گروه تشکلها
فرش دستباف یکی از مهمترین محصولات صادراتی از سالیان دور به عنوان نماد معرفی کشور و یکی از شاخصهای شناخت فرهنگ ملی ایران به شمار میرود. توسعه و رونق این صنعت، آثار مثبتی بر اقتصاد کشور خواهد داشت. ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، ایجاد ارزش افزوده و درآمد ارزی و افزایش صادرات و همچنین رونق و توسعه زندگی روستایی از مزیتهای این صنعت است. بررسی وضعیت تولید و صادرات فرش دستباف کشور نشان میدهد که در صورتی که از این صنعت حمایتهای لازم و مناسب به عمل نیاید، در آینده نزدیک با وجود کشورهای رقیب تولیدکننده این محصول در جهان، شاهد افول این صنعت در کشور و از دست دادن بازارهای خارجی خواهیم بود.
روند تولید و صادرات فرش دستباف کشور طی سالهای 1378 تا 1390 نشان میدهد که طی این سالها هر چند ارزش دلاری فرش دستباف از سال 1378 الی 1386 رو به کاهش بوده و از 689.6 میلیون دلار به 398.1 میلیون دلار رسیده است و مجددا روند صعودی گرفته و در سال 1390 به 560 میلیون دلار رسیده است، اما ارزش وزنی صادرات این محصول از سال 1378 تا 1390 بهشدت تنزل یافته و از 26.3 هزار تن در سال 1378 به 9.6 هزار تن در سال 1390 رسیده است که این امر نشان از کاهش حجم صادرات این محصول از یک طرف و افزایش قیمت واحد محصول در بازارهای جهانی از طرف دیگر است.
مقایسه سهم صادرات فرش دستباف از صادرات غیرنفتی کشور نیز نشان از روند نزولی این شاخص طی سالهای 1378 تا 1390 دارد. این سهم از 17 درصد در سال 1378 به 2 درصد در سال 1390 رسیده است. البته بخش عمدهیی از کاهش این سهم، ناشی از افزایش صادرات سایر محصولات غیرنفتی (غیر از فرش دستباف) میشود. بررسی سهم ایران از صادرات جهانی فرش دستباف نیز نشان میدهد که ایران رتبه اول را در صادرات جهانی فرش دستباف دارد و در مجموع طی سالهای 2011-2003 سهم ایران از صادرات جهانی فرش دستباف به طور متوسط سالانه حدود 36 درصد بوده است. البته میزان این سهم در سال 2008 کاهش یافته، اما در هر حال روند صادرات فرش دستباف ایران تابع روند صادرات جهانی این محصول بوده است. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، مشکلات موجود در صنعت فرش دستباف در سه محور تامین مواد اولیه، تولید فرش و توزیع، بازاریابی و فروش، قابل دستهبندی است. سیدرضی حاجی آقامیری، نایبرییس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایرانی در گفتوگو با «تعادل» به مهمترین چالشهای پیش روی صنعت فرش دستباف ایرانی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
مشکلات صنعت فرش در چند سال اخیر دامنه گستردهتری به خود گرفته است. به نظر شما مهمترین مورد قابل بررسی در مورد این صنعت چیست؟
مهمترین مبحث در ارتباط با صنعت فرش، صادرات آن است. درمورد فرش دو قسمت وجود دارد. یک بخش آن فرشی است که تولید میشود و در آستانه مصرف شدن است. بخش دیگر فرشهایی هستند که از گذشته وجود داشتند. به این معنا که تولید این فرشها در حال حاضر اتفاق نیفتاده است و در لیست تولید گذشته قرار دارند. فرشهایی که از تولید آنها چند سالی گذشته است، بعضی از آنها به دلیل استفاده شدن، مستعمل شده و بعضی از آنها هم مستعمل نشده و تولید گذشته بوده اما به فروش نرسیده است. البته نمیتوان به اینگونه فرشها کهنه گفت زیرا هنوز از اینگونه فرشها استفاده نشده است.
بنابراین در یک جمعبندی از صنعت فرش باید عنوان کرد که در حال حاضر چه چیزی در صنعت فرش ایران داریم؟ در شرایط فعلی ما فرشهایی را داریم که در شرایط حال تولید میشود و دوم فرشهایی که در گذشته تولید شده است اما موجود است و سوم فرشهایی که در شرایط گذشته تولید شده اما مستعمل شده و اکنون از منازل بیرون آمده و آماده است که یک عمل اقتصادی و بازرگانی روی آن انجام شود.
این در حالی است که درمورد فرش قدیمی و مستعملی که به آن اشاره کردم انواع مختلف دارد. اگر بخواهیم به صنعت فرش ایران به صورت کارشناسی نگاه کنیم، باید آن را به خوبی تشریح کنیم.
فرش ایرانی با کالاهایی که امروزه به صورت مستمر تولید میشود متفاوت است. بطور مثال بگذارید به تولید آب معدنی اشاره کنم. این محصول با استفاده از یک بطری پلاستیکی ساخته میشود و بعد از استفاده این بطری دور انداخته میشود و این روند به همین شکل ادامه دارد. اما در تولید فرش شرایط اینگونه نیست. زمانی که از فرش استفاده میشود آن را دور نمیاندازند. اگر از فرش استفاده نشود حتی اگر قرنها هم بماند دور انداخته نمیشود. البته این موضوع از لحاظ نرم اقتصاد جهانی امتیاز نیست و ضد امتیاز است. زیرا این مصرف و مصرفکنندگان هستند که اقتصاد دنیا را در شرایط فعلی اداره میکنند. یعنی اگر کالایی داشته باشید که هیچگاه از بین نرود و همیشه مورد استفاده قرار گیرد در اقتصاد یک نوع ضد امتیاز محسوب میشود. این نوع کالاها همواره وجود دارد و مصرف نمیشود. بنابراین در این شرایط دیگر نیازی به تولید دوباره این محصول نیست و میتوان از نسخه قدیمی تولید شده آن استفاده کرد. اینجاست که این نوع کالاها که تولید میشوند با اقبال زیادی برای مصرف شدن مواجه نمیشوند. البته این موضوع تنها متعلق به شرایط ایران نیست چراکه در بازارهای جهانی فرش نیز شرایط
به همین گونه که ذکر کردم وجود دارد.
در جایگاه جهانی صنعت فرش، رتبه نخست از آن ایران است. ارزیابی شما از مقام اولی بودن این صنعت در کل دنیا چیست؟
ایران یکی از مهمترین تولیدکنندگان فرش در دنیا به شمار میرود و بخش مهمی از این بازار هستیم. این موضوع که ما در جایگاه اول، دوم یا سوم قرار داریم اصلا مهم نیست. به نظر من اینگونه ارزیابی کردن از بازارها و تولید فرش به هیچ کجا نمیرسد. مقایسه جایگاه کشورها در صنعت فرش مورد بسیار مهمی نیست. مثل این میماند که سه دونده برای یک مسابقه به میدان بروند و در این رقابت شما جایگاه اول را کسب کنید. به نظر شما اول شدن در یک رقابت که بین سه نفر برگزار میشود چه ارزشی دارد و نمیتواند افتخار به حساب آید. اگر در یک رقابت که 50 نفر حضور دارند و شما در این رقابت به مقام اول دست پیدا کنید آن زمان میتوان این رتبه را قابل ستایش دانست. درمورد صنعت فرش جهانی، در شرایط فعلی ما در وضعیت بسیار بدی به سر میبریم. البته منظور از ما کل جهان است. بنابراین در این وضعیت نامساعد اول شدن صنعت فرش ما نمیتواند افتخار یا یک موفقیت صرف باشد.
به تازگی با آماری رو به رو شدهام که فقط امیدوارم واقعا درست نباشد. در تازهترین آماری که منتشر شده، صادرات فرش در کل دنیا گردش مالی برابر با 700 میلیون دلار دارد. 700میلیون دلار در آمارهای اقتصادی کلان جهان بسیار خندهدار است. یعنی اگر این رقم را با صادرات توریسم و محصولات پتروشیمی مقایسه کنیم هیچ است. نمیتوان برای 700میلیون دلار ارزش و جایگاه خاصی را در نظر گرفت. ایران در این رتبهبندی 30 درصد از این بازار را در دست دارد و در جایگاه نخست است، یعنی چیزی حدود 200 میلیون دلار.
اگر میخواهیم اساسا در مورد صنعت فرش کشورمان صحبت و آن را تحلیل کنیم، به نظر من مثل این میماند که درمورد صنعت فرش در کل دنیا صحبت کردهایم و فرقی نمیکند. هر اقدامی که در این راه صورت گیرد مطمئن باشید اگر در صنعت فرش ایران جواب بدهد بخشی از این اقدام اگر مثبت باشد، نتیجه خوب و مثبت آن نیز شامل حال سایر تولیدکنندگان در کشورهای رقیب ما خواهد شد.
