موتور جستوجوی فجر با الزام رضا تقیپور، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری در سال89 آغاز شد. این برنامه آنقدر برای وزارت ارتباطات و فناوری مهم بود که تمام سعی خود را کردند تا کاربران را به مهاجرت از موتورهای جستوجوی بزرگ به جستوجوگر ملی ترغیب کنند. اما پس از گذشت کمتر از چهارسال این پروژه بزرگ چنان به سایه رفت که دیگر هیچکس خبری از آن ندارد. تا جاییکه جستوجوی خبرنگار «تعادل» برای دریافت اطلاعات از مسوولان و کارشناسان مرتبط به یک پاسخ کوتاه ختم شد: من نمیدانم فجر چیست و خبری از آن ندارم !...
داروی تلخی که هیچکس نخورد
پروژهیی که ایدهاش اصلا به ایران تعلق نداشت و از کشور ترکیه نشات میگرفت و قرار بود نیازهای ملی یک کشور شامل تسهیل در ارایه خدمات سریع دستگاههای دولتی و اجرایی به مردم، کاهش هزینهها، عدم انتقال اطلاعات کاربران به سرورهای خارج از کشور و... را بدون نیاز به همتاهای خارجیاش تامین کند.
این موتور جستوجو نیامده به داروی اجباری تلخی تبدیل شد که هیچکس علاقهیی به سرکشیدن آن نداشت زیرا شروع این طرح همزمان شد با بروز اختلالهایی در اصلیترین رقبای موتور جستوجوی ملی، یعنی گوگل و پورتال یاهو.
البته با نگاهی به کشورهای دیگر درمییابیم که برخی کشورها نظیر چین، فیلیپین، استرالیا، کرهجنوبی، ژاپن، هند، ایسلند، اماراتمتحدهعربی، مجارستان، اسلوونی، روسیه، پرتغال، آنگولا، موزامبیک، سوییس، نروژ، سوئد، جمهوری چک و کانادا نیز موتور جستوجوهای بومی راهاندازی کردهاند. اما با وجود هیجان وافری که رضا تقیپور برای راهاندازی جستوجوگر و پورتال ملی نشان میداد، سرعت انجام کار بهاندازهیی کند بود که این پروژه نهتنها در دوران وزارت تقیپور بلکه در دوران وزیر بعدی هم تحقق نیافت.
یا حق یا فجر
نام موتور جستوجوی ملی که قرار بود شانهبهشانه بزرگان دنیای اینترنت بساید، در ابتدا نام «یا حق» را به خود گرفت که یکی از ایدههای خلقالساعه وزیر دولت دهم احتمالا برای رقابت با یاهو بود. اما یاحق درنهایت به فجر تغییر نام داد که علت آن هم تغییر مجری پروژه و انتخاب نام فجر (فراهمسازی جویشگر رایانهیی) از طرف او بود.
فجر قرار بود بر بستر شبکه اینترانت قرار گیرد و صرفا مورد استفاده کاربران ایرانی داخل کشور و فقط برای ارایه خدمات دستگاههای دولتی و اجرایی باشد. توجه و تاکید بر توسعه خط و زبان فارسی در محیط اینترنت نیز یکی دیگر از اهداف اعلام شده برای راهاندازی این پروژه بود. با این حال برخی کارشناسان با این پرسش مواجه بودند؛ که موتور جستوجوگر ملی با غولهای جستوجوگر دنیا، چگونه خواهد توانست در محیط اینترنت با زبان رسمی کشور تمام نیازهای کاربران را برطرف کند. حاصل کار اینگونه شد که در ابتدای امر سازمان فناوری اطلاعات ایران برای راهاندازی موتور جستوجوی ملی دست به دامن متقاضیان همکاری در این پروژه شد. قرار بود این پروژه در راستای تحقق اهداف مواد فناوری اطلاعات قانون برنامه پنجم توسعه کشور و توسعه هدفمند و پایدار دولت الکترونیکی ازطریق توان بخش غیردولتی، خصوصی و تعاونی به بومیسازی و ارایه گسترده خدمات پست الکترونیکی داخلی بپردازد.
من هم نمیدانم
مسعود ریاضیات رییس انجمن شرکتهای اینترنتی هم ازجمله افرادی است که اطلاع چندانی از موتور جستوجوگر ملی ندارد. با این حال در پاسخ به پرسش «تعادل» میگوید: این موتور جستوجو هرچه باشد، نمیتواند در تامین نیازهای اطلاعاتی کاربران با گوگل و سایر جستوجوی انجینهای بزرگ رقابت کند که حجم انبوهی از اطلاعات مختلف را در سرورهای خود نگهداری میکنند. اما، پست الکترونیک یا بهقول فرهنگستان زبان و ادب فارسی رایانامه و جویشگر رایانهیی یا همان جستوجوگر ملیمان هرگز به هیچیک از مردم ایران خدمت نکردند و در انتها نیز مانند شبحی سردرگم، لابهلای اخبار و وقایع روزمره کشور به محاق رفتند و فراموش شدند. جالبتر اینکه هنوز هم هیچ خبری از این پروژه ملی نیست و کمتر کسی از کارشناسان و افراد مطلع پیدا میشود که از سرنوشت آن مطلع باشد و هیچ کسی بهدرستی نمیداند چقدر بابت این پروژه نافرجام هزینه شده است.
از طرفی قبل از پیدایش فجر موتورهای جستوجوگر دیگری هم مثل سلام، جسجو، پارسیجو و غیره وجود داشتند که شاید با وجود کوچک و بینام بودن کارکرد بیشتری نسبت به یاحق آقای وزیر و فجر داشتند. یاحق باید چیزی متفاوتتر از نمونههای پیشین خود عرضه میکرد تا بتواند با گوگل و یاهو به مقابله بپردازد. اما تمام تلاشهای صورتگرفته حاصلی جز مسکوت ماندن پروژه ملی نداشت. حاصل این اتفاق را وقتی مشاهده میکنید که وارد سایت جستوجوی فجر میشوید و با پیغام
«This webpage is not available» مواجه میشوید که نشان میدهد، پشت این نام پرطمطراق دقیقا هیچ چیزی وجود ندارد. تکلیف آدرس اینترنتی «یاحق» هم مشخص است، اگر این نشانی را وارد نوار ابزار مرورگرتان بکنید، با یک اطلاعیه با مضمون« این دامنه فروشی است» مواجه میشوید.
نکته بسیار شگفتانگیز درباره این پروژه که در سالهای 89 و 90 سروصدای زیادی بهپا کرد و خیلیها را چشمانتظار از راه رسیدن یک موتور ملی برای جستوجوی اطلاعات ملی گذاشت، این است که هیچ اثر و اطلاعاتی درباره سرنوشت آن وجود ندارد و هیچ منبعی از هزینه صرفشده بابت آن خبری ندارد، اما همچون شبحی سرگردان و بیسایه رها شده است.