پیمان نوروزی عضو هیات علمی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر
عضو هیاتمدیره انجمن علمی ایمنی زیستی
توسعه پایدار به صور مختلف تعریف شده است، ولی قابل پذیرشترین تعریف برای آن توسط برانت لند در سال 1987 به صورت زیر ارائه شد. «توسعه پایدار توسعهیی است که نیازمندیهای امروز را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای رسیدن به نیازهایشان فراهم میآورد.»
مفهوم توسعه پایدار از طریق زیست فناوری بر این اساس است که زیست فناوری بتواند، استاندارد پایه زندگی جمعیت در حال رشد جهان را بدون مصرف غیرضروری منابع طبیعی محدود و تخریب محیط زیست
ارتقا دهد.
زیست فناوری پیشرفته بر اساس کشفیات علمی جدید راهکارهای نوینی را برای ایجاد یک توازن بین نیازمندیهای توسعه و حفاظت محیط زیست فراهم میآورد.
کشاورزی پایدار به استفاده منطقی از محیط زیست برای تولید اشاره دارد. اگر چه از نظر لغوی، صدها تعریف برای کشاورزی پایدار وجود دارد، ولی یکی از تعاریف که بهطور عام مورد قبول واقع شده است توسط وزارت کشاورزی ایالات متحده مطرح شده است و آن عبارت است از: «یک نظام (سیستم) تلفیق شده از عملیات تولید گیاهی و جانوری با کاربرد در یک ناحیه خاص که در طولانی مدت غذا و پوشاک انسان را تامین کرده، کیفیت محیط زیست و منابع طبیعی را که اقتصاد کشاورزی به آنها وابسته است بهبود داده، موثرترین بهرهبرداری از منابع غیرقابل احیا را فراهم آورده، توانایی اقتصادی عملیات مزرعه را حفظ کرده و سطح زندگی را برای زارعان و بهطور کلی برای اجتماع ارتقا و بهبود بخشد.»
رویکرد مثبت قطعنامه
قطعنامه ریو (قطعنامه 21 سازمان ملل) در سال 1992، زیست فناوری را به عنوان یک ابزار مهم در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در نظر میگیرد. برای مثال، افزایش امنیت غذا از طریق عملیات کشاورزی پایدار، بهبود ذخایر آب آشامیدنی، فرآیندهای توسعه صنعتی موثرتر برای ایجاد و احیای جنگلها و سمزدایی مواد زائد خطرناک، از جمله مواردی هستند که به کمک زیست فناوری قابل انجام بوده و تسریع میشوند.
بسیاری، صاحبنظران توسعه پایدار را به عنوان یک چالش بزرگ در این قرن میدانند. توسعه پایدار نیازمند استفاده ازفناوریهای جدید است. رویکرد توسعه پایدار در قطعنامه ریو راهکارهایی برای کشاورزی پایدار و توسعه روستایی در نظر میگیرد. تمرکز بر به حداکثر رساندن استفاده از زمینهای زراعی موجود و نه بهرهگیری از زمینهای کم بازده و بایر جهت تولید از تاکیدات این قطعنامه است.
بهبود زراعت نیازمند ترکیب موثری از اجزا همچون ارقام زراعی اصلاح شده، افزایش حاصلخیزی خاک، مدیریت تلفیقی آفات و غیره است. برای مثال سویای تراریخته مقاوم به علفکش رانداپ دارای 5درصد عملکرد بیشتر نسبت به سویای غیرمقاوم است. همچنین به خاطر تعداد دفعات کمتر سمپاشی برای سویای مقاوم به رانداپ، خاک کمتر دچار آسیب شده و حاصلخیزی آن بیشتر
حفظ میشود.
همچنین بذور حامل ژن Bt مقاوم به حشره باعث شدهاند، مصرف حشرهکشها تا 40 و 80درصد به ترتیب در سیبزمینی و پنبه تراریخته کاهش یابد.
این کاهش منجر به کاهش نیاز به مواد خام همچون سوخت به کار رفته در صنایع تولید سم، حملونقل و کاهش تعداد دفعات سمپاشی نیز میشود. در مورد کارایی مصرف کود ازته، گندمهایی در دست تهیه هستند که با ژنهایی خاص، کارایی بیشتری در جذب و مصرف ازت دارا هستند.
این امر میتواند، اثرات زیست محیطی مثبتی از طریق کاهش آبشویی ازت به درون آبهای زیرزمینی داشته باشد.
با افزایش دانش مربوط به عملکرد گیاهی، زیست فناوری قادر به افزایش ارزش تولیدات گیاهی برای زارعان و افزایش کیفیت غذایی برای مصرفکنندگان خواهد بود. در بند 10 تا 16 قطعنامه 21 سازمان ملل از چگونگی مدیریت و حفاظت زمینهای کشاورزی بحث میشود. بند 10 به راهکار تلفیقی جهت طراحی و مدیریت زمینهای کشاورزی اشاره دارد.
تامین سلامت انسان و محیط زیست
بند 14 در مورد کشاورزی پایدار و توسعه روستایی بحث میکند. بند 15 در مورد حفاظت تنوع زیستی و بند 16 نقش زیست فناوری را در توسعه پایدار از طریق کاهش بیماریها و افزایش امنیت غذایی و حفاظت محیط زیست بیان میدارد.
در این بند به تفکیک در مورد مسائلی از قبیل افزایش دسترسی به غذا، تغذیه و مواد خام قابل احیا، ارتقای سلامتی انسان، افزایش حفاظت محیط زیست، افزایش ایمنی و بهبود همکارهای بینالمللی، به کار انداختن مکانیسمهایی برای بهرهبرداری صحیح از محیطزیست توسط زیست فناوری بحث میکند.
از این رو میتوان استفاده از زیست فناوری به ویژه مهندسی ژنتیک و تولید محصولات تراریخته را از رموز دستیابی به توسعه پایدار همراه با تامین سلامت انسان و حفاظت از محیط زیست دانست. امید است با استفاده از این فناوری به زودی راهگشای مشکلات زیستمحیطی و تغذیهیی مردم عزیز
کشورمان باشد.
زیست فناوری از راههای متفاومتی در تحقق اصول کشاورزی پایدار سهیم بوده که به قرار زیر است:
افزایش مقاومت در برابر تنشهای زیستی (آفات و بیماریها)، افزایش مقاومت در برابر تنشهای غیرزیستی (شوری، خشکی، سرما، غرقاب شدن، خاکهای اسیدی)، ریزازدیادی و فنون کشت بافت گیاهی (مثلا تولید گیاهان عاری از ویروس با تکثیر رویشی اندامهای سالم گیاه)، اصلاح خاکهای آلوده به کمک عوامل زیستی و استفاده از شناساگرهای زیستی برای نمایش آلودگی، افزایش کمیت و کیفیت محصول، افزایش تثبیت ازت و جذب مواد غذایی و کارایی مصرف آنها، بهبود فناوری تخمیر، بهبود فناوریهای تولید انرژی و زیست توده، تولید مقادیر انبوه از یک ماده مغذی در گیاهانی که دچار کمبود آن هستند مانند تولید پیش ماده ویتامین A در برنج.
البته زیست فناوری به تنهایی نمیتواند منجر به کشاورزی پایدار شود و جنبههای غیر فناوری همچون سیاستگذاری و خواست دولتها، حمایت موسسات، مکانیسمهای مشارکت و انتقال فناوری، تمایل و آگاهی مردم در ایجاد شرایط مورد نیاز جهت جذب و بهرهبرداری موفق فناوری به سمت کشاورزی پایدار از اهمیت یکسانی برخوردارند. روند فعلی توسعه زیست فناوری معمولا به نفع ثروتمندان است چرا که بیشتر تحقیقات و کاربردهای این فناوری در دست بخشهای خصوصی کشورهای پیشرفته است.
بنابراین شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا با روند فعلی زیست فناوری افزایش مییابد. این روند بهطور قطع به مفهوم پایداری نیست. این چالش قابل حل خواهد بود اگر بهرهگیری از زیست فناوری به نفع فقرا توسعه یابد و بخش دولتی در کشورهای در حال توسعه این مسوولیت را به عهده بگیرد.
پای امنیت غذایی هم به میان آمد
کارشناسان بر این عقیدهاند که اگر زیست فناوری به عنوان بخشی از یک راهکار وسیعتر به کار رود، میتواند در پایدار کردن کشاورزی، امنیت غذایی و مبارزه با بیماریها در کشورهای در حال توسعه سهیم شود.
در دهه 1960 انقلاب سبز منجر به افزایش تولید جهانی غذا با بهرهگیری از ارقام پرمحصول گیاهانی همچون گندم و ذرت شد بنابراین برای این افزایش عملکرد به شرایط اقلیمی خاص، خاک غنی، آب و کود فراوان نیاز بود. بسیاری اوقات این ارقام به خسارت آفات حساستر از ارقام محلی شدند، بهطوری که زارعان را مجبور به استفاده از آفتکشها کرد. زیست فناوری پیشرفته، در ترکیب با عملیات سنتی موفق، راهحلهایی برای برخی چالشها به وجود آورد که زارعان کشورهای در حال توسعه با آن مواجه بودند.
برای مثال زیست فناوری ابزارهایی برای بهبود عملکرد، کیفیت محصول، مقاومت به آفات، تحمل به تنشها و تثبیت ازت عرضه داشته است. از فنون مولکولی میتوان جهت انتقال این صفات به گیاهان بومی
بهره جست.
گیاهان حاصله در همان محیط بومی خود بدون نیاز به نهادههای اضافی افزایش تولید خواهند داشت، زیرا این گیاهان تراریخته خودشان قادر به ساخت آفتکش یا تثبیت ازت بوده یا به تنش آبی متحمل خواهند بود.
زیست فناوری نقش حیاتی در توسعه عملیات کشاورزی پایدار در جهان داراست. توسعه پایدار در حالت عام و کشاورزی پایدار در حالت خاص به استفاده حداقل از منابع طبیعی، به حداقل رساندن آثار محیطی و حفاظت ظرفیت تولیدی برای نسلهای آینده بشر اشاره دارد.
برای مثال، با استفاده از مهندسی ژنتیک، گیاهانی همچون ذرت، سیبزمینی و پنبه تراریخته ایجاد شدهاند که مانع از خسارت آفات حشرهیی خاص میشوند و میتوانند کاهش معنیداری در مصرف سموم حشرهکش و سوخت به کار رفته توسط تراکتورهای مجهز به سمپاش و انرژی مورد نیاز برای حمل این سموم داشته باشند و کاهش آلودگی هوا را باعث شوند.
مقاومت در برابر بیماریهای کشنده
این مساله همچنین با کاهش مصرف سموم باعث حفظ کیفیت آب رودخانهها و دریاچهها میشود. به گزارش آمار سرویس بینالمللی دستیابی و استفاده از بیوتکنولوژی کشاورزی در انتهای سال2013، سهم محصولات تراریخته در حفظ محیطزیست، تولید پایدار و تغییرات اقلیم، تامین محیطزیست سالمتر و بهتر با صرفهجویی 497میلیون کیلوگرم ماده موثر حشرهکشهای شیمیایی، کاهش تولید 7/26میلیارد کیلوگرم گازکربنیک که معادل حذف 8/11میلیون اتومبیل از جادهها به مدت یکسال است و حفظ تنوع زیستی از طریق صرفهجویی در کشت 123 میلیون هکتار زمین گزارش شده است. به وسیله زیست فناوری میتوان موز یا سیبزمینی تراریخته ایجاد کرد و با خوردن آنها در برابر یک بیماری کشنده واکسینه شد.
برای مثال واکسنهای خوراکی برای هپاتیت ب، برای آلودگی کلرلا بهطور موفقیتآمیزی در جانوران آزمایش شده است. یکی از امیدبخشترین کاربردهای زیست فناوری، پتانسیل اصلاح مواد مغذی در گیاهان زراعی پرمصرف جهان است.
از اینروست که پژوهشگران این عرصه امید دارند تا با کاربرد صحیح این فناوری موجبات سلامتی مردم و حفاظت از محیطزیست را فراهم آورند. اعتماد شهروندان به پژوهشگران و متخصصان زیست فناوری سلامتی برای انسانها و محیطزیست پاک را به ارمغان خواهد آورد.