افزایش زندگی‌های تک‌نفره در کشور

۱۳۹۴/۰۹/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۴۷۲۸

گروه اقتصاد کلان الناز خجسته

سبک زندگی در جوامع سنتی همواره تصویری از خانواری را ترسیم می‌کند که در آن تمام اعضا، از سرپرست که عموما پدر یا مادر خانوار هستند تبعیت کرده و در قالب یک ساختار منسجم با یکدیگر زندگی می‌کنند. در این ساختار عمدتا سرپرست خانوار در جایگاه نان‌آور و تامین‌کننده معیشت این جامعه کوچک قرار می‌گیرد. اما تغییرات فرهنگی و اجتماعی تعاریف دیگری از زندگی افراد ایجاد کرده است؛ حتی در جامعه سنتی همچون ایران. طبق گزارش مرکز آمار، تغییرات ساختار خانوار‌ها در آخرین سرشماری نشان می‌دهد که بخشی از جمعیت جوان کشور به دلایل مختلف جدا از خانوار زندگی می‌کنند که تعداد آنها طی یک دوره پنج ساله تغییر یافته است. آمار و ارقام جمعیت جوانان سرپرست خانوار در سنین 15 تا 24سالگی و نگاهی به سبک زندگی این گروه سنی در جامعه کنونی چارچوب‌های کلیشه‌یی مفهوم خانوار را در ذهن مخاطب دچار تزلزل می‌کند.

براساس نتایج سرشماری سال85 حدود 702هزار خانوار معمولی کشور دارای سرپرست جوان بوده‌اند، یعنی تقریبا از هر 25خانوار معمولی در کشور یک خانوار را سرپرست جوان تامین کرده است. اما در سال90 تعداد خانوارهای با سرپرست جوان به بیش از 760هزار رسیده اما باتوجه به کاهش بعد خانوار و درنتیجه افزایش تعداد خانوار معمولی از یک سو و کاهش جمعیت جوان ازسوی دیگر، سهم خانوارهای معمولی دارای سرپرست جوان کاهش یافته به این ترتیب که در سال90 تقریبا از هر 28خانوار معمولی کشور یک خانوار دارای سرپرست جوان بوده است. با وجود این، علی‌رغم کاهش جمعیت جوان سرپرست خانوار کشور، تعداد جوانانی که به تنهایی زندگی می‌کنند از 67هزار نفر در سال85 به 77هزار نفر در سال90 افزایش یافته است. براین اساس طی 5سال فاصله بین دو سرشماری، درصد افزایش جمعیت مردان جوانی که به تنهایی زندگی می‌کنند حدود 6درصد بوده درحالی که میزان افزایش زنانی که به تنهایی زندگی می‌کنند به 48درصد رسیده است. اما همچنان سه‌چهارم جوانان تنها را مردان تشکیل می‌دهند. این آمار در‌حالی است که افزایش جمعیت زنان سرپرست خانوار خبر از افزایش رفاه آنان نمی‌دهد.

علی‌اصغر سعیدی کارشناس اقتصاد اجتماعی، در این خصوص به «تعادل» می‌گوید: بسیاری از زنان سرپرست خانوار در مواجهه با فوت همسر یا طلاق بالاجبار وارد این سبک از زندگی شده‌اند و در تامین رفاه عینی زندگی خود یعنی دسترسی مناسب به امکاناتی چون مسکن، خودرو، تغذیه مناسب و درمان دچار مشکل هستند.

افزایش 48درصدی زنان تنها در سال‌های85 تا 90 از رشد نرخ طلاق نیز تاثیر گرفته به‌همین جهت نمی‌توان شرایط و امکانات مناسب زندگی را برای روی آوردن زنان به زندگی مستقل مدنظر قرار داد. همان‌طور که آمار 18درصدی زنان سرپرست خانوار شاغل در برابر جمعیت 75درصدی مردان شاغل، خود گواه این مدعاست.

در مجموع، ‌باوجود آنکه از کل خانوارهای معمولی دارای سرپرست جوان بیش از 90درصد دو نفره و بیشتر بوده‌اند، هم از لحاظ برخورداری از امکانات واحد مسکونی و هم از نظر جایگاه درآمد خانوار، همین‌طور از بعد مسائل حمایتی، ‌خانوارهای دارای سرپرست جوان نسبت به کل خانوارهای معمولی ساکن از وضعیت نامطلوب‌تری برخوردار هستند. این آمارها لزوم حمایت بیشتر از خانوارهای دارای سرپرست جوان را به سیاست‌گذاران یادآور می‌شود. طی دوره 5ساله از سال85 تا 90 حدود یک‌سوم خانوارهای دارای سرپرست جوان در دهک اول درآمدی و تنها حدود 5درصد از آنان در سه دهک بالای درآمدی قرار دارند.

وضعیت رفاه خانوارهای با سرپرست جوان

در سال90 مساحت خانه‌های با سرپرست جوان بزرگ‌تر شده است. این را نتایج پژوهش اقتصادی یادشده نشان می‌دهد و بر این اساس طی دو سرشماری بیشترین سهم خانوارهای معمولی ساکن با سرپرست جوان در خانه‌هایی با مساحت 50متر و کمتر زندگی می‌کردند اما در سال90 با کاهش سهم خانوارهای دارای واحد مسکونی 51 تا 75مترمربع سهم بیشتری را به ‌خود اختصاص داده است و به‌گواه این آمارها می‌توان گفت خانوارهای با سرپرست جوان در سال‌های پایانی این سرشماری‌ها از وضعیت رفاهی بیشتری برخوردار شده‌اند.

طبق این سرشماری‌ها میزان افزایش سهم خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی نسبتا بزرگ‌تر در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است. به‌عبارتی می‌توان گفت گرایش جوانان به‌ویژه جوانان شهری به سکونت در واحدهای مسکونی نسبتا بزرگ‌تر با تعداد اتاق بیشتر است.

حمایت‌های ارائه‌ شده به خانوارها یکی دیگر از شاخص‌هایی است که در این پژوهش به آن اشاره شده است.

خانوارهای دارای سرپرست جوان نسبت به کل خانوارها از کمک‌ها و حمایت‌های کمتری برخوردار بوده‌اند؛ به‌طوری که در سال1385 سهم درآمدهای غیرپولی خانوارهای شهری 92/24درصد بوده است اما درآمدهای غیرپولی خانوارهای دارای سرپرست جوان سهمی 58/14درصدی از کل درآمدها را به خود اختصاص داده است و البته این سهم در سال1390 با کاهش حدود 2درصدی به 33/12درصد می‌رسد که این کاهش نشان از بدتر شدن وضعیت کمک‌ها و حمایت‌های اختصاص ‌داده شده به خانوارهای با سرپرست جوان دارد.

در مجموع، ‌باوجود آنکه از کل خانوارهای معمولی دارای سرپرست جوان بیش از 90درصد دو نفره و بیشتر بوده‌اند هم از لحاظ امکانات واحد مسکونی و هم از لحاظ جایگاه درآمد خانوار، همین‌طور از بعد مسائل حمایتی، ‌خانوارهای دارای سرپرست جوان نسبت به کل خانوارهای معمولی ساکن از وضعیت نامطلوب‌تری برخوردار هستند. این آمارها لزوم حمایت بیشتر از خانوارهای دارای سرپرست جوان را به سیاست‌گذاران یادآور می‌شود. به گفته علی‌اصغر سعیدی «سنجش رفاه خصوصا در رابطه با زنان سرپرست خانوار می‌تواند جدا از رفاه عینی در رفاه کیفی زندگی آنان شناسایی شود که با زندگی مستقل از خانوار توانسته‌اند آرامش روحی و احساس خرسندی را در خود ایجاد کنند اما علاوه‌بر این مساله تامین امکانات زندگی و حمایت از این قشر جامعه همچنان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است به همین جهت در برنامه پنجم توسعه نیز سرفصلی با عنوان توانمندسازی سرپرست خانوار ارائه شد تا به مشکلات پیش روی این بخش از جامعه رسیدگی شود.»

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر