ساختمانی بلندمرتبه در ایالات متحده تنها یک آسانسور با سرعت کم داشت. همه از این سرعت پایین آسانسور گلهمند بودند، به عدهیی از مشاوران پیشنهاد دادند که این مشکل را حل کنند، یکی پیشنهاد داد که این مشکل با یک میلیون دلار حل میشود، دیگری گفت با 500هزار دلار و شخصی دیگر پیشنهاد 200هزار دلار، اما بین این پیشنهادها یک پیشنهاد خاص به چشم میخورد، این شخص گفت من این مشکل را با 5دلار حل میکنم، در مقابل این پیشنهاد همه خندیدند، این شخص اقدام به نصب یک آینه در آسانسور کرد و شاید هم از همان زمان استفاده از آینه در آسانسورها باب شد، اما بعد از گذشت چند روزی اعتراضها نسبت به سرعت آسانسور فروکش کرد، چرا که هر شخصی که وارد آسانسور میشد خودش را نگاه میکرد و تا در فکر مرتب کردن ظاهر خودش بود به طبقه مورد نظرش رسیده بود. در خصوص حمل و نقل هوایی و بحثهای روز این حوزه هم باید دید مشکلات این حوزه صرفا با خرید هواپیما مرتفع میشود؟ آیا دولت باید فرودگاه بسازد؟ درپروژههای دولتی اگر دولت بخواهد مسوولیت اجرای پروژهها را برعهده بگیرد یک پروژه فرودگاهی تمام وقت دولت را میگیرد؛ از طرفی باید بودجه ساخت و توسعه فرودگاه را تامین
کند، هزینه ساخت فرودگاه حداقل حدود 2 میلیارد دلار است، این میزان بودجه و هزینه از کجا تامین خواهد شد؟ بودجههایی با این میزان بهتر است در زمینه آموزش و فرهنگ صرف شوند، در هیچ جای دنیا فرودگاه را دولت نمیسازد؛ برای ساخت فرودگاه مدلهای خاصی وجود دارد، ذینفعانی در حوزه ساخت فرودگاه در دنیا وجود دارند که در 4 زمینه «طراحی»، «ساخت»، «سرمایهگذاری» و «بهرهبرداری فرودگاه» فعالیت میکنند. اگر میخواهیم پروژهیی با خروجی موفق داشته باشیم، باید این 4 مورد را برای به نتیجه رسیدن ساخت و توسعه فرودگاهی در نظر بگیریم. در ایران مسوولان حوزه هوایی فکر میکنند، فرودگاه فقط مساله ساخته شدن دارد و تنها به ساخت توجه میکنند، در حالی که برای به سرانجام رسیدن یک پروژه موفق فرودگاهی باید 4 مقوله گفته شده را رعایت کرد.
3 مقوله «تامین سرمایه»، «ساخت» و «طراحی» تقریبا مشخص هستند، اما مهمترین بحثی که در پروژههای فرودگاهی داریم و اینجا نقطه مشترک ما و سیستم حمل و نقل هوایی کشور است، مساله و موضوع و واژه مهمی به نام «بهرهبرداری» است. این در حالی است که در دنیا شرکتها و سازمانهایی در بخش خصوصی وجود دارند که کارشان به صورت ویژه روی «بهرهبرداری فرودگاهی» است، بهرهبرداری فرودگاهی چه بار معنایی دارد؟ نخستین کاری که بهرهبردار و مقوله بهرهبرداری انجام میدهد، این است که ایرلاینهای بزرگ دنیا را وارد یک فرودگاه بینالمللی میکند. شرکت یا سازمان بهرهبردار به دلیل شخصیت حقوقی خود، عملکردی جز اینکه ایرلاینهای بزرگ دنیا را برای کسب سود بیشتر و به نتیجه رسیدن نهایی پروژه فرودگاهی وارد فرودگاه کند، ندارد. «بهرهبرداران بزرگ فرودگاههای بینالمللی» حداقل با 200 ایرلاین قرارداد همکاری دارند، یعنی در هر جایی از دنیا که فرودگاه بسازند، 200 ایرلاین را همراه خودشان به آن فرودگاه وارد میکنند. بنابراین مثال آینه در آسانسور که بالاتر ذکر شد و مشکل مسافت را در ساختمانهای بزرگ حل کرد، در اینجا نیز صدق میکند، به این معنا که با وارد کردن
ایرلاینهای بزرگ جهانی به فرودگاهی بینالمللی توسط بهرهبرداری که وظیفهاش همین است، میتوانیم طرح توسعه پروژههای فرودگاهی را به نتیجه برسانیم. اگر ما از مدلهای صحیح بینالمللی و تجربههای موفق دنیا که امتحان خود را پس داده در پروژههای بزرگ فرودگاهی استفاده کنیم، قطعا به موفقیت خواهیم رسید. در حال حاضر مساله و دغدغه مطرح در دولت این است که در برداشت مخازن مشترک نفت و گاز در منطقه از همسایگانمان عقب هستیم و آنها بیشتر از ما برداشت میکنند، اما یک مسالهیی هم بین ایران و همسایگان وجود دارد و آن هم مساله «آسمان مشترک» است، یعنی آسمانی که میتواند برای ما درآمدزایی ایجاد کند را در اختیار رقبای خودمان قرار دادهایم و این موضوع مسالهیی استراتژیک و مهم است که باید روی آن فکر کنیم، این مساله قدم اول در حوزه صنعت حمل و نقل هوایی است. در حال حاضر در کشورهای پیشرفته موضوع خرید هواپیما مسالهیی حیاتی و جدی نیست که دولت بخواهد در این زمینه ورود کند؛ هواپیما متعلق به شرکتهای خصوصی هواپیمایی است و آنها باید به این مساله ورود کنند و اگر دولت مدل درستی را برای ساخت پروژههای فرودگاهی تعریف و انتخاب کند، حداقل 200
ایرلاین در فرودگاههای بینالمللی ما حضور خواهند داشت، قدم اول برای حل وفصل این موضوع این است که تفکرمان را همسو با تفکر بینالمللی کنیم، اگر این اتفاق بیفتد، خواهیم دید که ساخت فرودگاه به راحتی اتفاق خواهد افتاد. در میان کشورهای منطقه یکی از شهرهایی که بهشدت در مسیر توسعه قرار دارد، دوبی است؛ من هر بار که به دوبی سفر میکنم، تغییرات را در زمینه ساخت و اجرا و سرانجام رسیدن پروژهها به چشم و از نزدیک مشاهده میکنم، قطعا با تفکر دولتی که در کشور وجود دارد، هیچگاه روند توسعه پروژههای ریز و درشت سریع نخواهد بود، در کشورهایی که در حال پیشرفت و توسعه هستند، از مدلهای صحیح بینالمللی و قالبهای درست که در دنیا موفقیتآمیز بوده، استفاده کردهاند، بنابراین ما نیز باید از مدلهای صحیحی استفاده کنیم که در دنیا امتحان خود را موفقیتآمیز پس دادهاند، تا بتوانیم در مسیر رشد و توسعه قرار بگیریم. از سوی دیگر اگر ذینفعان اصلی پروژههای توسعهیی - چه در زمینه فرودگاه، راه، ساختمان، و چه صنعت گاز و نفت - مدل صحیحی را در مذاکرات روی میز بگذارند، دیگران نیز از این پیشنهاد صحیح و قابل تامل استقبال خواهند کرد و دور میز
مذاکره برای رسیدن به نتیجه صحیح جمع خواهند شد. همانطوری که در مذاکرات هستهیی دستیابی به نتیجه و خروجی موفق با ارائه مدل صحیح اتفاق افتاد، در صنعت نفت هم اتفاقات خوشایندی افتاد، وزیر نفت مدلهای صحیح نفت و ای پی سی را مطرح کرد و شرکتهای بزرگ دنیا توافقهایشان را در این زمینه اجرا کردند. دولت باید در کار نرمافزاری پیشقدم باشد و در مورد پروژههای هوایی مسوولیت ارائه مدلهای نوین را داشته باشد و کار دیگری را نباید انجام دهد.