3برابر شدن چاه‌های غیرمجاز از سال 85 تاکنون

۱۳۹۴/۱۰/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۶۵۱۷

بحران یک فشارزایی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگاره‌های متعارف و واکنش‌های گسترده می‌شود و آسیب‌ها، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازه‌یی به وجود می‌آورد. اکنون پیشامدهایی از این دست، در ایران کم نیستند و از زوایای مختلف می‌توان آنها را دسته‌بندی و درجه‌بندی کرد. از منظر اقتصادی برای کشوری که عزم توسعه دارد و هر 5سال یک‌بار تن به برنامه‌یی جامع به نام برنامه‌های توسعه‌یی می‌دهد، یافتن نقاط بحرانی زمینه‌ساز کاهش آسیب‌های جانبی و یافتن راه‌حل آنها، ضامن اجرای موفقیت‌آمیز است. در همین راستا برای نخستین‌بار بحران‌های اصلی کشور که قادرند توانایی رشد را از اقتصاد ایران سلب کنند شناسایی و به عنوان محدودیت در برنامه ششم توسعه لحاظ شده‌اند. به عبارت دیگر یکی از وجوه تمایز برنامه ششم توسعه از برنامه‌های پیشین، رویکرد ویژه به موضوعات خاص یا مساله‌محور بودن آن است. در تدوین این برنامه با توجه به منابع محدود و لزوم اختصاص بهینه آن، علاوه بر جامع‌نگری، حوزه‌هایی که با احتمال بحران در آینده روبه‌رو هستند به عنوان موضوع خاص مورد توجه قرار گرفته‌اند. براین اساس آب، محیط‌زیست و صندوق‌های بازنشستگی سه موضوع خاص در تدوین برنامه ششم معرفی شده‌اند. اساسا قرن بیست‌ویکم، قرن جنگ بر سر آب نام گرفته است. ایران سرزمین خشکی است که نزولات جوی آن از یک‌سوم متوسط جهان کمتر است و عدم مدیریت بهینه منابع و مصارف آب در کشور طی 4دهه اخیر موجب شده است منابع آب کشور در وضعیت بحرانی قرار گیرد. براساس مطالعات سازمان هواشناسی، ایران جزو کشورهایی است که در حال حاضر در تنش آبی به‌سرمی‌برد و هر ساله بر شدت این تنش افزوده می‌شود.


نقش تمدن‌ساز آب

از کل آب جهان تنها 2.5درصد آب شیرین و قابل استفاده است که سه‌چهارم از این مقدار نیز به صورت یخ و برف در یخچال‌های قطبی انباشته شده و فقط یک‌چهارم آن برای مصارف بشری در دسترس است. از این‌رو ذخایر شیرین ارزشمندترین منبع تجدیدشونده در زمین محسوب می‌شود و تنها منبعی است که اهمیت حیاتی برای موجودات زنده دارد. اساسا آب یک منبع تمدن‌ساز است و شواهد تاریخی نشان می‌دهد که بسیاری از تمدن‌های بزرگ در حاشیه رودهای بزرگ شکل گرفته‌اند و اصطلاح تمدن‌های آب پایه بر چنین ادعایی صحه می‌گذارد. براساس برخی رویکردها کمبود منابع آب باتوجه به استراتژیک بودن آن در نهایت منجر به مناقشه خواهد شد. طبق اعلام سازمان هواشناسی جهانی تا سال 2025 میلادی، 66درصد جمعیت جهان یعنی دوسوم ساکنین کره زمین با معضل یا بحران کمبود منابع آب مواجه خواهند بود. بنابراین شکی نیست که آب حتی اگر با مدیریت درست جهانی به بحرانی خطرناک برای تمدن بشری تبدیل نشود اما ظرفیت این را دارد که پیشرفت در حوزه‌های مختلف را تحت تاثیر جدی قرار دهد. باتوجه به تنوع کارکردهای منابع آب و اهمیت آن در امور مختلف مانند امنیت ملی، توسعه پایدار، رشد و توسعه صنعتی، انرژی، کشاورزی و شهرنشینی و...، ابعاد این اثرگذاری می‌تواند خارج از کنترل و فراتر از تصور باشد.


تغییرات اقلیمی در ایران

تغییرات اقلیمی، کمبود بارش و وقوع خشکسالی‌های پی‌درپی، رشد جمعیت و افزایش مصرف آب به همراه برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب کشور، این منابع را در شرایط بحرانی قرار داده است. در حالی که هم‌اکنون حدود 85درصد از مساحت کشور (بیش از دوسوم آن) در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع شده است. پیش‌بینی می‌شود بین 30 تا 40سال آینده بخش‌های وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شده یا غالب مناطق نیمه‌خشک کنونی نیز بیابان شود. سهم ایران از خشکی‌های جهان 1.1درصد و سهم آن از منابع آب جهان تنها 0.11درصد است و این نشان می‌دهد که در سطح جهانی میزان خشکی و میزان آب در دسترس ایران همخوانی ندارد. متوسط بلندمدت (46ساله) بارندگی سالانه در ایران حدود یک‌سوم متوسط بارندگی در جهان و کمتر از نصف آن در قاره آسیا است. اگر آمارهای بارش را در کنار میزان تبخیر و تعرق بگذاریم خواهیم دید که ظرفیت تبخیر در ایران 3برابر جهان است و نشان می‌دهد که نه بارش کافی در ایران صورت می‌گیرد، نه ذخایر قابل اتکا هستند و همچنین تبخیر هم مزید برعلت می‌شود تا روزبه‌روز صدای پای بحران آب بیشتر شنیده شود. منابع آبی تجدیدپذیر کشور که از آن به عنوان پتانسیل آبی یاد می‌شود، در بلندمدت 30ساله منتهی به 1378 معادل 130میلیارد مترمکعب بوده است. این رقم در بلندمدت 40ساله منتهی به 1386 معادل 126میلیارد مترمکعب، در بلندمدت 46ساله منتهی به سال 1393 معادل 120میلیارد مترمکعب، در 15سال اخیر 115میلیارد مترمکعب و در دوره 5ساله منتهی به 1392 معادل 104میلیارد مترمکعب است. این روند نشان می‌دهد که میزان آب تجدیدپذیر یا پتانسیل آبی ایران طی چهار دهه گذشته 26میلیارد مترمکعب کاهش یافته و روند کاهشی آن طی دهه‌های اخیر فزاینده بوده است. از کل آب تجدیدپذیر کشور، 96میلیارد مترمکعب به عنوان آب قابل استحصال، برداشت می‌شود. براساس شاخص‌های کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل متحد، درصد برداشت از آب تجدیدپذیر به عنوان شاخص اندازه‌گیری وضعیت کشورها از نظر مواجهه با میزان بحران آب معرفی شده است. براساس این شاخص چنانچه میزان برداشت در یک کشور بزرگ‌تر از 40درصد باشد حاکی از بحران شدید آب در آن کشور است و این شاخص براساس گزارش وزارت امور اقتصادی و دارایی حدود 92درصد برآورد شده است. براساس آمار موجود در حال حاضر بیش از 300هزار حلقه چاه (حدود 40درصد چاه‌های کشور) غیرمجاز در کشور وجود دارند. تعداد چاه‌های غیرمجاز در سال 1385 حدود 103هزار حلقه چاه بوده است و این امر نشان می‌دهد که قسمت اعظم چاه‌های غیرمجاز در سال‌های اخیر ایجاد شده‌اند.

چشم‌انداز سال 2040 میلادی

براساس نتایج شبیه‌سازی مدل‌های اقلیمی در زمینه تغییرات متغیرهای آب و هوایی تا سال 2040 میلادی، پیامدهای زیادی در حوزه آب برای ایران پیش‌بینی شده است. مثلا متوسط میزان بارش 9درصد کاهش می‌یابد، دمای کشور یک‌درجه بالاتر می‌رود و بدتر از همه اینکه 13میلیارد مترمکعب منابع آبی کشور از دسترس خارج می‌شود. برای غلبه براین بحران‌ها در برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه، مدیریت جامع منابع آب کشور از طریق جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی، نصب کنتورهای حجمی، اجرای طرح‌های تعادل‌بخشی، اصلاح روش‌های آبیاری و... مورد توجه ویژه قرار گرفته است اما متاسفانه همچنان مدیریت منابع آبی به صورت ناکارآمد انجام شده و بدیهی است تداوم روند کنونی موجب تسریع تخریب منابع آب خواهد شد. به همین خاطر برنامه ششم توسعه باید ظرفیت‌های لازم برای عملی کردن جلوگیری از بروز بحران را فراهم کند و بر مدیریت یکپارچه منابع آبی تاکید لازم صورت گیرد. مدیریت یکپارچه منابع آب، یک فرآیند سیستماتیک برای توسعه پایدار، تخصیص و پایش منابع آبی است. در این شیوه مدیریت ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منابع آب با هدف حفظ پایداری آب و اکوسیستم در نظر گرفته می‌شوند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر