کافکا، در دنیای دیگر

۱۳۹۳/۰۷/۰۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۹۸۰


می‌خواهم به یاد من باشی، اگر تو به یاد من باشی، عینِ خیالم نیست که همه فراموشم کنند! این کتاب، سرنوشت دو شخصیت داستانی استثنایی را پی‌ می‌گیرد؛ کافکا تامورا، نوجوانی که به‌دنبال پیشگویی شوم پدرش، در 15سالگی از خانه می‌گریزد؛ و ناکاتای پیر که کارش پیدا کردن گربه‌های گمشده است و هرگز از چنگ حادثه مرموزی که در کودکی برایش اتفاق افتاده، رها نشده است. اما ناگهان پی‌می‌برد که زندگی ساده و بی‌دردسرش زیرورو شده است. در این دو ادیسه موازی که برای خودشان هم به اندازه خواننده اسرارآمیز است، همسفران و همراهانی پرشور به آنها می‌پیوندند که ماجراهایی مسحور‌کننده خلق می‌کنند. گربه‌ها با آدم‌ها حرف می‌زنند، از آسمان ماهی و زالو می‌بارد، ‌مردی که به اشباح می‌ماند، دختری را معرفی می‌کند تا صبح از هگل حرف می‌زند. جنگلی که دو سرباز جنگ جهانی دوم تا به حال در آن سرگردانند و سنشان بالا نرفته و قتل وحشیانه‌یی که نه هویت قاتلش مشخص است و نه مقتول.

هاروکی موراکامی، بی‌شک از نویسندگان خوب ژاپن است. نویسنده‌یی که قالب‌های عادی را شکسته و ذهنش را رها کرده است. او را گوشه‌گیرترین انسان جهان توصیف کرده‌اند. موراکامی در دانشگاه توکیو در رشته ادبیات انگلیسی درس خوانده است. وی اهل ورزش، شنا و موسیقی نیز هست. تسلطش به ورزش و موسیقی در جای‌جای آثارش مشهود است. هاروکی موراکامی ترجمه حدود 20رمان از آثار مدرن امریکا را نیز انجام داده است. به‌دلیل ترجمه آثار سلینجر، برخی براین عقیده‌اند که آثار موراکامی تحت تاثیر سلینجر و همینگوی نیز بوده است. ازجمله آثار هاروکی موراکامی کجا ممکن است پیدایش کنم، جنگل نروژی، تعقیب گوسفند وحشی و کافکا در کرانه است. صحنه‌یی دراماتیک در فصلی از کتاب است که عده‌یی کودک دبستانی همراه معلم خود، در پایان جنگ جهانی دوم، برای جمع کردن قارچ به کوهستان می‌روند و براثر حادثه‌یی مشکوک همگی بیهوش می‌شوند و یکی از آنها به نام ناکاتا مدت‌ها به هوش نمی‌آید و پس از به هوش آمدن دارای استعداد خارق‌العاده‌یی می‌شود و توانایی حرف زدن با گربه‌ها را دارد. در این کتاب نیز علاقه وافر موراکامی به گربه‌ها مشهود است. هاروکی موراکامی می‌گوید: کافکا در کرانه معماهای متعددی دربردارد. اما هیچ راه‌حلی ارایه نشده است. به جای آن بسیاری از این معماها یکپارچه شده‌اند و از درهم آمیختن آنها راه‌حل شکل گرفته است و برای هر خواننده‌یی شکل این راه‌حل متفاوت است. «هریک از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است، فرصت‌های از دست رفته، امکانات از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیم. این قسمتی از آن چیزی است که به آن می‌گویند زنده بودن.»

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر