به گفته یک نماینده مجلس در سال 95 مستمری ماهانه معلولان از 50 هزار به 750هزار تومان افزایش مییابد
گروه اقتصاد اجتماعی
سپیده پیری-محمدمهدی حاتمی
معلولیت همزاد با پیدایش انسانهاست و قدمتی دیرینه دارد. در هر دوره زمانی افرادی بودند که از نظر فعالیتهای اجتماعی و کنشهای ذهنی پایینتر از حد معمول بودهاند اما مهم این است که آنها همیشه در زمره مطرودین جامعه قرار گرفتهاند. طرد اجتماعی میتواند برای هر فردی اتفاق بیفتد. اما برخی افراد در مقایسه با سایرین به میزان بسیار بیشتری در معرض آن قرار دارند. افرادی با پیشینه خاص به میزان بسیار بیشتری از طرد اجتماعی آسیب میبینند. افرادی با درآمد کم، تضاد خانوادگی، مشکلاتی در مدرسه، زندانی شدن، تعلق به اقلیت قومی خاصی، زندگی در محلههای محروم شهر و نواحی روستایی، مشکلاتی به لحاظ سلامت روان، سن و معلولیت از جمله مواردی هستند که طرد اجتماعی را ملموستر میکنند. زمانی که افراد از گروهی طرد میشوند، تمامی مزایای روانشناختی و مادی مربوط به عضویت مانند شبکههای اجتماعی، حمایت اجتماعی و اطلاعاتی، دسترسی به منابع و... را از دست میدهند. در نتیجه نباید تعجب کرد که افراد در پی طرد اجتماعی از خودباوریشان کاسته شود و نسبت به تواناییهایشان در انجام امور مختلف احساس ناکارآمدی داشته باشند.
دادههای آماری نشان میدهد، نرخ معلولیت در کشورهای پیشرفته حدود 10درصد است اما در کشورهای درحال توسعه به دلیل آمار بالای تصادفات جادهای، پایین بودن ایمنی کار و بیتوجهی به آزمایشات ژنتیکی پیش از ازدواج این رقم به 14درصد میرسد. همچنین 80درصد معلولیتهای جهان در کشورهای جهان سوم رخ میدهد.
آماری که نقض شد
مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی گزارشی منتشر کرد که در آن به وضعیت معیشتی و اجتماعی معلولان پرداخته است. این پیمایش با استفاده از نظرات 5 هزار و 173معلول به طور خاص مساله «طرد اجتماعی معلولان» را مورد بررسی قرار داده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد حدود 60درصد معلولان را مردان تشکیل هستند. براساس این پژوهش بیش از نیمی از معلولان(55درصد) دارای تحصیلات کمتر از دیپلم هستند. این پژوهش در جای دیگری با بررسی وضعیت تاهل معلولان میگوید:«حدود نیمی از معلولان مجرد و 47درصد آنان بیکاراند همچنین میانگین درآمدی این افراد 709هزار تومان است.» این درحالی است که علیهمت محمودنژاد، رییس انجمن دفاع از حقوق معلولان در گفتوگو با «تعادل» با صراحت آمار فوق را نقض کرده و میگوید:«در صورتی که معلولان عشایر، روستایی و شهری را در نظر بگیریم و با توجه به اینکه حدود 400هزار نفر از معلولان از کار افتاده هستند و به دلیل معلولیت شدید توان انجام هیچ گونه کاری را ندارند در چنین شرایطی چگونه میتوان رقم 700هزار تومان برای متوسط درآمدی معلولان در نظر گرفت. به نظر میرسد این رقم بیشتر با درآمد کارگران ساده که از سلامت کامل جسمانی
برخوردارند، نزدیکتر باشد.»
وی مبلغ دریافتی معلولان از کار افتاده را ماهانه 53 هزار تومان اعلام کرد که از سوی سازمان بهزیستی به این افراد تعلق میگیرد.
35 درصد معلولان هیچ دوستی ندارند
در پژوهش اخیر انجام شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس، سنجش طرد اجتماعی معلولان از سه جنبه طرد از مشارکتهای اجتماعی، ارتباط و روابط اجتماعی و احساس شرمساری و بدنامی اجتماعی بررسی شده است. یافتههای این سنجش حکایت از آن دارد که 93درصد معلولان عضو هیچ انجمن یا تشکلی نیستند و خیلی وخیمتر از آن 35درصد آنان هیچ دوستی ندارند. به لحاظ احساس شرمساری و بدنامی نیز بیش از 35درصد آنان در حد زیاد و خیلی زیاد احساس شرمساری میکنند. رسول خضری، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و عضو هیات رییسه فراکسیون حمایت از حقوق معلولان در گفتوگو با «تعادل» میگوید: «از سال 91 تاکنون پیگیر آن هستیم تا قانون حمایت از معلولان اصلاح شده و چتر حمایتی دولت از این افراد گستردهتر شود.» به گفته وی لایحه مذکور در کمیسیون مشترک بهداشت و درمان و فراکسیون حمایت از معلولان در دست آخرین بررسیهاست. این لایحه 25 ماده و 11سرفصل دارد که مهمترین تغییرات آن به حوزه مستمری معلولان از کار افتاده ارتباط دارد.
خضری در این رابطه میافزاید: «معلولان از کار افتاده که تاکنون مبلغی حدود 50 هزار تومان مستمری دریافت میکنند از ابتدای سال 95 این رقم به 700 الی 750هزار تومان افزایش یافته و بودجه آن از خزانه دولت تامین و در ردیف بودجه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دیده شده است. در بخش دیگری از این لایحه کارآفرینی و توانمندسازی معلولان مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور دانشگاههای فنی و حرفهیی بهطور خاص مسوول ارتقای سطح آموزشی و مهارتی افراد دارای معلولیت هستند. از سوی دیگر برای ورود این افراد به فضای کارآفرینی و اشتغال ارائه وامهایی با بهره کم و افزایش سهمیه استخدام آنان از 3 به 5 درصد از سوی دستگاههای دولتی تصویب شد. همچنین برای ایجاد انگیزه در کارفرمایان برای استخدام معلولان، دولت تمام هزینههای کارفرما در پرداختی به تامین اجتماعی و بیمه بیکاری را تقبل کرده است. بنابراین هر کارفرما با جذب افراد معلول معاف از پرداختهای کارفرمایی است. تامین درمان و آتیه افراد دارای معلولیت از اهم برنامههای حمایتی دولت از این افراد است.
این عضو هیات رییسه فراکسیون حمایت از حقوق معلولان میافزاید:«تعاونیهای مسکن و بخشهای خصوصی موظف هستند با تخفیفات ویژه مسکن مناسب در اختیار معلولان قرار بدهند.» در رابطه با آموزش عالی و ادامه تحصیل این افراد نیز دولت موظف شده تمام هزینههای تحصیل معلولان تا مقطع دکتری را بر عهده بگیرد. صدا و سیما نیز موظف است ساعات برنامههای مخصوص معلولان را تا دو برابر افزایش دهد. به گفته این نماینده مجلس این لایحه تحت عنوان «قانون جدید حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت» تا قبل پایان عمر مجلس نهم در صحن علنی مجلس به رای گذاشته میشود و تمام اعتبارات آن در بودجه سال 95 دیده شده است.
