در بحثهای تشکلی بارها این نکته مطرح شده است که چرا فعالان اقتصادی از وقت و انرژی خود برای حضور در تشکلهای بخش خصوصی هزینه میکنند. حقیقت این است که بعضی از کارها منافع اجتماعی برای تمامی مردم دارد و عدهیی از مردم قبول میکنند به نمایندگی از سایرین این مسوولیت اجتماعی را بپذیرند. طبیعتا در این راه این نمایندگان هزینههایی میکنند که بنا به نوع کار متفاوت است. در بحثهای صنفی نیز عدهیی باید مسوولیت کارهای تشکل را بپذیرند تا مشکلات صنف حل شود. یک نفر باید پیگیر مشکلات و خواستههای هر صنفی از فعالان بخش خصوصی باشد که در عمل تسهیل امور برای تمامی اعضا ازجمله خود فرد را ایجاد کند. در این شرایط عدهیی این مسوولیت اجتماعی را میپذیرند و من به شخصه معتقد هستم این کار برای منافع جمعی و بدون در نظر گرفتن منافع فردی رخ میدهد. در تشکلها همه چیز به اعضا بستگی دارد اگر اطلاعاتی در تشکل وجود دارد طبیعتا باید به وسیله دبیرخانه تشکل به همه اعضا اطلاع داده شود و هیچگونه اطلاعات محرمانهیی در تشکل وجود نداشته باشد. این دیدگاه میتواند ما را به سمت تشکلی قوی و سازنده هدایت کند. همانطور که عدهیی برای کارهای خیریه از وقت و انرژی خود میگذرند در بحث تشکلی نیز عدهیی باید وظایف را به نفع سایرین بپذیرند. در این میان برای فعالان اقتصادی مساله بسیار سختتر است. آنها در مقابل حضور در تشکل از وقت حضور در دفتری میگذرند که ممکن است منافع مالی فراوانی برای آنها به ارمغان داشته باشد. به همین علت همیشه شاهد این هستیم که بسیاری از فعالان اقتصادی موفق و مطرح حاضر به حضور در تشکلها نیستند و حضور در کسب وکار خود را ترجیح میدهند. به نظر من به جای آنکه تصور شود کسانی که به فعالیت تشکلی پای میگذارند منافعی دارند باید قبول کنیم که این افراد از منافعی گذشتهاند. هر چند لازم است بپذیریم کسانی که قرار است در راس کار تشکلی قرار گیرند باید یک سری ویژگی برای تصدی پست داشته باشند. از مهمترین این ویژگیها باید به توانایی آنها در حل مشکلات اعضای صنف اشاره کرد. هر چند این کار غیرانتفاعی است و منافعی برای فرد ندارد اما حتما باید فردی در راس کار قرار گیرد که بتواند از پس این مسوولیت برآید.