بحران جهانی و ایرانی آب را میتوان محصول غفلتی چند دهساله دانست که با روند صنعتی شدن، اوج گرفت ولی پنهان ماند. با وجود آنکه متولیان امر همواره از عمق فاجعه سخن گفتهاند اما اندک تمهیداتی برای حل بحران اندیشیدهاند و روند کاهش منابع آب قابل استفاده همچنان ادامه دارد. در میان مشکلاتی که بشر امروز دررابطه با منابع طبیعی با آنها روبهروست، هیچ مسالهیی مانند کمبود آب دستکم گرفته نشده است. 70درصد آب شیرین جهان صرف کشاورزی میشود و این رقم در ایران بالای 80درصد است. هر روز ما تقریبا 4 لیتر آب مینوشیم اما تولید غذایی که در یک روز میخوریم به 2000 لیتر آب- یعنی 500برابر آب مصرفی ما- نیاز دارد، درواقع نیاز آبی بدن انسان، علاوه بر مصرف شرب را باید برابر با آب موردنیاز برای تهیه گیاهان و گوشت تغذیه بشر دانست. بین سال 1950 تا 2000میلادی زمینهای آبی جهان سه برابر شد و به قریب 283میلیون هکتار رسید اما بعد از چند دهه افزایش سریع رشد آن، شدیدا کند شد طوری که در فاصله سالهای 2000تا 2009 میلادی تنها 9درصد رشد کرد. باتوجه به اینکه حکومتها بیشتر مایلند افزایشها را گزارش کنند تا کاهشها را، خالص رشد سالهای اخیر احتمالا کمتر از این بوده است. کاهش شدید توسعه آبیاری، همراه با تهی شدن منابع آب زیرزمینی جهان، موید آن است که احتمالا به نقطه اوج بهرهبری از آب جهان بسیار نزدیک شدهایم؛ نقطهیی که دیگر آبی بیش از آن دراختیار نخواهیم داشت. بدینترتیب دیگر منبع کشف نشدهیی در کره خاکی وجود ندارد که مورد استفاده نیازهای بشر قرار نگرفته باشد. امروز 18 کشور جهان که نیمی از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، پیوسته از آبخوانهای خود بیش از حد بهرهبرداری میکنند. سه تولیدکننده اصلی غله جهان یعنی چین، هندوستان و ایالات متحده امریکا در زمره همین 18 کشور هستند. عربستان سعودی نخستین کشوری است که علنا پیشبینی کرده که چگونه تهی شدن آبخوانهای آن تولید غله کشور را کاهش خواهد داد. بهزودی این کشور برای غله موردنیاز خود کاملا به واردات از بازار جهانی یا از پروژههای کشاورزی در خارج کشور متکی خواهد بود. چنین سیاستهایی به منزله وارد کردن آب مجازی است زیرا درواقع کشور صادرکننده برای تولید این محصولات، مقداری آب مصرف کرده است که با واردکردن آن، درواقع هزینه ورود آب مجازی توسط کشور واردکننده پرداخت میشود. البته این واردات، این مزیت را دارد که در مصرف منابع داخلی آب صرفهجویی و از تخریب بیرویه منابع تاحدودی جلوگیری میشود. هر چند سقوط آب سفرههای زیرزمینی عمدتا از چشمها پنهان است؛ اما رودخانههایی که خشک میشوند یا آب آنها قبل از رسیدن به دریا به جویی کوچک تبدیل میشود، کاملا قابل رویتاند. ازجمله رودخانههایی که جریان آب آنها دستکم در بخشی از سال بهشدت محدود میشود، میتوان به کلورادو (رودخانه اصلی جنوب غرب ایالات متحده)، رود زرد (بزرگترین رودخانه شمال چین)، رود نیل (شاهرگ حیاتی مصر)، رودخانه سند (تامینکننده عمده آب آبیاری پاکستان) و رود گنگ (که در حوضه پرجمعیت گنگکتیک در هند جاری است) اشاره کرد. چندان که تقاضای بشر برای آب افزایش یافته بسیاری از رودخانهها و دریاچههای کوچکتر کاملا ناپدید شدهاند. تصرف زمین در خارج از کشور برای کشاورزی، درواقع به معنای تصرف آب نیز هست. اتیوپی و سودان از مهمترین اهداف سایر کشورها برای تصرف زمین هستند و این دو روی هم سه چهارم حوضه رودخانه نیل را تشکیل میدهند. تصرف زمین در این کشورها رقابت با مصر بر سر آب این رودخانه را تشدید میکند. اغلب گفته میشود که جنگهای آینده بیشتر بر سر آب شکل خواهند گرفت تا نفت. اما در واقعیت رقابت بر سر آب، هر روزه در بازار جهانی غله بهوقوع میپیوندد چراکه برای تولید غله نیاز به داشتن آب کافی داریم. بالا رفتن درجه حرارت متوسط کرهزمین به معنای خشکسالی در برخی مناطق، سیلهای بیشتر در برخی مناطق دیگر و در مجموع کمتر قابل پیشبینی بودن آب و هواست که اینگونه عوامل هم بحران آب را تشدید کردهاند. آنچه مسلم است اکتشاف منابع آب جدید، بسیار بعید و دور از ذهن بهنظر میرسد.