اقدامات ملی و بین‌المللی، پیشرفت چندانی نخواهد داشت.

دستاوردها و نتایج اجرای پروژه مشترک احیای دریاچه ارومیه با کشور ژاپن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پروژه‌یی که با همکاری دولت ژاپن با هدف احیای دریاچه ارومیه تاکنون دو فاز خود را پشت سر گذاشته و چند روز پیش نیز با حضور نماینده کشور ژاپن و خانم دکتر ابتکار، رییس سازمان محیط‌زیست وارد مرحله سوم اجرایی خود شد، با محوریت فراهم آوردن زمینه مشارکت مردم در فرایند احیای دریاچه ارومیه است. درگیر کردن مستقیم مردم در یک فرایند احیایی که بر اساس مدل مدیریت مشارکتی تلاش کردیم تا مردم بومی و محلی به‌شکل مناسبی در روال احیای دریاچه درگیر شوند که از آن جمله می‌توان به اصلاح الگوهای کشاورزی اشاره کرد که در حال حاضر بخش زیادی از منابع آبی در این بخش مصرف می‌شود. در واقع تلاش شد مکانیزم و سازوکاری برای استفاده از آب در بخش کشاورزی طراحی شود که بتوان حقابه دریاچه ارومیه نیز به آن بازگردانده شود. در همین راستا و برای اجرای این طرح مدیریت مشارکتی، در فاز اول پروژه 41 روستا برای این امر انتخاب شدند و این تعداد در فار دوم به 75 روستا افزایش یافت که در طی دو مرحله نخست اجرای این طرح موفق شدیم حدود 8 هزار کشاورز را در این فرایند درگیر کنیم که تغییر دادن الگوهای آب مصرفی و در نتیجه فراهم آوردن آب بیشتری برای دریاچه ارومیه را به دنبال داشت. با توجه به اقدامات صورت گرفته توانستیم میزان آب مصرفی در مزارع حوضه آبریز دریاچه ارومیه را به به میزان 35‌درصد کاهش دهیم. علاوه بر این، طبق هدف‌گذاری انجام گرفته برای فاز سوم این پروژه، قصد داریم که تعداد روستاهای تحت پوشش را به 90 روستا برسانیم.

با توجه به اینکه علاوه بر آموزش به‌منظور اصلاح الگو مصرف، مشارکت مردمی از طریق ایجاد مشاغل جایگزین نیز محقق می‌شود، در این پروژه آیا اقداماتی در خصوص ایجاد مشاغل جایگزین نیز صورت گرفته است؟

مهم‌ترین مساله در اجرای این پروژه، گره زدن معیشت مردم با این فرایند بوده است. در واقع تلاش شد در حالی که مردم محلی احساس نکنند که معیشت‌شان در خطر نخواهد افتاد، با آموزش و یادگیری برخی تکنیک‌ها و روش‌ها، آب مصرفی در کشاورزی را کاهش داده و توامان این احساس را داشته باشند که در فرایند احیای دریاچه ارومیه نیز تاثیرگذارند. به عبارت دیگر، این پروژه هرچند هدف کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی را دنبال می‌کند، به همان اندازه نیز یک پروژه اجتماعی و فرهنگی نیز محسوب می‌شود. در واقع، موضوع احیای دریاچه ارومیه صرفا یک مقوله محیط‌زیستی نیست. مادامی که به جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این موضوع نپردازیم، نمی‌توان انتظار داشت که در حفظ و احیای دریاچه ارومیه موفق عمل کنیم.

هرچند به هر دو روش توجه شده است اما تمرکز و هدف اصلی این پروژه بر افزایش بهره‌وری و اصلاح الگوی مصرف بوده است. در واقع ما در بحث اصلاح الگوی آب مصرفی در کشاورزی به جای حرکت به سوی شیوه آبیاری تحت فشار سعی کردیم با همان امکانات موجود در مزرعه و از طریق انجام یک سری آموزش‌ها و در عین حال بهره‌گیری از الگوی برنامه‌ریزی مشارکتی با خود کشاورزان نسبت به کاهش مصرف آب اقدام کنیم.

اخیرا در خصوص افزایش تراز آب دریاچه ارومیه گزارش‌های امیدوارکننده‌یی منتشر شده است. تا چه میزان این افزایش تراز را نتیجه و پیامد اقدامات صورت گرفته از سوی ستاد احیای دریاچه ارومیه و طرح ملی حفاظت از تالاب‌های کشور می‌دانید؟

واقعیت این است که افزایش تراز آب دریاچه ارومیه تا حد زیادی به علت بارش‌هایی بوده است که در چند وقت اخیر صورت پذیرفته است. با این حال، نباید از این اقداماتی که زمینه افزایش حقابه دریاچه ارومیه صورت گرفته است نیز غافل شویم. خیلی به تفکیک کردن عوامل انسانی و طبیعی اعتقاد ندارم. نکته مهم این است که ما پذیرفتیم مسیری که در گذشته در پیش گرفته بودیم، اشتباه بود و متعاقبا‌درصدد اصلاح این مسیر برآمدیم و در همین رابطه به توسعه پایدار در حوضه آبریز دریاچه ارومیه توجه بیشتری شد. در حال حاضر به نظر تلاش‌هایی در جهت اصلاح و تغییر روش‌های قبلی در حال انجام است و در عین حال، طبیعت هم در این مسیر به ما کمک می‌کند. و این مساعدت طبیعت می‌توان به ما در تسریع روند احیاء کمک کند. هرچند این همراهی طبیعت نباید خللی در عزم ما برای حرکت به سوبی توسعه پایدار ایجاد کند.

از زمان آغاز این پروژه چه میزان بودجه به آن اختصاص داده شده است؟

در دو فاز قبلی این پروژه از سوی دولت ژاپن حدود 2‌میلیون دلار تامین اعتبار شده است که با توجه به اعتبار 1‌میلیون دلاری تخصیص‌یافته برای فاز سوم این پروژه، میزان سرمایه‌گذاری ژاپن در این پروژه به 3‌میلیون دلار خواهد رسید. با این حال، از آن-جا که این سرمایه‌گذاری‌های در بخش‌های زیرساختی صورت گرفته است، این پروژه 2‌میلیون دلاری نبوده است زیرا از آن جا که این سرمایه‌گذاری‌ها روی زیرساخت‌های دولتی کشور سوار شده و چون هیچ گونه هزینه‌یی برای کاهش مصرف آب از سوی کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه صورت نگرفته است، می‌توان گفت برای کشور ما حکم پروژه‌یی 10‌میلیون دلاری را دارد.

آیا برای تحقق احیای دریاچه ارومیه، برآوردی اقتصادی صورت گرفته است؟

این پرسشی است که دوستان ما در ستاد احیای دریاچه ارومیه باید به آن پاسخ گویند ولی مهم‌تر از برآورد اقتصادی، تغییر الگوهای توسعه‌یی کشور است. در واقع ما باید آن پول‌هایی که در حوزه بنگاه‌های مختلف هزینه می‌کنیم را به شکلی هزینه کنیم که به احیای دریاچه ارومیه کمک کند. هرچند اختصاص یک مبلغ مشخص برای احیای دریاچه ارومیه می‌تواند اثربخش باشد اما این اثربخشی زمانی پایدار خواهد بود که طرح‌های توسعه‌یی در بخش‌های مختلف از جمله وزارت نیرو و جهاد کشاورزی مبتنی بر توسعه پایدار باشد. علاوه بر این، به پروژه احیای دریاچه ارومیه نباید صرفاً به چشم یک پروژه دولتی نگاه کرد و همه بخش‌ها اعم از بخش خصوصی، مردم و دولت باید دست به دست هم بدهند. مادامی که فقط یک بخش بخواهد متولی احیای دریاچه ارومیه باشد، نمی‌توان به اثربخشی این اقدامات چندان خوش‌بین بود.

مشارکت بخش خصوصی به‌نظر تا حد زیادی به تضمین بازگشت سرمایه و سوددهی بستگی دارد. به نظر شما سرمایه‌گذاری و مشارکت بخش خصوصی در فرایند احیای دریاچه ارومیه با چه توجیه اقتصادی می‌تواند صورت گیرد؟

بخش خصوصی ما از خدمات مربوط به تالاب‌ها و اکوسیستم‌های طبیعی بهره می‌گیرد اما بابت آن هیچ هزینه‌یی را پرداخت نمی‌کند و در صورت تداوم روند کنونی و تخریب منابع طبیعی، در دراز مدت بخش خصوصثی دیگر قادر به بهره‌برداری از این منابع طبیعی نخواهد بود و متضرر خواهد شد. در منطقه ارومیه اگر بخش خصوصی مسوولیت اجتماعی و سهم خود در قبال دریاچه ارومیه ا ادا نکند، در صورت عدم احیای دریاچه این مساله می‌تواند با مهاجرت مردم از این منطقه همراه باشد که در نهایت به ضرر بخش خصوصی تمام خواهد شد. به عبارت دیگر، همه بخش‌ها و ذینفعان باید به شکل مناسبی درگیر فرایند احیاء نه تنها دریاچه ارومیه بلکه دیگر تالاب‌های موجود در کشور شوند.

به عنوان مدیر طرح ملی تالاب‌هاب کشور، آیا فکر نمی‌کنید وجود ستاد احیای دریاچه ارومیه می‌تواند به مدیریت یکپارچه آبریز ضربه بزند و باعث واگرایی شود؟ آیا این امکان وجود دارد که اقدامات شما در طرح ملی حفاظت از تالاب‌های کشور در تقابل با اقدامات ستاد احیاء قرار گیرد؟

به هیچ عنوان. اول اینکه ما تمام اقدامات و برنامه‌های خود را در هماهنگی کامل با ستاد احیای دریاچه ارومیه انجام می‌دهیم و از این طریق امکان موازی‌کاری به صفر رسانده‌ایم. برای اجرای این پروژه، جلسات متعددی با ستاد احیای دریاچه ارومیه برگزار کردیم و هدف ما ایجاد همگرایی است و تلاش کرده‌ایم در زمینه و فضاهایی که کار کمتری در آنها صورت گرفته و احساس خلأ می‌شود، تمرکز کنیم. در واقع اقدامات ما به نوعی مکمل اقدامات ستاد احیای است.

در حال حاضر، در نقاط دیگر کشور این گلایه وجود دارد که دیگر تالاب‌های کشور از جمله تالاب گاوخونی اصفهان و دریاچه هامون در پس بحران دریاچه ارومیه تا حدی مغفول واقع شده‌اند. نظر شما در این رابطه چیست؟

مساله این است که تالاب‌ها و مدیریت منابع آب در کل کشور دچار وضعیتی بحرانی است. ما در یک دوره زمان طولانی فقط از منظر اتصال منابع آب به بحث مساله مدیریت آب توجه کردیم و به بحث مدیریت مصرف بی‌توجه بودیم. در واقع با فرض دسترسی به منابع لایتناهی آب، عملا هیچ شکلی از مدیریت منابع آب را در کشور نداشتیم. با وجود اینکه دریاچه ارومیه شرایط خاص خود را دارد ولی به نظر من همان اندازه توجهی که به دریاچه ارومیه می‌شود باید به تالاب‌هایی چون گاوخونی در اصفهان، تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان و همچنین مجموعه تالاب‌های استان فارس و همچنین تالاب‌های ساحلی نیز توجه شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر