چالش سطل «آب یخ» رو که فراموش نکردید؟ الگویی تازه از «حرکتهای مدنی» که خود را به سطح خودآگاه جامعه ایرانی هم کشاند و دایره وسیعی از اسامی «ایرانیان» را در برگرفت. بعد از چالش سطل آب یخ، متدهای تازهتری از همان الگوی امتحان شده، مانند«چالش یک سطل برنج» (درهندوستان) یا «چالش یک سطل خاک» ویژه مردم مظلوم «غزه» در شبکههای اجتماعی شکل گرفت که با هدف جلب «افکار عمومی» به موضوعی «خاص» استقرار پیدا میکنند. حالا دامنه این «هدفگذاری مجازی»به حوزه «کتاب» رسیده، چالشی تازه که اینبار اشخاص را در برابر ضمیر «ناخودآگاه»شان در مواجهه با «کتاب» قرار میدهد. این حرکت در «اروپا» و «امریکای شمالی» باعث افزایش فروش کتابهای مطرح در این چالش شده است. سایت آمازون تلاش میکند تا به افراد سرشناس برای معرفی 10کتاب برتر مشاوره بدهد تا کتابهایش را وارد این لیست کند.
در چالش «10کتاب برتر» هر شخص 10 اثر «مکتوب» برتر ذهنش که از منظر او تاثیرگذار بوده را معرفی میکند سپس افراد دیگری را به چالش میکشد، تا لیست 10عنوان کتابشان را معرفی کنند و به این شکل این چالش «متکثر» میشود. تا اینجای کار مشکلی به چشم نمیخورد، مشکل از جایی آغاز میشود که این چالش «جدی» در مسیر گسترش خود در پهنه عالم، وارد اتمسفر «مجازی»جامعه (ایران) شود که سرانههای مطالعه «کتاب» برای شهروندانش در پایین سطح قابل تصور قرار گرفته باشد.
به واقع جامعه ایران را میتوان جامعه بیمطالعه نام نهاد؛ جامعهیی که یا با کتاب کاملا«قهر» است یا اینکه بسیار کم، به این «گنجینه جذاب فرهنگی» سر میزند. متاسفانه در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان ترجیح میدهند که «ببینند» یا «بشنوند» تا اینکه «بخوانند». آمارهای مستند مراکز دولتی میگوید که هر شهروند ایرانی در شبانهروز تنها «دو دقیقه» از وقت خود را به خواندن کتاب اختصاص میدهد که این میزان در مقایسه با کشورهای توسعهیافته همانند ژاپن یا انگلیس که سرانه مطالعه حدود «90» دقیقه در روز است یا در مقایسه با کشورهای در حال توسعهیی همانند ترکیه یا مالزی که این عدد نزدیک به «55 دقیقه» در روز است، یک «فاجعه» تمام عیار محسوب میشود. با چنین دورنمایی است که چالش «10کتاب برتر» در خوشبینانهترین حالت در ایران تنها منجر به معرفی تعدادی کتب «ارزشمند» میشود، چرا که در ایرانی جماعت در شرایط فعلی، اساسا وقتی را برای مطالعه اختصاص نمیدهد که حالا کسی بخواهد برای مطالعهاش «مسیر» پیشنهاد کند. این چالش برای ایرانیان فرصتی برای یادآوری این «واقعیت درناک» است که همگی ما، چقدر کم کتاب میخوانیم و چه آثار گرانقدری برای مطالعه وجود دارد که باید به سراغشان رفت. اینطور نیست؟