محمدرضا حسنی|
دکتری جامعهشناسی مازندران|
امروزه الگوی انضباط سنتی که در آن محوریت با تنبیه، تعلیق یا اخراج دانشآموز از مدرسه است، به سبب داشتن آثار و عوارض عدیده منفی، با نقد و انتقادات زیادی مواجه شده است. بهطوری که طبق برخی گزارشهای، 90 درصد بزهکاران خیابانی کشور، دانشآموزان اخراجی آموزش و پرورش هستند. در برابر الگوی انضباط سنتی، الگوی انضباط ترمیمی به عنوان بدیل و جایگزینی مناسب مطرح شده و در عمل نیز کفایت و صلاحیت خود را نشان داده است. امروزه الگوی انضباط سنتی که در آن محوریت با تنبیه، تعلیق یا اخراج دانشآموز از مدرسه است، به سبب داشتن آثار و عوارض عدیده منفی، با نقد و انتقادات زیادی مواجه شده است.
طرح الگوی انضباط ترمیمی
امروزه برخی مدارس در مقیاس جهانی، اصول عدالت ترمیمی را در رابطه با برخورد با دانشآموزان معتاد، بدون توسل به ابزارهای تنبیهی و کیفری مانند تعلیق یا اخراج دنبال میکنند. به لحاظ زمانی، نشستها و کنفرانسهای عدالت ترمیمی، نخستینبار در سال 1994 در مدارس استرالیا (پاینه[3]، 3:2013) پیاده شدند. از آن موقع به بعد، مطالعات و تحقیقات، اثربخشی عدالت ترمیمی را به مثابه پاسخی به رفتار دانشآموزان، صرفنظر از ساختار و ترکیب مدرسه، نشان دادهاند. رویکردهای عدالت ترمیمی، درست در نقطه مقابل عملکردهای انضباطی اخراج دانشآموزان از طریق تعلیق یا اخراج، کانون توجه خود را از سمت مجازات و کنارگذاری به سوی مصالحه و اجتماع تغییر دادهاند. در واقع عدهیی از طرفداران عدالت ترمیمی استدلال کردهاند که عدالت ترمیمی، نه در حوزه سیستم عدالت کیفری، بلکه در حوزه آموزش و پرورش به نحو بهتری کاربست دارد. جایی که اعضای مدرسه، هر روز همدیگر را ملاقات میکنند و حتی مواجهههای حداقلیشان میتواند در صورت نداشتن تدابیر مناسب، به آسانی به موقعیتهای پرخطر بدل شود. بدینترتیب، پارادایم عدالت ترمیمی اشارهیی است به یک مدل انضباطی که
میتواند آسیبها را ترمیم و اصلاح کند، محیط اجتماعی تامی از مدرسه[4] پدید بیاورد و شدت و فراوانی تخلفات و بیانضباطیها را کاهش دهد.
در واقع عدالت ترمیمی میتواند بدیلی بر پاسخهای تنبیهکنندهیی باشد که در مدارس استفاده میشود. دانشآموزان غالبا از تاثیر زیانبار رفتارشان بر خود و دیگران آگاهی ندارند. تدبیر و اداره اختلاف و بدرفتاری به شیوهیی ترمیمی این فرصت را در اختیار دانشآموزان و کارکنان قرار میدهد که به نحو فعالتری آسیبها را اصلاح و ترمیم کنند. بهعلاوه، عملکردهای ترمیمی در مدارس میتوانند، به جای رنجشخاطر و از خودبیگانگی در محیط مدرسه، احساسات مثبت را ارتقا بخشند. انضباط ترمیمی میتواند فرصتهایی برای جامعهپذیری جوانان فراهم بیاورد و به آنها بیاموزد که چگونه عضوی موثر و سازنده از جامعه باشند. فرآیندهای انضباطی شامل آموزش شیوه کنترل سوائق و تقویت مهارتهای اجتماعی مناسب است.
مکولد و واچل چهار رویکرد عمومی را در انضباط مدرسه معرفی کردهاند - بیتوجه، آسانگیر، تنبیهکننده و ترمیمی. انضباط ترمیمی کنترل قاطعانه و حمایت محکم از جوانان را با یکدیگر ترکیب میکند و با خطا به شیوهیی که تنبیهکننده، بیتوجه یا آسانگیر نیست، برخورد میکند. ادخال[7] در فرآیندهای انضباطی، محور اصلی عدالت ترمیمی است. دانشآموزان و معلمان باید به عنوان عضوی از اعضای اجتماع مدرسه لحاظ شوند. عملکردهای انضباطی ترمیمی در چارچوب مدرسه، عمدتا حمایتی، ادخالکننده و آموزشی است.
عدالت ترمیمی جوانان را درگیر میکند و سطح آگاهی، درک و فهم، شراکت و یادگیری آنها را ارتقا میبخشد. مباحث کلاسی ممکن است برای طرح و تنظیم استانداردها یا معیارهای رفتاری بهکار رود. در اینجا بهجای اینکه قواعد رفتاری توسط معلم تجویز شود، به دانشآموزان فرصت داده میشود تا خود چگونگی خلق یک اجتماع مثبت را کشف و تعیین نمایند.
برنامههای عدالت ترمیمی در مدارس به دو دلیل با مسائل خاص موجود در مدارس ارتباط نزدیک دارند. اولا برنامههای عدالت ترمیمی بر ظرفیت اجتماعسازی تمرکز و تاکید دارند. در این الگو، سوءمصرف مواد و الکل صرفا مسالهیی در خود و قائم به خود نیست، بلکه نشانهیی برای از خود بیگانگی، خرده فرهنگهای معارض جوانان و کنترل ضعیف جامعه است. دوم، مصرف مواد و الکل در فهرست برنامههای انضباطی مدارس قرار دارد. مصرف مواد و الکل نشانه قوی برای سایر رفتارهای مسالهدار دانشآموزان از قبیل عملکرد ضعیف آموزشی و تضاد و تعارض بین فردی است.
نتیجهگیری و پیشنهاد
با توجه به تغییر و تحولات نظام ارزشها و هنجارها در جامعه و پیدایش آسیبهای نو پدید در جامعه و ورود تکنولوژی و فناوریهای جدید، طرح الگوهای انضباطی جدید متناسب با تحولات و تجدید نظر در الگوهای سنتی لازم و ضروری میکند. در واقع، الگوی واکنش اجتماعی در برابر تخلفات و بزهکاری، باید که با شرایط زمانی انطباق یابد تا تاثیرات مثبتی بر جای گذارد. الگوی عدالت ترمیمی، از جمله الگوهای جدید و بدیلی است که در سطح جهانی به اجرا درآمده و در عمل کفایت و توانمندی خود را به اثبات رسانده است.
استفاده از این الگو و طرح و بسط آن در نظام آموزش و پرورش و زمینهسازی جهت اجرا و پیادهسازی آن، میتواند در عمل مفید و راهگشا باشد. در زیر به صورت فهرستوار، پیشنهادها و توصیههایی برای اجرا و پیادهسازی مطلوبتر عملکردهای ترمیمی در مدارس بیان میشود:
*ارتقای آگاهی در خصوص اینکه چگونه همگان تحت تاثیر رفتارها قرار میگیرند و تشویق ابراز احساسات.
*اجتناب از بدگویی/سرزنش یا خطابه/سخنرانی؛ به افراد اجازه داده شود تا با یکدیگر سهیم و شریک شوند.
*درگیری و شمولیت فعالانه دانشآموزان.
*پذیرش ابهام؛ تقصیرها و مسوولیتها ممکن است مبهم و ناروشن باشند.
*جدا کردن عمل از عامل و به رسمیت شناختن ارزش و اعتبار دانشآموزان و عدم تایید خطاکاری آنها.