از دیدگاه شما، چطور میتوان رقم 700 میلیون دلاری صادرات فرش را افزایش داد؟
باید به دنبال این باشیم که رقم 700 میلیون دلار را در کل دنیا ارتقا دهیم. اکنون سوال این است که چگونه میشود که مصرفکننده فرش ایجاد کرد که بتوان بیشتر فروش کرد؟ عرضه ما در این بازار بسیار زیاد است و هیچگونه همخوانی با تقاضا ندارد. بده بستانهای عرضه و تقاضا در این صنعت متعادل نیست. عرضه فرش ایران تنها در ایران نیست. زمانی که درمورد یک محصول غیر از فرش دستباف سخن میگوییم راحت میتوانیم بگوییم که مثلا فلان کارخانه مسواکسازی اینقدر تولید مسواک دارد و اینقدر مصرف میشود و سالانه هم اینقدر باید گردش کار داشته باشد.
اما با سایر کشورهای جهان کاری نداریم. زمانی که درمود فرش دستباف ایران حرف به میان میآید نمیتوان به سایر کشورهای دنیا کار نداشت. اگر بخواهیم به موجودی این صنعت نگاه کنیم، نمیتوانیم به شرایط داخلی آن در ایران نگاه کرد.
این در حالی است که باید یک موضوع دیگر را در نظر داشت. اینکه در حال حاضر چقدر از فرشهای دنیا در انبارها قرار گرفته است که نمیتوان آنها را به فروش رساند و بازار ثابتی برای آن در نظر گرفت. بنابراین فرشهایی هم که صادر شدهاند و به فروش هم نرسیدهاند و به مصرفکننده نهایی نرسیده، آنها هم جز موجودی ما به شمار میرود و نمیتوان گفت نیست. این در حالی است که باز هم بخش قابل توجهی از فرشهایی که در انبارهای دنیا خاک میخورند بخشی از موجودی ما ایرانیها و متعلق به ماست. یعنی افرادی در ایران شرکتهایی دارند و از ایران محصولات خود را صادر کردهاند ودر شرکتهای خارجی در کشورهای اروپا، امریکا و خاوردور دپو کردند که آنها را به فروش برسانند. بنابراین هنوز هم محصولات به فروش نرفتهاند و روی دست تولیدکنندگان و صادرکنندگان مانده است. همین فرشهای موجود در انبارهای سایر کشورهای دنیا است که برگشت میخورد و به گمرک باز میگردد.
آمارهایی که از سوی گمرک در مورد صادرات فرش منتشر میشود، شامل چه مواردی میشود؟
آمارهایی که در حال حاضر در مورد صادرات فرش ارائه میشود بدون در نظر گرفتن فرش مرجوعی است و هرگز هم اتفاق نیفتاده است که دولتی در ایران آمار فرش مرجوعی را بدهد و میزان فرش مرجوعی سالانه را از میزان فرش صادرشده سالانه کم کند و بگوید ما این رقم صادرات داشتهایم. این موضوع که فرشهای ما به کشور ارجاع داده میشود نشان میدهد که ما اصلا فرشی به فروش نرساندهایم. به این معنا که با یک دست صادر کردهایم و از آن دست پس گرفتهایم. بنابراین، این ارقام را باید از میزان صادرات فرش کم کنیم. دلیل این موضوع هم این است که دولتها نمیخواهند رقم صادرات پایین نشان داده شود و میخواهند بگویند که صادرات خوبی از محصولات داشتهاند. اما آیا مواجه نشدن با واقعیتها به نفع دولتهاست یا به نفع کشور است که من معتقدم که به هیچ عنوان نیست. باید با واقعیتها رو به رو شویم این موضوع ما را در یافتن راهی برای اصلاح رهنمون میکند.
نتیجه صحبتهای من این است که در شرایط فعلی با مقدار زیادی از عرضه روبه رو هستیم که شامل تولید جاری فرش در شرایط حال، وجود بخش قابل توجهی از موجودی تولید شده گذشته و فرشهای قدیم مستعمل شده هستیم. حال با توجه به چنین عرضهیی در دنیا که با اما و اگر میتوان گفت حدود یک میلیارد دلار است. آیا یک میلیارد دلار برای بیزینس فرش در دنیا و برای بازرگانی فرش رقمی بسیار بالاست که بتوان مشکلات این صنعت را با آن حل کرد؟ صنعتی که از دیرباز و در تاریخ کشور هویت ما بوده است. فرش دستباف از الف تا ی یک اثری است که از گذشته ایرانیها با آن زیستهاند. حتی در زمانهایی که قصد ایرانیها تجارت این کالا نبوده، فرشبافی ادامه داشته و در دل فرهنگ و هنر ایران فرش بوده است. البته این موضوع که انواع فرش ایرانی را هنر تلقی کرد یا نه، بحثی است که اعتقادی به آن ندارم. ما نمیتوانیم به طور کلی بگوییم که فرش ایران یک نوع هنر است.
با این حال بر این باورم که برای آسیبشناسی هر کالا در عرصه اقتصاد باید به شرایط عرضه و تقاضای آن توجه کرد. درمورد فرش ایرانی زمانی که مطالعه میکنیم، متوجه میشویم که عرضه آن به میزان قابل توجهی بیشتر از تقاضای آن در بازارها است. زمانی که عرضه مازاد بر تقاضا شد آن هم به میزان گزاف، نتیجهیی جز رکود در پی نخواهد داشت. این نوع رکود، یک رکود مرگبار برای هر کالایی میتواند باشد. رکودی که هر روز به کاهش صادرات و فروش منجر میشود که متاسفانه در حال حاضر شده است. این موضوع که چرا رکود به وجود آمده است داستان خودش را دارد. درمورد این چالش باید دید که نقش دولت، حاکمیت و مردم چه بوده است. به هر حال تنها نتیجهیی که میتوان گرفت این است که فرش در ایران در وضعیت بسیار بدی است و تقاضا به میزان زیاد وجود ندارد اما تولید همچنان ادامه دارد و روز به روز به موجودی انبارها اضافه میشود.
به تفصیل درمورد مشکلات جهانی فرش دستباف پرداختیم. به نظر شما بازار داخلی فرش دچار چه چالشهایی است؟
صنعت فرش نمیتواند خود را از مشکلات داخلی اقتصاد جدا کند. قانون کار، تورم و رکود گسترده در کشور از جمله عواملی است که در بیشتر صنایع از جمله صنعت فرش تاثیر منفی گذاشته است. قانون کار و تولید در کشور دچار مسائل و مشکلات بسیار اساسی است. اینکه چرا حل نمیشود این است که مشکلات اجتماعی کشور موجب میشود دولت نتواند نسبت به برخی از مسائل موضعگیری منطقی کند این در جای خود است. اما به هر حال اثری که بر تولید میگذارد جای هیچ سوالی باقی نمیگذارد.
ما اگر میخواهیم به عنوان یک کالای صنعتی درمورد فرش دستباف صحبت کنیم باید سفارشپذیر باشیم و با کشورهایی که کار میکنیم بتوانیم از آنها سفارش بگیریم. سفارش گرفتن یعنی بتوانیم در موعد مقرر کالا را تحویل دهیم و بتوانیم روی قیمت آن حساب کنیم اگر امروز قراردادی را امضا میکنیم باید مطمئن باشیم که در طول فرایند تولید که زمان مشخصی دارد قیمت تمام شده تغییر نمیکند.
از سوی دیگر ما با قانون کاری که داریم چطور میتوانیم مطمئن شویم با وضعیت تورم و بیثباتی اقتصاد و مساله تحریم به او یک قیمت بدهیم. فرش کالایی است که فرایند تولید آن طولانی است و این موضوع این کالا را غیرقابل پیش بینی کرده است.
گاهی اوقات فرشی که قرار بوده یک ماهه تحویل داده شود حدود یک سال و نیم طول کشیده است. صنعت فرش اگر میخواهد جهانی شود و میزان صادرات خود را افزایش دهد و وارد رقابت جدی با کشورهای دیگر شود باید به نکاتی که عنوان کردم بپردازیم.
نماینده فرش تبتی چین در سفری به تهران، به زمینهسازی چینیها برای معرفی بهتر فرش دستباف ایرانی در چین اشاره کرد. آیا این موضوع میتواند به بازاریابی فرش ایرانی کمک کند؟
چین یک کشور جوان در مواجهه با فرش ایرانی است و آشنایی با فرش ایرانی ندارند. چینیها چیزی از فرش ایرانی نمیدانند و ما باید برای فروش این محصول در چین، بازارسازی کنیم. رابطه ما در صادرات فرش با امریکا زیاد است و هزینهیی که باید در چین برای بازارسازی کنیم با هزینهیی که باید در امریکا برای تبلیغات فرش ایرانی انجام دهیم قابل مقایسه نیست. البته برخورد با این دو کشور هم از یک جنس نیست. ما در ایالات متحده باید تبلیغ کنیم که فرش ایرانی جایگاه سابق خودش را پیدا کند و این هم نیازمند برنامهریزی درست و استراتژی مناسب خودش است، اما در چین همه چیز را باید از نو ساخت. چینیها از بازارهای فرش جهان کنار کشیدند و برای کارگران صرفه ندارند که در این صنعت کار کنند. این برای ایران فرصت خوبی است که به چین فرش صادر کند اما باید مذاکره کنیم که تعرفه واردات فرش ایرانی به چین کاهش پیدا کند.