اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز در تهران میتواند علاوه بر بررسی مسائل گازی منطقه و جهان موقعیت مناسبی را ایجاد کند که سران کشورها در مورد مسائل مشترک دو جانبه و چندجانبه مذاکره و تبادل نظر کنند و به حل مسائل منطقه بینجامد. سران کشورهای صادرکننده گاز قبلا هم جلساتی داشتهاند که به نزدیک شدن دیدگاههای مختلف کمک کرده است. نخستین جلسه در سال 2011 در دوحه بود. ذخایر گاز این کشورها بیش از 70درصد ذخایر گاز جهان است و تولید و مصرف گاز این کشورها نیز درصد بسیار قابل توجهی از کل مصرف و تولید گاز در جهان است. در شرایط کنونی جهان، گاز مهمترین حامل انرژی است و در20سال آینده به علت پاک بودن آن در مقایسه با زغالسنگ و نفت اهمیت خود را از دست نخواهد داد.
بعضی از کارشناسان معتقد هستند که چون صادرکنندگان گاز رقیب یکدیگر در بازارها هستند همکاری آنها جدی نیست و دلایلی که منجر به ایجاد سازمان صادرکنندگان نفت در اوپک در سال 1960 شد در مورد گاز وجود ندارد. قیمت گاز منطقهیی در تولید آن در کنترل یک یا چند شرکت بینالمللی نیست که صادرکنندگان را به همکاری تشویق کند درحالی که دلایل فوق را نمیتوان انکار کرد ولی میتوان به همان دلایل نیز همکاری صادرکنندگان گاز را یک اقدام منطقی دانست. اجماع صادرکنندگان نه تحت فشارهای بازار که در مورد اوپک در اواخر دهه 1950 شکل گرفت خود نماینده بلوغ فکری و میل به همکاری است که بدون فشارهای اقتصادی شکل گرفته است.
ساختار صنعت گاز در جهان نیز با وجود آنکه گسترده است و در هر منطقه چالشها و فرصتهای خود را دارد و قیمتها هم در منطقه جداگانه شکل میگیرد از اهمیت بهخصوصی برخوردار است. اجماع کشورهای عمده صادرکننده گاز نیز قرار نیست تولید، مصرف یا قیمت گاز را کنترل کند بلکه هدف تعامل تولیدکنندگان در توسعه و تجارت این عامل مهم انرژی است که احتمالا تا 30سال دیگر نقش عمدهیی در سبد انرژی جهان ایفا میکند.
بدون شک اجماع سران کشورهای صادرکننده گاز در ایران نشانه دیگری از اهمیت ایران در منطقه و جهان است. ذخایر گاز ایران طبق برآوردهای شرکت بینالمللی BP که بزرگترین در جهان است، با حل شدن مساله هستهیی در ایران و ضمن تحریمها نیز پتانسیل افزایش تولید گاز از ایران در 10سال آینده بسیار زیاد است. صادرات گاز از ایران با وجود مشکلات تحریم که تولید بیشتر گاز و تعاملات سرمایهگذاری و بانکی را با چالش روبهرو کرده بود بر مبنای اولویتهای سند چشمانداز پیگیری شده است. طبق این سند که خامفروشی را منع کرده است اولویتها به ترتیب به مصرف داخلی، تزریق به حوزههای نفتی و صنایع گازسوز و صادرات اختصاص داده شده بود. صادرات گاز از ایران در شرایط پس از تحریم که افزایش سریع تولید گاز را به همراه خواهد داشت احتمالا در مرحله اول به کشورهای همسایه و منطقه خواهد بود. طرح گازرسانی به عراق و پاکستان از آن جمله است. طرحهایی برای صادرات گاز به عمان و امارات متحده عربی نیز در دست بررسی است.
پس از تحریم، احتمال گازرسانی به هند که از اول هم مورد نظر بود، قوت خواهد گرفت. از سوی دیگر صادرات تدریجی گاز به اروپا از طریق ترکیه هم مد نظر است. صادرات عمده گاز به اروپا مستلزم ایجاد خط لوله انتقال مستقل / تعیین مسیر و توافق روی مسائل اقتصادی طرح است.
صادرات گاز مایع LNG نیز از دهه 1350 مد نظر بوده است ولی هیچگاه محقق نشده است. تکنولوژی و مازاد LNG عمدتا در دست10شرکت بینالمللی نفت و گاز است که به خاطر تحریمها دسترسی به آن میسر نبوده و درحال حاضر عرضه گاز مایع به بازارها با صادرات جدید از کشورهای استرالیا، موزامبیک و یکی از دو کشور دیگر افزایش چشمگیری داشته و در چند سال آینده نیز روند افزایش عرضه ادامه خواهد داشت.
قیمت LNG برای ارزش حرارتی یک میلیون BIV خارج از قراردادهای درازمدت و به صورت تک محموله به حدود هفت دلار رسیده که نسبت به سال گذشته بیش از 50درصد کاهش داشته است. اگر قرار باشد در چنین شرایطی ایران وارد بازار شود مجبور میشود که برای فاینانس طرح و قراردادهای طولانی امتیازات زیادی به نفع مصرفکنندگان بدهد. همه اینها مشکلاتی است که صادرکنندگان گاز باید در اجلاسهای مختلف خود برای آن راهکارهایی بیابند که به توسعه صادرات گاز آنها کمک کند.
اجلاس سران به مسائل کلی مربوط به توسعه نقش گاز در اقتصاد کشورها، مشکلات مربوط به سرمایهگذاری در کار و صنایع گاز بر پتانسیلهای موجود و چالشهای سر راه صادرات گاز در دهه آینده میپردازد.
آینده غرب آسیا که بزرگترین ذخایر گاز جهان در آن وجود دارد نیز بدون شک مورد تبادل نظر سران کشورهای صادرکننده گاز خواهد بود. این اجلاس و نشستهای بعدی امکان برنامهریزی درازمدت برای کشورهای صادرکنندگان را مهیا میکند. تولید و تجارت پویای گاز در محیطی امن احتمالا مهمترین چالش روز سران کشورهای صادرکننده گاز خواهد بود.