تجاری شدن بخش کشاورزی چه کمکی به توسعه روستایی میکند؟ برای پاسخ به این سوال، باید بررسی کرد که تاثیر تجاریسازی بخش کشاورزی بر عناصر و شاخصهای توسعه روستایی چیست؟ یکی از عواملی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه روستایی اثر میگذارد، میزان درآمد جامعه روستایی است. این مهم، جدای از آنکه یکی از شاخصهای مستقیم توسعهیافتگی است، بر سایر شاخصها ازجمله بهداشت، آموزش، مدنیت و... نیز تاثیرگذار است. در حال حاضر توسعه روستایی با مشکلات مهمی روبهروست. یکی از آنها پایین بودن سطح درآمد روستاییان است که از پایین بودن سطح بهرهوری ناشی میشود. علت اصلی این موضوع نیز این است که فناوری و دانشی که در تولید کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، از جایگاه نازلی برخوردار است. درواقع بیتوجهی سیاستگذاری و برنامهریزی دولتی به این مهم، باعث شده که هیچ الزامی برای جامعه روستایی در جهت استفاده از فناوریهای نوین و دانش روز وجود نداشته باشد.
مشکل دیگری که بخش کشاورزی با آن دست و پنجه نرم میکند، متنوع نبودن درآمد روستاییان و کشاورزان است. به این معنا که درآمد روستاییان به یک یا دو محصول وابسته است که این یکی، دو محصول نیز بهشدت تابع شرایط زیستمحیطی هستند و از نوسانات آب و هوایی لطمه میبینند.
مشکل سوم، محدود بودن بازار محصول کشاورزی است. کشاورزی در یک دایره بسته و محدود تولید میکند؛ هم نهاده داخلی هستند، هم تولیدکنندگان و هم مصرفکنندگان. بازارهای محصولات و بازارهای مالی کشاورزی هیچگونه توسعهیی پیدا نکرده است و کشاورزان نه برای تامین مالی میتوانند به بازارهای گسترش یافته مراجعه کنند و نه برای عرضه محصول.
تجاری شدن بخش کشاورزی میتواند کمک کند که بازار محصولات کشاورزی از یک قلمرو محدود محلی به قلمرو ملی و منطقهیی و نهایتا جهانی گسترش پیدا کند. این مساله به معنای افزایش درآمد کشاورزان، تنوع منابع درآمد و گسترش بازار محصول است. این اتفاق البته میتواند بهصورت همزمان موجب گسترش بازسارهای مالی نیز شود که نیازمند سیاستگذاری مدیران ملی است.
یکی از پیامدهای دیگر توسعه بازار ملی، ایجاد فشار برای بهبود استانداردهاست. اگر استانداردهای بخش کشاورزی توسعه پیدا نکند هیچ امیدی به گسترش بازار و ورود به بازارهای بینالمللی نیست. در حال حاضر، روزبهروز استانداردهای صنایع غذایی و محصولات کشاورزی در حال ارتقا هستند. هم از حیث کیفیت و سلامت فرآورده، هم فرآیند و روش تولید محصول، هم نهادههایی که مورد استفاده قرار میگیرد و هم استانداردهایی که برای بستهبندی وجود دارد، استانداردهای جدید و سختگیرانهتری وضع میشود و سطح توقعات و انتظارات مصرفکنندگان افزایش مییابد.
مضامین و استانداردهای کیفیتی بهشدت در حال ارتقاست. اگر این استانداردها در تولید داخلی رعایت نشود، نهتنها بخش کشاورزی به بازارهای جدید ورود پیدا نخواهد کرد که بازار موجود را نیز از دست خواهد داد.
در مجموع میتوان گفت که توسعه روستایی در آینده بهطور جدی مستلزم تنوعبخشی به درآمد روستاییان، افزایش سطح درآمد آنها، ارتقای سطح استانداردهای کیفی محصول و فرآورده و فرآیند و گسترش بازارهای موجود است. این چهار عامل میتواند نقش بسزایی در ماندگاری روستاییان در روستاها و پایداری فعالیت کشاورزی داشته باشد. ضمن اینکه تجاری شدن میتواند زمینه استقرار بخشی از صنایع تکمیلی و کشاورزی در روستا را نیز فراهم کند که خود کمک بزرگی به فرآیند توسعه روستایی خواهد بود.
البته این مساله نیاز به سیاستگذاری صحیح و برنامهریزی منظم دارد، در غیر این صورت با محدودیت فعلی بازارها و سطح پایین استانداردها، هیچ امیدی به افزایش درآمد روستاییان و درنهایت تقویت فرآیند توسعه روستایی وجود ندارد.
لازم به ذکر است که نباید به تجاری شدن بخش کشاورزی تنها بهعنوان یک فرصت نگریست. این اتفاق، در صورت همراه شدن با سیاستهای نادرست میتواند یک تهدید تلقی شود. اگر نتوان کیفیت محصول و فرآورده را ارتقا داد و اگر فناوریهای بهروز را به کار گرفت، تراز تجاری کشور نهتنها مثبت نشده، که منفی خواهد شد. در کشاورزی امروزی، هم بیوتکنولوژی و فناوریهای زیستی و هم فناوریهای اطلاعات نقشی بسیار تعیینکننده دارند. حتی در برخی موارد، فناوریهای نانو نیز میتواند در ارتقای سطح و کیفیت تولید اثر گذار باشد. بخش کشاورزی باید بتواند از این فناوریها استفاده بهینه داشته باشد، وگرنه قدرت رقابت خود را از دست خواهد داد. این بخش همچنین باید انعطاف زیادی داشته باشد، یعنی در مقابل تنوع و تغییر ذائقه و پسند مصرفکننده واکنش مناسب نشان دهد تا بتواند از فرصتهای نوپدید به وجود آمده بهطور موثر استفاده کند. در غیر این صورت ممکن است بازارهای محدود حال حاضر را نیز از دست بدهد.
در نهایت، این سوال پیش میآید که آیا باتوجه به ساختارهای موجود مالکیت در ایران، تجاری شدن کشاورزی و ورود به بازارهای جهانی، به گسترش شکاف طبقاتی در جامعه روستایی دامن نخواهد زد؟
در جواب باید گفت، آن بخشی از تولیدکنندگان و کشاورزانی که بتوانند از این فناوری جدید استفاده کنند یا بتوانند به شبکه جهانی تجارت بپیوندند، قطعا نسبت به سایر کشاورزان از افزایش بیشتری در سطح درآمد بهرهمند خواهند بود. باید توجه داشت که راهکار رفع نابرابری، جلوگیری از پیوستن به شبکه جهانی و گسترش بازار بینالمللی نیست، بلکه باید میزان پیوستگی و دامنه این شبکه گسترش پیدا کند و شرایط استفاده از این فناوریها برای همگان فراهم شود، ضمن اینکه آن دسته از کشاورزان که نتوانند از فناوریهای جدید و فرصتهای نوظهور استفادهکنند، همچنان فرصت حضور در بازارهای محلی را خواهند داشت.