ماههای پایانی سال2012، ماههای مبارزات انتخاباتی فرانسوا اولاند، رییسجمهوری کنونی فرانسه بود. وی میگفت من یک رییسجمهوری معمولی مانند دیگر شهروندان خواهم بود و تکرار میکرد «همهچیز را آنگونه که هست به مردم فرانسه خواهم گفت.»
اکنون درواقع پس از دو سال ساعت حقیقت فرا رسیده است و شهروندان با کمبودهای دولت جدید آشنا میشوند. موضوع مهم امنیت و تامین آن بحث دیگری است که ظاهرا ایراد چندانی به آن وارد نیست، اما در مورد اقتصاد و وضعیت عمومی فرانسه در زمینه اقتصادی هفته گذشته میشلساپن وظیفه دشواری را برعهده داشت. دادن گزارش به نمایندگان مردم و اعتراف به عدم تحقق برآوردهای دولت بهویژه در مورد بهبود بازار کار و افزایش قدرت خرید مردم.
میشلساپن از افزایش 1.1درصدی کسر بودجه کشور در سال جاری میلادی خبر داد در حالیکه دولت وعده کرده بود کسر بودجه را در اسرع وقت به سهدرصد، یعنی سقف تعیینشده ازسوی اتحادیه اروپا برساند.
علاوه بر آن وزیر اقتصاد در مورد بهبود بازار کار و ایجاد اشتغال نتوانست برنامه امیدوارکنندهیی ارایه کند. اما باید گفت که رکود نسبی اقتصادی و درجازدن میزان رشد اقتصادی نیمدرصد تا حداکثر 2درصد مُختص فرانسه نیست. بهجز آلمان و احتمالا لهستان دیگر کشورهای عضو اتحادیه از رکود اقتصادی رنج میبرند.
کابوسی که همه دولتهای بزرگ اروپایی را هراسانده، بازنگشتن رشد اقتصادی طی سالهای آینده است. تجربه تلخ ژاپن که بعد از شکوفایی اقتصادی و صنعتی، یک دوره بیستساله بیحالی و خستگی را از سر گذراند، کارشناسان و مسوولان اروپایی را واداشته تا امکان رکود طولانی و به گفته فرانسوا اولاند «تمامنشدنی» را در نظر گیرند.