ارتباط کمرنگ با جهان؛ علت‌العلل ناکارآمدی

۱۳۹۳/۰۷/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۶۹۰

محمود سریع‌القلم، استاد علوم سیاسی دیروز یادداشتی در عصر ایران منتشر کرد که خلاصه‌ای از آن در زیر می‌آید. همه کشورها به فکر توسعه و افزایش توانمندی هستند، حتی قطر با جمعیت 250هزار نفری معادل یک محله تهران. اعراب جنوب خلیج فارس به‌تدریج در حال خرید روزافزون سهام شرکت‌های نفتی بزرگ جهان هستند و اگر ما در آینده بخواهیم به‌منظور دستیابی به فناوری نفت و گاز، با شرکت‌های بزرگ جهان همکاری کنیم چه‌بسا با دستور کار سیاسی همسایگان سهامدار خود نیز روبه‌رو شویم. امروز تحولات سیاسی خاورمیانه به سمتی می‌رود که سرنوشت جریان‌ها و کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه و حتی پاکستان و افغانستان با امکانات مالی کشورهای عربی خلیج فارس تعیین خواهدشد. در کشور ما، تعداد همایش‌ها بسیار فراوان است. معمولا مسوولان در دو ـ سه ساعت اول حضور دارند. همایش‌ها بعضا دو روز و حتی سه روز برگزار می‌شوند. اگر به‌خاطر بیاوریم در اواخر دهه 60 و اوایل 70، تنها یک فصلنامه تخصصی در متون سیاسی و اقتصادی در کشور وجود داشت. اما امروز نزدیک به 300 فصلنامه در این موضوعات در کشور تولید و منتشر می‌شود. با وجود رشد کمی در اینگونه ادبیات و متون، آیا ما هرم علت و معلولی مشکلات کشور را توانسته‌ایم طراحی کنیم؟ اگر مجموعه مشکلات کشور را یکجا ببینیم، به‌نظر می‌رسد کانون ماهوی این مسایل در ناکارآمدی است. از خراب‌شدن آسفالت یک هفته پس از تکمیل گرفته تا تاخیر پروازها، از نرخ دورقمی تورم گرفته تا اول بودن ایران در فرار مغزها، از کشته شدن 22هزار نفر در جاده‌ها گرفته تا وضعیت دریاچه ارومیه و سایر تالاب‌ها و رودخانه‌ها از رتبه بسیار پایین فضای کسب و کار در ایران گرفته تا بیکاری 65درصد از زنان تحصیل‌کرده، از سقوط مکرر هواپیماها گرفته تا تعداد محدود روز‌های هوای پاک در شهر‌ها. مجددا تکرار می‌کنم: اتاق فکر بررسی ماتریس مسایل کشور کجاست؟ بر اساس همین منطق، اگر ریشه مشکلات را در ناکارآمدی بدانیم که صدها مصداق می‌توانیم برای آن مطرح کنیم، پس باید بپرسیم علت‌العلل ناکارآمدی ایران در کدام عنصر و عامل قابل جست‌وجو است؟ علمی و منطقی است که در اتاق فکر کانونی کشور، پاسخ‌های متعددی به این سوال داده شود. طی 26 سال گذشته، به یک پاسخ در رابطه با این سوال، پایبندی علمی و استدلالی داشته‌ام: علت‌العلل ناکارآمدی در ایران، فقدان ارتباطات بین‌المللی است. اگر بین‌المللی بودیم، قبول نمی‌کردیم درصد قابل‌توجهی از مردم ایران از اتومبیل پراید استفاده کنند. اگر بین‌المللی عمل می‌کردیم، روبه‌روی شاخص ارزی ایران در صرافی‌های خارجی، معادل‌های بسیار ضعیف را نمی‌دیدیم. منظور از بین‌المللی‌شدن سه اصل است: رقابت، کیفیت و استاندارد. تصور نکنید که مقصود تعامل صرفا با غرب است. یکی از بهترین مصادیق برای فهم بین‌المللی‌شدن، کشور کره‌جنوبی است. اول شرط توسعه‌یافتگی این است که همه بپذیرند، سیستم‌سازی مبنای تحول است و افراد صرفا سیستم را مدیریت می‌کنند. سیستم، ترتب، تخصص، کیفیت، رقابت و استاندارد منحصرا در سایه روابط گسترده بین‌المللی قابل تحقق است. ملتی که ثروت دارد، می‌تواند فرهنگ و ارزش‌های خود را نیز حفظ کند. ملتی که ثروت دارد می‌تواند استقلال و حاکمیت سیاسی خود را حفظ کند و حکومتی که تولید ثروت را برای عامه مردم خود تسهیل می‌کند به مهم‌ترین منبع مشروعیت‌یابی سیاسی نیز دسترسی پیدا می‌کند. در برابر هر آنچه گفته شد اما یک نکته باقی ماند. در کشور ما بیش از صدها سایت و تنها در شهر تهران 37 روزنامه به اطلاع‌رسانی، تحلیل و تبلیغ مشغولند. در این آشفته بازار خبر و تحلیل و تبلیغ، فهم دقیق، علمی، سیستماتیک و منصفانه مسایل ایران کار سهلی نیست. در بسیاری از مواقع، مزاج، تعصب، احساس، حسادت، کینه‌توزی، تحریف، بزرگ‌نمایی، سیاه‌نمایی در خبر و تحلیل و تبلیغ و ترویج همه در هم مطرح می‌شوند. تمیز صواب از ناصواب بسیار مشکل است. تمیز تواضع از تزویر که بعضا با هم آمیخته می‌شوند، کار هر کسی نیست. بدون تردید هستند روزنامه‌ها و سایت‌هایی که دغدغه کشور و مردم ایران را دارند و به جامعه معیار و آگاهی می‌دهند. در عین حال، خلأ تحلیل علمی، بی‌طرف، سیستم‌وار و آینده‌نگرانه مشاهده می‌شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر