برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران را میتوان مهمترین اجلاس بعد از تصویب برجام در ایران تلقی کرد. برگزاری این اجلاس نشان میدهد که ایران با وجود تحریمهای جهانی قادر بوده با در پیش گرفتن دیپلماسی انرژی فعال، نقش موثری در سازمانهای جهانی اقتصادی ایفا کرده و در شکلگیری راهبردهای کشورهای صادرکننده گاز تاثیرگذار باشد.
هدف اصلی این اجلاس هماهنگی بیشتر در سیاستهای انرژی و گاز کشورهای عضو مجمع است. از اهداف دیگر برگزاری این اجلاس میتوان به اعلام آمادگی کشورهای عضو برای همکاری با جامعه جهانی برای مواجهه با دو چالش بزرگ بینالمللی یعنی امنیت انرژی و تغییرات اقلیم دانست. ضمن اینکه این اجلاس فرصتی خواهد بود که سرمایهگذاران بینالمللی فرصتهای سرمایهگذاری در بخشهای گاز و انرژی ایران به عنوان بزرگترین کشور دارنده ذخایر گازی جهان، را بررسی و ارزیابی کنند.
ایران بزرگترین ذخایر گازی جهان را در تملک خود دارد؛ اما به دلایل متعدد (و خصوصاً تحریمها) موفق به کسب جایگاه واقعی و سهم مناسب خود از تجارت جهانی گاز نشده است. شکی نیست که بلافاصله بعد از لغو تحریمها و با ورود سرمایهگذاران خارجی و همچنین استفاده از فناوریهای روز دنیا، کشورمان بهسرعت به جایگاه واقعی خود در گاز دست پیدا خواهد کرد.
مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) میتواند بستر و پایه بسیار مناسبی برای توسعه صنعت گاز ایران در سطح منطقه و حتی جهان باشد. توسعه این مجمع در بلندمدت به نفع استراتژی نفت و گاز ایران است زیرا ایران میتواند از طریق تاثیرگذاری بر سیاستهای انرژی و گاز اعضای GECF بر بازارهای گاز و قیمت آن موثر باشد.
در حال حاضر اعضای کشورهای صادرکننده گاز حدود 45درصد از تولید جهانی گاز سهم نسبی تجارت LNG و 80درصد تجارت گاز با خطوط لوله را در اختیار خود دارند که از حیث معاملات انرژی در جهان، نقشی به اهمیت نقش اوپک را در بازار نفت به ذهن تداعی میکند. هرچند برخی تلاش دارند این نهاد بینالمللی را سیاسی جلوه دهند و اهمیت و کارکرد آن را زیرسوال ببرند. بهطور مثال یکی از شائبههایی که مطرح میشود، اطلاق عنوان کارتل به مجمع کشورهای صادرکننده گاز است. عنوانی که پیشتر هم برای اوپک، استفاده شده بود. از دیدگاه فنی و اقتصادی، عنوان «کارتل» برای شرکتهایی استفاده میشود که در یک رشته خاص فعالیت کرده و با هدف حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد شده و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند. هدف غایی کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا از طریق ایجاد انحصار است.
در مورد اوپک، تعریف کارتل نمیتواند مصداق داشته باشد؛ چرا که تمام بازار نفت در اختیار اوپک نیست. تولید کنونی سوخت مایع دنیا حدود 93میلیون بشکه است که سهم اوپک، فقط حدود 31میلیون بشکه نفتخام و 6میلیون میعانات گازی است (یعنی چیزی حدود 40درصد)
از سوی دیگر، در ساختار اوپک مجموعه دولتهایی حضور دارند که سیاستهای نفتی خود را برای ثبات بازارها با هم هماهنگ میکنند. در حالی که کارتل متشکل از شرکتهایی است که معمولا بهطور مخفیانه با هم برای کنترل قیمت بازار تبانی میکنند. بنابراین اوپک یک کارتل نیست زیرا دولتها در آن نقش دارند، دولتهایی که دارای سیاست انرژی هستند و در عین هماهنگی، اقدام به سیاستگذاری انرژی هم میکنند. در حالی که GECF حتی یک «سازمان» هم نیست بلکه یک «مجمع» برای تبادلنظر و هماهنگی در سیاستگذاریها است که تصمیماتش هم الزامآور نیست. البته همکاری کشورها در زمینه تبادل انرژی میتواند منجر به ثبات و بهبود وضعیت بازارهای گاز برای مصرفکنندگان شود.
اینها نکاتی است که جنبههای اهمیت برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران را نشان میدهد.