ورزشکارانی که می‌خواهند طبقه‌شان را به رخ بکشند

۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۲۹۵۸

گروه جامعه سپیده پیری- محمدمهدی حاتمی

در‌مورد ابعاد اقتصادی و اجتماعی «ورزش» چه می‌توان گفت؟ ورزش را عموما با هیجان و شادابی می‌شناسند و البته با رونق گرفتن ورزش‌های قهرمانی و تبدیل شدن آنها به بازارهایی مجزا که پول‌های کلان را رد و بدل می‌کنند، معنی و کارکرد اصلی این کلمه هم تغییر کرده است.

صاحبان بدن‌های ورزیده‌یی که به قصد خودنمایی لباس‌های چسبان می‌پوشند، دیگر نه مانند کشتی‌گیران المپیک‌های یونان باستان هستند و نه مانند کشتی‌گیری چون تختی که شخصیتی اجتماعی هم محسوب می‌شود. آنها صرفا نمادهایی هستند که با ورزش کردن تمایزشان از دیگران را نشان می‌دهند. امروز ورزش دیگر نه فعالیتی برای سلامت که ابزاری برای پول در آوردن، ابراز تمایز از دیگران و نشان‌دهنده طبقه اجتماعی است که فرد به آن تعلق دارد.

به این گزاره‌ها فکر کنید: «اتومبیل وسیله‌یی است برای جابه‌جا شدن»، «ازدواج پاسخی است به یک نیاز طبیعی، نیاز به توالی انسان از طریق تولید مثل»، «ما تنها به این دلیل غذا می‌خوریم که سیر شویم» و «ما ورزش می‌کنیم برای اینکه سالم و تندرست باشیم.» آیا این عبارات در جامعه مدرن امروزی دقیقا همین معانی آشنا را با خود حمل می‌کنند؟ پاسخ به نظر می‌رسد که منفی باشد.

ورزش به‌مثابه ابراز تمایز

جامعه‌شناسان بسیاری به این مساله اشاره کرده‌اند که اشیا و فعالیت‌ها تنها آن چیزی نیستند که ظاهرشان نشان می‌دهد، بلکه حاوی مفاهیمی هستند که در پس آنها قرار گرفته است. مثال وطنی این مساله را شاید بتوان در کراوات بستن باز شناخت که نه فقط نوعی پوشش که درواقع «نشانه»یی است برای غرب‌گرایی یا طرفداری از نوع خاصی از باورها. مثال دیگر هم می‌تواند پیپ کشیدن باشد که علاوه بر استعمال دخانیات، معیاری است برای ابراز تمایز و تعلق به گروهی که شاید بتوان به تسامح آنها را «روشنفکر» نامید.

در همین راستا، «پیر بوردیو» جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی در کتابش، «تمایز»، این ایده را مطرح می‌کند که بسیاری از انتخاب‌های افراد، تنها وسیله‌یی هستند برای ابراز اینکه آنها از بقیه متمایزند. این ایده را اگر توضیح مناسبی برای برخی فعالیت‌های اجتماعی در‌نظر بگیریم، به نتایج جالبی می‌رسیم؛ عده‌یی ممکن است ورزش کنند، برای آنکه تندرست باشند، بلکه برای آنکه نشان بدهند از بقیه «متمایز»اند. فعالیت‌های فیزیکی که این روزها در ایران باب شده‌اند و شاید به‌راحتی هم نتوان آنها را ذیل مقوله ورزش گنجانید، از همین دسته‌اند. می‌توان پرسید که چرا ثروتمندان ورزش‌هایی مثل گلف، اسبدوانی یا اتومبیلرانی را انتخاب می‌کنند و کمتر سراغ ورزش‌های عامه‌پسندتری مثل فوتبال، والیبال یا پینگ‌پنگ می‌روند.

«بدن» به‌مثابه رسانه

رویکرد دیگری هم به مطالعه جامعه‌شناختی ورزش وجود دارد. یکی از ویژگی‌های جامعه مدرن از دیدگاه نظرات جامعه‌شناختی، توجه ویژه به «بدن» است.

تاتو کردن، خالکوبی کردن و به تن کردن لباس‌هایی که نشان بدهند شما مدت‌ها در باشگاه بدنسازی به تمرین مشغول بوده‌اید، همگی ازجمله مصادیق این ایده هستند که بدن در جامعه مدرن، واجد مفاهیمی جدید است. شاید بتوان برای روشن‌تر کردن موضوع، سوژه بدن را در جامعه مدرن، با یک «رسانه» مقایسه کرد. خالکوبی‌های روی بدن می‌توانند نشان بدهند که فلان شخص معتقد به چه عقیده یا مشربی است و برای کدام نوع سبک زندگی تبلیغ می‌کند یا برای مثال، کسی که به بدنسازی مشغول است، می‌تواند این پیغام را به دیگران مخابره کند که «ورزیده بودن» برایش اهمیت دارد یا اینکه آن‌قدر فراغت زمانی و مالی دارد که بتواند به ورزش بپردازد.

این مساله را شاید بتوان در‌مورد ورزشی مانند اسکی با وضوح بیشتری مشاهده کرد؛ بسیاری از کسانی که اسکی می‌کنند را می‌توان از روی آفتاب سوختگی چهره‌های‌شان شناسایی کرد، چیزی که به‌راحتی قابل اجتناب است، اما شاید چون به اصطلاح «کلاس دارد» و خبر از تعلق فرد به گروه یا طبقه اجتماعی بالاتر شخص می‌دهد، اسکی‌کننده ابایی هم از آن ندارد.

شهری که «ورزش» نمی‌خواهد

دکتر گیتی اعتماد تحلیلگر مسائل شهری در گفت‌وگو با «تعادل» از نابرابری توزیع اماکن ورزشی در مناطق مختلف شهر تهران و سایر کلان‌شهر‌ها می‌گوید. به گفته وی نه تنها فضای فراغتی، تفریحی و ورزشی در سطح شهر‌ها از شرایط خوبی برخوردار نیست بلکه پولی شدن برخی زمین‌های بازی که پیش‌تر کودکان از آنها به‌عنوان فضای ورزشی استفاده می‌کردند مزید بر علت شده است. اعتماد می‌گوید: «باید توجه داشته باشیم که فقدان فضا و شرایط درراستای تفریحات سالم می‌تواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی برای جامعه در پی داشته باشد که جبران‌ناپذیر است و به‌همین دلیل لازم است تا تمام مسوولان تلاش در جهت ارتقای سطح کمی و کیفی سرانه‌های ورزشی و فراغتی را به‌عنوان یک مسوولیت اجتماعی و اخلاقی پیگیری کنند. در غیر این‌صورت شاهد افزایش آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری در میان جوانان خواهیم بود.»دکتر اعتماد از زمینی در شهرک اکباتان تهران گفت که به‌عنوان فضای سبز و بازی در‌اختیار کودکان و جوانان ساکن در این منطقه بود، اما چندی بعد به فضای تجاری تبدیل شد. اعتماد می‌گوید: «این موضوع مخالفت ساکنان این منطقه را در پی داشته است. در‌واقع مشخص نیست شهرداری تا چه حد به فضاهای تجاری در شهر احتیاج دارد که همان فضاهای اندک ورزشی و فراغتی را با تغییر کاربری قربانی می‌کند.»اعتماد می‌افزاید: «علاوه بر غیرعادلانه بودن توزیع فضاهای ورزشی در بالا و پایین شهر، بسیاری از جوانان مناطق بالای شهر که از فضاهای فراغتی برخوردارند که به‌دلیل مجرد بودن نمی‌توانند تفریحات سالم در فضاهای تعیین شده از‌سوی شهرداری داشته باشند و این‌گونه کنارگذاری‌های غیرمنصفانه پیامدهای اجتماعی برای کشور در پی دارد که برآورد خسارت اقتصادی آن ممکن نیست زیرا ورزش و سرانه‌های خدماتی از این قبیل جزو حقوق شهروندان بوده و نقش مهمی در سلامت افراد دارد که باید از‌سوی دولت‌ها تامین شود. می‌توان گفت در رابطه با تامین سرانه‌های خدماتی در وضعیت وحشتناکی هستیم.»

این تحلیلگر مسائل شهری معتقد است مساله گذران اوقات فراغت و تفریحات سالم و شادی‌آور به‌عنوان یکی از نیازهای ضروری جوانان امروز باید در برنامه‌ریزی‌های مسوولان لحاظ شود. به گفته اعتماد: «شاید نخستین مانعی که مسوولان در تحقق این اهداف ذکر کنند بحث بودجه و تامین مالی آن باشد اما تجربه کشورهای همسایه در این رابطه نشان می‌دهد مدیریت صحیح و برنامه‌ریزی بر تامین مالی رجحان دارد.

برای مثال در کشور ارمنستان که نمی‌توان گفت به لحاظ شاخص‌های اقتصادی در وضعیت بهتری نسبت به کشور ما قرار دارد، جوانان به‌صورت هفتگی در بزرگ‌ترین میدان شهر جوانان جمع می‌شوند و با نور افشانی، موسیقی‌های سنتی ورزش و تفریح می‌کنند بدون آنکه دولت هزینه خاصی متحمل شده باشد، بنابراین در فضای شهرسازی و مدیریت شهری لازم است با مدیریت صحیح و برنامه‌ریزی دقیق از تمرکز بر زیباسازی بکاهیم و بر ایجاد فضاهای فراغتی بیفزاییم.»

بالای شهر، پایین شهر

سید‌مهدی هاشمی عضو فراکسیون ورزش در پاسخ به سوال «تعادل» مبنی بر کارکرد اقتصادی اکثر فضاهای فراغتی و ورزشی و برنامه درآمدزایی دولت می‌گوید: «یک سیاست کلی برای تمام دستگاه‌های اجرایی تعریف شده است که مطابق آن وزارت ورزش و جوانان به‌صورت گسترده‌یی فضاهای ورزشی را به بخش خصوصی واگذار کرده است تا هزینه‌های نگهداری این اماکن تامین شود. در‌واقع این اقدام اختیار و قانونی است که به دولت داده شده است.» از وی پرسیدیم این اقدام امکان حداقل امکانات ورزشی را برای اقشار آسیب‌پذیر را از بین می‌برد و او در پاسخ گفت: «دستگاه‌های اجرایی مناطق محروم اولویت‌های گردشگری و فضاهای خدماتی و ورزشی مناطق را در نظر می‌گیرند. از‌سوی دیگر شوراهای شهری و وزارت ورزش هر استان با حساسیت این اقدامات را پیگیری می‌کنند و هدف‌شان نظارت عالیه است، بنابراین مناطق کم‌برخوردار و سرانه‌های محلی و منطقه‌یی هر شهرستان در واگذاری‌های اماکن ورزشی به بخش خصوصی دیده می‌شوند. اما نوید می‌دهیم تا در برنامه ششم و بودجه سال 1395 به‌طور دقیق ورزش عمومی مورد توجه قرار بگیرد.» وی به «تعادل» گفت: «با نظارت دقیقی که به واگذاری‌ها داریم گمان نمی‌کنیم اماکن ورزشی مناطق متوسط و پایین شهر واگذار شده باشد و استفاده رایگان از آنها منحل شده باشد اما اگر اطلاعاتی دارید برای پیگیری در اختیار ما بگذارید تا اقدام کنیم.»

خصوصی‌سازی امر عمومی

اتفاقی که هاشمی نگران آن است اما پیش‌تر در تهران رخ داده است. چند سال قبل بود که شهرداری تهران اعلام کرد قصد دارد زمین‌های ورزش تهران را که تملک آنها را هم دراختیار داشت، سر و سامان دهد. صحبت از تبدیل 500زمین ورزشی محلی به زمین‌هایی با چمن مصنوعی و امکانات رفاهی بود و تبلیغ زیادی هم حول این مساله صورت گرفت. اما تعداد زمین‌ها به 500 نرسید که هیچ، همان زمین‌های بی‌سر و سامان آسفالت شده‌یی که اکنون چمن مصنوعی داشتند، خصوصی شده و برای ورود به آنها ‌باید پول خرج کرد. مثالی از یکی از همین زمین‌ها، زمین ورزشی پارک پرواز در بلوار فردوس در غرب تهران است که تنها به‌صورت دربست، به تیم‌های ورزشی اجاره داده می‌شود و در آن دیگر مثل گذشته به روی همه باز نیست.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر