در ایران معمولا وقتی صحبت از انتخابات میشود ذهنها به سمت سیاست میرود. اما واقعیت این است که اقتصاد هم به اندازه سیاست اهمیت دارد و به قول جان مینارد کینز، دعواهای سیاسی بهخاطر منافع اقتصادی انجام میشود. در ایران انتخابات اتاق بازرگانی به این دلیل اهمیت دارد که نظام جمهوری اسلامی قصد عبور از اقتصاد دولتی را برملا کرده است امروز همگی بر این امر واقف شدهاند که اگر میخواهیم اقتصاد، توسعه پیدا کند چارهیی نداریم جز اینکه آن اقلیت 20درصدی یعنی بخش خصوصی را محور قرار دهیم. این تغییر رویکرد با رویکارآمدن دولت تدبیر و امید به زبان رایج دولت هم بدل شد و کار به جایی رسید که رییس سابق اتاق بازرگانی ایران بهعنوان مسوول دفتر رییسجمهور انتخاب شد. در چنین شرایطی اتاق بازرگانی برای نخستینبار در تاریخ خود توانست بهمعنی واقعی کلمه پتانسیلهای قانونی خود را بهدست آورد. رونق نسبی شورای گفتوگو و فعالشدن کمیته ماده76 تنها بخشی از روی خوش دولت به بخش خصوصی بود. چه بخواهیم چه نخواهیم در حالت خلسه اتاق تعاون و شرایطی
که اتاق اصناف درگیر مسایل اولیه خود است، اتاق بازرگانی مهمترین نهادی است که نمایندگی بخش خصوصی را بر عهده دارد. در چنین شرایطی طبیعی است که انتخابات این دوره اتاق بازرگانی اهمیتی دوچندان به خود گیرد.
رسم نانوشته این است که از آبان و آذر تنور انتخابات اسفند گرم شود. اما اینبار ماجرای انتخابات نایبرییسی قاعده بازی را تغییر داد. تلاش طیفهای گوناگون این بود که با اجماع بر سر یک فرد بیطرف دولتی از درگیری و بهتبع آن کلید خوردن انتخابات اتاق بازرگانی جلوگیری شود. اما با تمام تلاشهایی که شد بازهم ماجرای انتخابات اسفند بر سر زبانها افتاد. هر کس که در این میاندوره حرکتی انجام میداد نیمنگاهی به انتخابات اسفند داشت. به همین دلیل شاهد شروع زودرس تب انتخابات در مهر هستیم.
اتاق بازرگانی در چند سال اول پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی زمین بازی طیفی بود که به بازاریان شهرت داشتند. بعضی از یاران قدیمی، دیگر در قید حیات نیستند، برخی از ریاست کنار رفتهاند اما هنوز این گروه که سنتی نامیده میشوند حضوری پررنگ در هیاترییسه اتاق بازرگانی تهران و ایران دارند. مرحوم عالینسب تا علینقی خاموشی و علامیرمحمد صادقی سه مثال واضح از این طیف هستند. این گروه امروز چهرههایی جدید به خود دیده و در قالب مجمع فعالان توسعه به کار تشکلی مشغول هستند. هرچند نمیتوان فراموش کرد که این افراد اتاق بازرگانی را بعد از انقلاب از بحران گذر دادند. با این وجود گروههایی انتقادهایی به روش مدیریت آنها وارد میدانند.
هر تز، آنتیتزی را در پی دارد. سالها حکمرانی گروه اول در اتاق بازرگانی طبیعتا با انتقادات زیادی همراه بود. بهاءالدین ادب، نماینده سنندج در مجلس شورای اسلامی جرقههای اولیه این انتقادات را زد. بعد از وی افراد زیادی همچون احمد موسویاخوان، ابراهیم جمیلی و جهانبخش نورایی به تلاش پرداختند ولی یک نماینده مجلس دیگر نیاز بود تا ریاست گروهی که آن زمان خاموشی ریاست آن را برعهده داشت
پایان یابد.
محمدرضا بهزادیان شخصی بود که آنتیتز سنتیها یعنی طیف تحولخواهان را به پیروزی رساند و توانست ریاست اتاق بازرگانی تهران را بهدست آورد. تغییری که در زمان رویکارآمدن دولت اصلاحات رخ داد و با اتمام حیات دولت اصلاحات به خاموشی گرایید و درنهایت به استیضاح و ابطال کارت بهزادیان منجر شد. با این وجود امروز بهزادیان بازگشته است و گروه تحولخواهان نزدیک به وی سودای ریاستی دیگر را در سر میپرورانند.
این دو گروه اگر دو سر طیف باشند گروههای دیگری وجود دارند که در میانه این بازه به فعالیت میپردازند. پیشگامان به رهبری اسدالله عسگراولادی یکی از این گروههاست. خانه اقتصاد و خانه صنعت چهرههای مطرح خود را دارد. انشعاب در تحول کاملا واضح است بهطوریکه نه بهزادیان و نه سلطانی تلاشی برای انکار اختلافنظر خود ندارند. اما تنها فرزندان تحولخواهان دیروز نیستند که سودای ریاست در سر دارند؛ در مجمع فعالان نیز مهندسانی غیربازاری وجود دارند که ممکن است خودشان تلاش برای ایجاد گروهی مجزا کنند. در کنار تمام این بحثها باتوجه به تعداد کارتهای بازرگانی شهرستانها، 40عضو خصوصی و 20عضو دولتی اتاق بازرگانی تهران در هیات نمایندگان ایران در اقلیت قرار گرفتهاند و در عمل اتاق بازرگانی ایران به زمین بازی شهرستانیها تبدیل شده است.
در چنین شرایطی هر روز یک بحث مطرح میشود و بازار شایعات و تبانی بسیار داغ است. شاید بهترین حالت برای برگزاری یک انتخابات این باشد که تمامی گروهها بتوانند بدون هیچ جهتگیری خاصی دیدگاههای خود را برای انتخابات بیان کنند. در همین راستا از فردا ستونی بهنام «انتخابات تعادلی» در صفحه 5 روزنامه تعادل ایجاد میشود. این ستون به هیچ گروهی گرایش ندارد و هر عضو اتاق بازرگانی میتواند در این ستون دیدگاههای خود را بیان کند. درواقع در انتخابات اتاق بازرگانی باید گروهی برنده شود که دیدگاههایی جدید، برنامههایی مدون و مشخص و افکاری متناسب با شرایط امروز جامعه در جهت ترقی هرچه بیشتر نقش بخش خصوصی داشته باشد. این گوی و میدان فرصتی است که تمامی گروهها به بیان دیدگاهها، نظرات و برنامههای خود بپردازند.