نسیم بنایی| روزنامه نگار
ساعت هشتونیم یا 9 شب است؛ زنگ خانه همسایه را میزنم، در که باز میشود همه جا تاریک است. تصور نمیکردم خواب باشند به همین خاطر عذرخواهی میکنم اما خانم همسایه در جواب میگوید که بیدار بودهاند. شبها با نور تلویزیون دور هم مینشینند و اسم این کار را صرفهجویی در مصرف برق میگذارند. به خانه میآیم و به لامپهای روشن سالن و اتاق فکر میکنم. چند روز بعد از در که وارد میشوم، قبضهای برق را میبینم. نگاهی به قبض برق منزل همسایه میاندازم؛ مبلغ آن بسیار بیشتر از قبض خانه ماست. این شعار از کودکی در ضمیر ناخودآگاه ما رفته است: «لامپ اضافی خاموش!» و از کودکی تصور ما بر این است که خاموش کردن لامپهای اضافی تنها راه برای صرفهجویی در مصرف برق است اما اینطور نیست. صرفهجویی در مصرف برق لایههای پنهان دیگری دارد که نیاز به یاری و مدیریت مسوولان کشور در بخشهای مختلف دارد. هر چند همسایه ما همیشه لامپهای اضافی را خاموش میکند و در تاریکی شام میخورد اما یخچالی که در منزل استفاده میکند جزو لوازمی است که بیشترین میزان مصرف برق و انرژی را دارد؛ به همین خاطر است که قبض برق بیشتری نیز دریافت میکند. این مرحله از صرفهجویی همانجایی است که دولت و مسوولان باید وارد ماجرا بشوند. شاید وقت آن رسیده که برنامههایی تنظیم شود تا صرفهجویی در مصرف برق یک مرحله جلو برود و به صورت واقعی انجام شود. شاید وقت آن فرا رسیده که تدبیری اندیشیده شود و دسترسی اقشار ضعیف و متوسط و حتی در بعضی از مواقع متمول اما ناآگاه جامعه به وسایل و تجهیزات برقی استاندارد تسهیل داده شود. شاید در آن روز دیگر همسایه ما نیز به جای شام خوردن در تاریکی و پرداخت قبضهای سنگین در آخر ماه، شام خود را با خیال راحت در روشنایی یک لامپ کممصرف و تجهیزاتی که استاندارد هستند، میل کند.