یک سال دوندگی برای بیمه از کارافتادگی
برای اطلاع از مشکلات عینی یک معلول با علی رهبری تماس میگیریم که یکی از بستگان نزدیکش به دلیل سکته مغزی دچار معلولیت و از کار افتادگی شده است. سال 92 رضا حدوداً 40 ساله دچار سکته مغزی میشود و از آن پس قدرت تکلم را از دست میدهد و یک سمت بدنش هم فلج میشود. رهبری میگوید در همان حین که با او گفتوگو میکنیم، مشغول بررسی دوباره همه نامهها و کاغذهایی است که برای اعلام«از کارافتادگی» داماد خانوادهشان مورد نیاز بوده:«یاد همه آن دوندگیها میافتم.» او میگوید حدود یک سال طول کشیده است تا بتواند بیمه از کار افتادگی را برای دامادشان بگیرد و حتی پس از این مدت هم تنها حقوقی که او دریافت کرده براساس آخرین استعلام از اداره بیمه بوده و به این ترتیب او و خانوادهاش چندین ماه حقوقی نداشتهاند. از رهبری در مورد اتفاقاتی که بعد از سکته مغزی رضا رخ داده میپرسم و میشنوم: «همان روزی که این اتفاق افتاد، جلو حقوق رضا بسته شد و بعد هم به بیمه اعلام شد که کارکرد ایشان از این ماه صفر شده است. سازمان بیمه هم نخستین کاری که میکند تشکیل کمیسیونی است که بتواند اثبات کند فرد دچار از کارافتادگی شده است. این بماند که جلسهها بدون
نظم برگزار میشدند و حتی اعلام کرده بودند رضا هم باید در جلسه حضور پیدا کند. تنها بعد از دوندگیهای فراوان بود که پذیرفتند نیازی به حضور او در جلسه کمیسیون پزشکی نیست.» او ادامه میدهد: «در کمیسیون هم اعلام کردند که 6 ماه مرخصی استعلاجی به او میدهند چون ممکن است بیماران سکته مغزی بعد از مدتی به وضع سابق برگردند و بهبود پیدا کنند.»رهبری میگوید که رضا در نهایت توانسته با سابقه 20سال کار بازنشسته شود بنابراین تنها به اندازه 20روز از ماه هم حقوق بگیرد. «سابقه بیمه ایشان را به زحمت جمعآوری کردیم و حتی بارها نامهنگاریهای اشتباه سازمانهایی که رضا در آنها کار کرده بود باعث عقب افتادن کار شد. در نهایت هم حقوق 20روز از ماه یعنی ماهانه 760هزار تومان را برای او امضا کردند. در واقع استثنایی برای یک بیمار سکته مغزی قائل نشدند.»
رهبری میگوید که برای تمام خدمات خاص بیماران سکته کرده از جیب پول خرج کردهاند و تنها بعد از ماهها درمان بوده که فهمیدهاند سازمان بهزیستی هم کمکهای اندکی به این بیماران میکند. اصلیترین درمانهای بعد از سکته مغزی که برای رضا تجویز شد، فیزیوتراپی و تکلم درمانی بود. 50 جلسه فیزیوتراپی و 50 جلسه گفتار درمانی که بین 40 تا 80 هزار تومان به ازای هر جلسه برای ما هزینه در بر داشته است و ما مجبور بودیم همه را هم از جیب بپردازیم. بعدها فهمیدیم که بهزیستی هم در قالب کمک بخشی از این مبالغ را برمیگرداند. » رهبری ادامه میدهد: «حالا ایشان فقط یک کارت منزلت دریافت کردهاند که به کار خودشان هم نمیآید و پسرشان از آن استفاده میکند.» از او در مورد تبعات روانی و اجتماعی از کار افتادگی یکی از اعضای خانوادهاش میپرسیم. «جدا از بحث مشکلات مالی گستردهیی که برای خانواده رضا پیش آمده، مشکل عمدهتری که هست روابط آنها با بقیه است. من احساس میکنم به دلیل از دست دادن توانایی تکلم، رضا ترجیح میدهد فقط با اعضای درجه یک خانوادهاش مراوده داشته باشد و در واقع از دست دادن توانایی ارتباط با بقیه، او را خیلی تحت فشار قرار میدهد.»