رفع کمبودهای نظام سلامت با استفاده از منابع بخش خصوصی
گروه غذا و دارو مهدی حاتمی
دکتر محمد هادی ایازی فرد محافظهکاری است و البته نمیتوان حجم اطلاعات و جدیت او در کارش را هم منکر شد. او از نزدیکان محمد باقر قالیباف، شهردار تهران است و بسیاری او را به نام «سردار ایازی» میشناسند و اکنون معاون وزیر بهداشت است و سکان معاونت مشارکتهای مردمی این وزارتخانه را در دست دارد. با او به گفتوگو نشستیم و برای حدود 1 ساعت، از مسائل اقتصادیی گفتیم و شنیدیم که وزارت بهداشت با آنها رو به روست. او از فاینانس 5 میلیارد دلاری کره ایها برای ساخت بیمارستانهای 1000 تختخوابی در ایران خبر داد و از مسوولیت اجتماعی سازمانهایی گفت که میتواند زخمی باشد بر مرهم کمبود امکانات و زیرساختهای بخش بهداشت در ایران.
مشارکتهای مردمی امسال چشمگیر بودند. فکر میکنید بشود این را به یک درآمد پایدار تبدیل کرد و تخمین زد که مثلاً سالانه چقدر درآمد برای وزارت بهداشت ایجاد میشود و این را به فارغ از تغییر دولتها و مسوولان هم تثبیت کرد؟
به اعتقاد من دواتهایی موفق خواهند بود که بتوانند زمینه مشارکتهای مردمی را فراهم کنند و در داخل دولتها هم ارگانها و نهادهایی موفق خواهند بود که بتوانند زمینه این مشارکت را فراهم کنند. وزارت بهداشت هم خوشبختانه این مدلی است.
مثلاً کسانی که دیابت دارند باید دور هم جمع شوند و از پزشکان هم دعوت کنند که به میان آنها بیایند. ما با انواع بیماریها رو به رو هستیم. امید به زندگی هم افزایش پیدا کرده و ابتلا به این نوع بیماریها در آینده محتملتر خواهد بود.
در حوزه زیر ساختها هم قبلا هم مردم مشارکت داشتند، اما حالا ما خیرینی داریم که رقمهای بسیار بالایی را سرمایهگذاری میکنند وبا سرمایهگذاری حدود چند صد میلیارد تومانی، بیمارستان بسیار مجهزی میسازند. شما خودتان هم اشاره کردید که دولت اگر فقط چشمش به بودجههای خودش باشد با مشکل مواجه خواهد شد. مشارکت مردمی علاوه بر این اقدامات خیر خواهانه، به شکل خرید خدمت از بخش خصوصی هم معنا پیدا میکند و حالا هم چه سرمایه داران داخلی و چه خارجی، سرمایهگذاریهای خوبی در بخش سلامت داشتهاند.
با آمدن سرمایهگذاران خارجی، طرح تحول سلامت و کاهش هزینههای درمانی مردم این شبهه به وجود میآید که بخش خصوصی با مشکل روبه رو خواهد شد. این را در «اوباما کر» هم دیدهایم که رشد اقتصادی در اوج بحرانش با رشد منفی رو به رو شد. آیا این مساله در طرح تحول سلامت دیده شده؟ چرا که اگر بخش خصوصی خارج بشود، ضربه بزرگی به نظام سلامت وارد میشود.
قاعدتا اگر این نکتهیی که شما میگویید رخ میداد، ما شاهد مشارکت گسترده بخش خصوصی در بخش زیرساختهای نظام سلامت نبودیم، در حالی که مشارکتهای مردمی در این بخش خیلی گسترده است. ضمن اینکه مرحله سوم طرح تحول سلامت، اصلاح تعرفههای درمانی و افزایش آن بود به همین سبب ما شاهدیم خیلیها که در این حوزه سرمایه دارند، تقاضای مشارکت دارند. در گذشته، مراکز پزشکی فقط توسط پزشکان ساخته میشد. ما باید کاری کنیم که غیر پزشکان هم ترغیب شوند که به این بخش ورود کنند کما اینکه امروزه شاهدیم غیر پزشکان هم به این بخش وارد شدهاند.
نکته دوم اصل خرید خدمت است. ما باید بخش خصوصی را به قدری توسعه بدهیم که در چارچوب یک نظام رقابتی، بتوانیم خرید خدمت منطقی و معقولی داشته باشیم زیرنظر دولت به نحوی که هم بیمار درمان شود و هم آنکه با در نظر گرفتن یک حاشیه سود معقول، سرمایهگذار هم ضرر نکند. مثالی بزنم، در بخش صنعت، مثلاً در بخش انرژی، کسی که میخواهد نیروگاه بسازد، محاسباتی را دریافت میکند و دولت تضمینی میدهد تا فرد سرمایهگذار سرمایهاش را به کار بیندازد. اینجا هم به همین شکل است، هر چند بخش خصوصی باید خدمات بهتری ارائه بدهد تا مردم هم رضایت داشته باشند. به نظر من با سازوکاری که در نظر گرفتهایم، سرمایهگذاران نه تنها زیان نخواهند دید، بلکه ما شاهد فعالیت گستردهتر بخش خصوصی هم خواهیم بود.
آقای دکتر زالی گفته بودند امسال با پادرمیانی سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت بوده که بیمارستانهای بخش خصوصی با بیمهها قرارداد بستهاند. حالا اگر تعرفهها افزایش پیدا کند و بیمهها همچنان بدقولی کنند، تعرفهیی که افزایش پیدا میکند در نبود قرارداد بیمهیی به مردم تحمیل میشود.
این یک نگرانی است و فقط هم مختص بیمارستانهای خصوصی نیست. بیمارستانهای خصوصی که عمدتا طرف قرارداد با بیمههای تکمیلی هستند این مشکل را دارند و بیمارستانهای دولتی هم همین مشکل را با بیمههای پایه دارند. بیمههای پایه بطور متوسط 7-6 ماه عقب ماندگی در پرداخت مطالباتشان به بیمارستانها دارند و همین وضع تقریباً برای بیمههای تکمیلی هم وجود دارد. اما امیدواریم با همکاری وزارتخانههای بهداشت و رفاه، این موضوع هم حل و فصل شود.
ما شاهد هستیم که در بحث تجمیع بیمهها؛ بیمههای به جای اینکه به فکر پرداخت تعهداتشان باشند، در فکر تجمیع هستند. از آن طرف هم تجمیع بیمهها تکلیف قانونیاست. آیا این تجمیع صورت میگیرد و سکان آن به دست وزارت بهداشت داده میشود یا خیر؟
تجمیع بیمهها گام اول است که قانونگذار آن را به دولت تکلیف کرده است اما تاکیدی نبوده بر اینکه این تجمیع باید در وزارت بهداشت صورت بگیرد. حالا اگر دولت محترم تشخیص بدهد این بیمهها میتوانند ذیل وزارت تعاون یا بهداشت تجمیع شوند و مجلس هم اگر بخواهد به این مساله ورود کند میتواند دولت را ملزم به انجام آن کند. در واقع چیزی که فعلاً مهم است این است که قانون اجرا شود و بعد باید در مورد این تصمیمگیری شود که تجمیع بیمهها تحت نظارت کدام نهاد باشد.
به جریان مشارکتهای مردمی بر گردیم. گفته شده که وزارت بهداشت حدود 3000 میلیارد تومان از طریق مشارکتهای مردمی سرمایه جذب کرده، سوال اینجاست که به دلیل ذات جذب این مبلغ، چه نهاد دیگری به غیر از وزارت بهداشت بر نحوه هزینه کرد این پولها نظارت میکند؟
اگر منظورتان نظارت تخصصی باشد، خود وزارتخانه تیم ناظری دارد که برای مثال در بحث بیمارستانسازی، معین میکنند که بیمارستان چند تخت باید داشته باشد یا چند اتاق عمل داشته باشد یا اینکه چه تجهیزاتی باید خریداری بشود. همه اینها یک تعریفی دارند، ضمن اینکه همه این موارد هم در ابتدا باید در خود وزارت بهداشت مطرح شوند و بعد از تایید آنها اقدامات آزاد باشد.
اگر منظور بر نظارت بر هزینه کرد باشد هم این را عرض کنم که مردم بهتر از ما دولتیها میتوانند تشخیص دهند که در کدام بخش سرمایهگذاری میکنند و با حداقل هزینه بهترین کار را به ثمر برسانند. در بعضی موارد که برای مثال شخصی میخواهد کل پول را خودش هزینه کند که از صفر تا 100 کار را خودش نظارت میکند، مثل مراکز بهداشت کوچک و مراکز انتقال خونی که به این شکل احداث میشوند. حالت دیگر این است که تیمی میخواهند مشارکت کنند و هیات امنا و مدیرعامل دارند و به کمک این هیات امنا نظارت میکنند. گروهی هم هستند که پول را در اختیار وزارت بهداشت قرار میدهند تا خود وزارت بهداشت در جای مناسب آن را هزینه کند. ما هم با این پول بیمارستان میسازیم و ممکن است نماینده این گروه هم در همه مراحل حضور داشته باشد که در جریان حسابرسیها و کارهای جاری هم قرار میگیرد چیزی که مهم است این است که چون مردم هستند که این سرمایهها را در اختیار ما قرار میدهند، ما حق نظارت را برای آنها قائل هستیم و حتی در زمان بهرهبرداری، حق حضور آنها را هم محترم میشماریم. من گفتهام در همه بیمارستانهایی که توسط خیرین ساخته شده، حتماً اتاقی ساخته شود برای آنکه
نماینده مقیم شخص خیر در آن حضور داشته باشد. حسن حضور آنها این است که علاوه بر اینکه به شخص خیر امکان میدهد بر کار نظارت کند، به دلیل دلسوزی بیشتر به نفع بیمارستان هم تمام میشود و اگر نیاز به بازسازی و تعمیری هم وجود داشته باشد، این کار به بهترین شکل ممکن انجام میشود.
این 3000 میلیارد تومان در شرایط نامناسب اقتصادی جذب شده است. فکر میکنید اگر تحریمها لغو شوند و بهبودی اقتصاد، این ارقام میتوانند بیشتر شود؟
یک مساله همین باوری است که در وزارت بهداشت ایجاد شده و آن را به سمت جذب این سرمایهها سوق داده. رونق اقتصادی هم اگر در کار باشد شما مطمئن باشید مشارکتهای مردمی هم بیشتر میشود. علاوه بر این اگر مسوولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی را در نظر بگیریم، که البته چیزی جدا از پرداخت مالیات از سوی آنهاست، هر بنگاه اقتصادی ما به ازای درآمد یا سودی که کسب میکند میتواند کاری در زمینه امور اجتماعی انجام دهد. یک بنگاه ممکن است علاقهمند باشد مدرسه بسازد، دیگری شاید بخواهد زمین ورزشی یا بیمارستان بسازد. من چند روز پیش با مدیرعامل یکی از بانکهای کشور جلسهیی داشتم. ایشان علاقهمند بود مشارکت داشته باشد و از من خواست او را راهنمایی کنم. من هم به ایشان گفتم که تهران، چیزی حدود 27 درصد از خون جمعآوری شده در کشور را مصرف میکند، یعنی تقریباً یک سوم از خون اهدا شده در کشور، در تهران به بیماران تزریق میشود. این در حالی است که تهرانیها تنها 17 درصد خون اهدایی کشور را تامین میکنند و 10 درصد دیگر از سایر نقاط کشور تامین میشود. این را هم البته بگویم این طور نیست که تهرانیها تمایل به اهدای خون نداشته باشند، بلکه این به دلیل
ضعف زیرساختهایی است که ما در تدارک و تهیه آنها با مشکل رو به رو بودهایم. شاهد این مطلب هم اینکه اگر شما در رادیو اعلام کنید که نیاز به خون در کشور فوری است، مردم جلو پایگاههای انتقال خون صف میبندند، طوری که شاید مجبور شوند چند ساعت در صف بایستند تا نوبت به آنها برسد. من به مدیرعامل این بانک گفتم که ما میخواهیم در تهران 5 پایگاه انتقال خون بسازیم، این کار را میتوانیم به شما بسپاریم. حساب هم کردیم که اگر مساحت هر پایگاه حدود 1000 متر مربع باشد و هزینه ساخت هر متر مربع هم 2 میلیون تومان باشد، این 5 پایگاه در مجموع حدود 10 میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد. ایشان قبول کرد و گفت که ما این پایگاهها را میسازیم و در یک سال آینده هم به شما تحویلشان میدهیم. زمینها را هم شهرداری تهران تقبل کرده که اهدا کند و مسوولیت اجتماعی خودش را به انجام برساند. در واقع اینجا همهچیز اهدا شده است، از زمین و هزینه ساخت بگیرید تا خونهای اهدایی مردم. ما هم به عنوان وزارت بهداشت، بهرهبردار این پروژهها هستیم و در نهایت هم کسی که بیشترین بهره را میبرد، خود مردم هستند. این همان مسوولیت اجتماعی است که عرض کردم. اگر هر بنگاه
اقتصادی به انجام مسوولیت اجتماعیاش متعهد باشد، ما دیگر نباید در عسلویه که تولید اقتصادی دارد بدون بیمارستان بمانیم.
همانجایی که پالایشگاه بندرعباس توسعه پیدا میکند، در مجاورت آن هم باید بیمارستان ساخته شود و وزارت نفت این را مسوولیت اجتماعی خودش بداند یا مثلاً وزارت مسکن، در همانجایی که 500 هزار نفر را در مسکن مهر سکنی میدهد، باید بداند که این عده به خانه بهداشت، پلی کلینیک و بیمارستان هم احتیاج دارند. ساخت مسکن که فقط ساخت یک چاردیواری نیست. مسوولیت اجتماعی به نظر من اهمیت خیلی زیادی دارد و معتقدم اهل رسانه هم باید به این موضوع بیشتر بپردازند و از سازندگان نیروگاهها، پالایشگاهها و خودروسازان بپرسند که چه اقدامی در راستای مسوولیت اجتماعی شان انجام دادهاند؟ مثلاً از مسوولان پالایشگاهها باید پرسیده شود که شما که با ساخت نیروگاه در منطقه آلودگی ایجاد کردهاید، برای جبران آن چه کاری حاضرید بکنید. این باید مطالبه بشود و خوشبختانه الآن وزارت بهداشت با جدیت دارد این مساله را دنبال میکند و بنگاههای اقتصادی هم با وجود اینکه چرخش اموراتشان خوب نمیچرخد، کمکهای خوبی داشتهاند. چندی پیش ما اینجا در وزارت بهداشت با مدیران عامل 34 بانک و موسسه اعتباری جلسه داشتیم و آنها تعهد کردند که در ساخت 500 خانه بهداشت کمک کنند. یکی از
بانکها هم اعلام کرده که ما 8 شعبه روستایی داریم و تعهد داد که در این 8 روستا، خانه بهداشت بسازد. مسوولیت اجتماعی از این نظر هم مهم است که اگر همه به آن پایبند باشند، بعد از مدتی ما شاهد آن خواهیم بود که درآمد پایداری که شما در سوال اولتان پرسیدید، محقق میشود.
بسیاری از خانههای بهداشت متاسفانه مشکل داشتند و با فرسودگی تجهیزات یا بنا رو به رو بودند و حتی بسیاری از پزشکان مقیم این خانهها، در مدارس روستایی اسکان داشتند. سوال اینجاست که چند درصد از این خانههای بهداشت احیا شدهاند و چند درصد از آنها با مشکل کمبود رو به رو هستند؟
در 2 سال گذشته در سطح روستاهای کشور 2000 خانه بهداشت جدید ساخته شد و بخشی از نیازهای کشور به این ترتیب تامین شد. 500 باب را هم بانکها تعهد کردهاند که بسازند. من در جلسهیی که با دکتر هاشمی، وزیر بهداشت داشتم هم پیشنهاد دادم که برای ساخت این خانههای بهداشت، 50 درصد هزینه را ما تقبل کنیم و 50 درصد باقیمانده را هم به کمک سرمایه خیرینی که برای ساخت این خانههای بهداشت اعلام آمادگی میکنند. خانههای بهداشتی که ما در نظر گرفتهایم 100 متر مربع زیر بنا دارند و اگر هزینه ساخت هر متر مربع را 1/ 5 میلیون تومان در نظر بگیریم، نیمی از هزینه تمام شده 150 میلیون تومانی را وزارت بهداشت پرداخت خواهد کرد و نیم دیگر را هم خیرین. ما پیش بینی کردهایم به این ترتیب حدود 1000 تا 1500 خانه بهداشت جدید بسازیم و اگر موفق بشویم، در مجموع در این دوره چیزی حدود 4000 خانه بهداشت به بهرهبرداری میرسد و این بخشی از نیاز کشور را مرتفع میکند. تعداد زیاد دیگری هم قبلاً ساخته شدهاند و ما آنها را مرمت و بازسازی کردهایم. چیزی که در حال حاضر در شبکه بهداشت کشور ما مشکل ساز است، بهبود این شبکه در حاشیه شهرها و در خود شهرهای بزرگ است، چرا
که مشکلات در روستاها تقریباً حل شدهاند. حتی سازمان WHO بهورز ما در خانههای بهداشت روستایی را به نام فارسیاش میشناسد.
برای این کار در شهرها هم پیش بینی شده که ما از امکانات بخش خصوصی، به شکل برون سپاری استفاده کنیم، یعنی بخش خصوصی خودش میرود زمین را پیدا میکند، ساختمان را میسازد و عدهیی را استخدام میکند و ما فقط خرید خدمت میکنیم. به بخش خصوصی میگوییم که شما به ازای هر 12500 نفر در شهرها یک خانه بهداشت بسازید و برای هر نفر پرونده تشکیل بدهید، اطلاعات بهداشتی آنها را ثبت کنید، تست قند خون و فشار خون از این افراد بگیرید، و ما به ازای هر خدمتی که انجام میدهید وجهش را به شما پرداخت میکنیم. خوشبختانه این کار در حاشیه شهرها و شهرهای کوچک به اتمام رسیده و ما امیدواریم درتهران هم تا پایان سال 94 به اتمام برسد تا شبکه خانههای بهداشت در کشور تکمیل شود.
مدت زمان ساخت هر بیمارستان چقدر است؟ فکر میکنید در مدت عمر دولت یازدهم ساخت چند بیمارستان را بتوان آغاز کرد؟ در واقع وضعیت بیمارستانی کشور چندان مناسب نیست و مردم مجبور میشوند به شهرهای بزرگ مراجعه کنند.
بله، درست است. ما در حال حاضر در کشور حدود 100 هزار تخت بیمارستانی کم داریم و زمان زیادی طول میکشد تا تعداد تختهای بیمارستانی به مقدار استاندارد برسد، مگر آنکه از مشارکتهای مردمی کمک بگیریم. این اتفاق هم میتواند به صورت کمکهای خیرین باشد، هم در قالب مسوولیت اجتماعی، که ذکرش رفت و هم در قالب مشارکت بین بخشی، مثل همکاریی که چندی پیش برای ساخت بیمارستان هستهیی میان وزارت بهداشت، سازمان انرژی اتمی و شهرداری تهران اتفاق افتاد. در تهران پیش بینی کردیم که 5 مگاهاسپیتال با حدود 1000 تخت بسازیم. تا پایان امسال امیدواریم که کار ساخت 3 تا از این مگاهاسپیتالها را بتوانیم شروع کنیم، یکی در جنوب تهران، یکی در جنوب غرب تهران و دیگری در شمال غرب تهران. شمال شرق و جنوب شرق هم امیدواریم که در سال 95 کار ساخت مگاهاسپیتالهایشان شروع شود. در شهرهای بزرگ دیگر کشور هم امیدواریم همین اتفاق بیفتد، مثلاً در تبریز، اصفهان و شیراز که بیمارستانهایی با تعداد تختهای قابل توجه و در تخصصهای مختلف قرار است ساخته شوند. همزمان، 248 بیمارستان نیمه تمام در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که بخشی از اینها برای تکمیل از منابع دولتی
استفاده خواهند کرد، بخشی از منابع بخش خصوصی و بخشی هم از طریق همکاریهای بین بخشی با سازمانهای دولتی دیگر. بخشی هم در چارچوب مسوولیت اجتماعی قابل انجام خواهد بود. ما امیدواریم در یک دوره 7-6 ساله، یعنی در پایان دوره دولت دوازدهم، بتوانیم این پروژهها را به اتمام برسانیم. البته انجام این پروژهها فقط به منزله یک تسکین اولیه برای نظام سلامت کشور خواهد بود و تعداد 24 تا 25 هزار تخت به شبکه بیمارستانی کشور اضافه خواهد کرد. بعد از این ما باید به سراغ استفاده از منابع بخش خصوصی برای از میان برداشتن کمبودها برویم.
اینکه شما فرمودید مردم به بیمارستانهای شهرهای بزرگ مراجعه میکنند به یک دلیل مشخص است و آن هم اینکه پزشکان این بمیارستانها معمولاً پزشکان بهتری هستند، بیماریهای اولیه را در شهرهای کوچکتر هم میشود درمان کرد و عمده مراجعات به بیمارستانها در شهرهای بزرگ به خاطر بیماریهای صعب العلاجتر است. به همین دلیل است که ما با مشارکت بخش خصوصی و استفاده از مشارکتهای مردمی، مراکزی تحت عنوان «همراه سرا» ایجاد کردهایم تا همراهان بیمار بتوانند در آنجا اسکان پیدا کنند. در تهران، بیمارستان مفید در حال آمادهسازی مکانی برای اسکان همراهان بیماران است و مرکز طبی کودکان هم به همین شکل.
برای توریسم پزشکی آیا برنامهریزیی وجود دارد؟ این نوع توریسم همانطور که میدانید ارز آوری بسیار زیادی دارد و علاوه بر آن، کشور ما هم به دلیل ثباتی که به نسبت کشورهای اطرافش دارد، این ظرفیت را دارد که محلی برای جذب این توریستها بشود.
توریسم پزشکی مبحث جدیای است و برای بسیاری از مردم کشورهای اطراف ایران، این باور وجود دارد که میتوانند به پزشکان ایرانی اعتماد کنند و فرآیند درمانشان را در ایران بگذرانند. همین حالا هم در خیلی از شهرها مثل مشهد یا تبریز، شما میتوانید بیماران خارجی را مشاهده کنید. بیمارستان رضوی که در مشهد ساخته میشد با همین رویکرد آغاز به کار کرده بود که ارائه خدمت به بیماران خارجی داشته باشد و بخشی از بیماران آن هم خارجی هستند اما بطور کلی به دلیل نداشتن امکانات و زیرساختهای مناسب، نتوانستهایم در این بخش خوب ظاهر بشویم.
به تازگی البته برخی سرمایهگذاران آمدهاند و پیشنهاد کردهاند که این مساله از طریق احداث شهرکها یا دهکدههای سلامت پیگیری شود و بیمارستانهایی برای ارائه خدمت به بیماران خارجی احداث شود. تیمهایی هم تشکیل شده برای آنکه در خارج از کشور به سراغ بیماران بروند و آنها را برای درمان در ایران ترغیب و بیمارستانهای مختلف کشور را به آنها معرفی کنند. من امیدوارم که در آینده نزدیک این مورد قواره مند بشود تا ما بتوانیم همسایگان را جذب کنیم.
سرمایهگذاران خارجی در چه بخشهایی سرمایهگذاری کنند؟
در حال حاضر کره ایها آمدهاند که میخواهند 5 میلیارد دلار برای ساخت بیمارستان در ایران فاینانس کنند که قاعدتا ضمانتهایش را باید بانک مرکزی داشته باشد. این سرمایهها اگر وارد کشور شوند، قرار است بخشی از آنها برای ساخت مگاهاسپیتالهایی که عرض کردم به کار گرفته شوند. از طرف دیگر، شرکتهای تولیدکننده تجهیزاتی پزشکی، مثل زیمنس آلمان به ما گفتهاند که حاضرند تجهیزات پزشکی را با هزینه خودشان در بیمارستانهای ما نصب کنند و از درآمدی که حاصل میشود بخشی را بردارند. پیشنهادهای مختلفی از این دست به خصوص بعد از برجام زیاد بودهاند و هیاتهای خارجی که به ایران میآیند هم یکی از وزارتخانههایی که تمایل به دیدنش دارند وزارت بهداشت است، برای مثال وزیر خارجه ژاپن که به ایران آمده بود، ملاقاتی با آقای دکتر هاشمی داشت. ما در آینده حتماً شاهد سرمایهگذاری کشورهای خارجی دیگر در زیرساختهای نظام سلامت کشور خواهیم بود و شاید با اجرای برجام این اعداد و ارقامی که من عرض کردم چندین و چند برابر شود.
آقای دکتر هاشمی گفته بودند از پولهایی که بعد از برجام آزاد میشود، وزارت بهداشت چیزی نمیخواهد.
شاید ایشان منظور دیگری داشتهاند، اما این معروف است که دکتر هاشمی همیشه دنبال پول و بودجه برای امورات وزارتخانه میدوند. آقای دکتر روحانی و مهندس جهانگیری هم به شوخی گفته بودند که وزیر بهداشت تنها کسی است که شب عید تا پولش را نگیرد جایی نمیرود!
بیمهها به بیمارستانها بدهکارند و بیمارستانها هم پول داروی مورد نیازشان را به شرکتهای تولیدکننده نمیدهند و این شرکتها هم با وام و تسهیلات است که سرپا هستند. ما اطلاعاتی از یک شرکت تولیدکننده تجهیزات پزشکی داریم که 20 میلیارد تومان از وزارت بهداشت طلبکار است. این باعث میشود که تولید هم دچار رکود شود.
بله ما نگرانی جدیای داریم که اگر بیمهها نتوانند تعهداتشان را بپردازند، کل طرح تحول سلامت دچار مشکل شود و ما به وضعیت قبل از شروع طرح برگردیم که بیماران مجبور میشوند امکانات را تهیه کنند بعد عمل جراحی صورت گیرد، یا پزشکان اول پول میگیرند بعد به مشکلات مریض رسیدگی میکنند. اینکه میبینید وزارت بهداشت اینقدر روی بیمهها تاکید دارد به این دلیل است که بدون پول بیمهها، چرخ بیمارستانها و نظام سلامت نمیچرخد.
بحث یک ماه و 2 ماه هم نیست، بیمهها 8 ماه است که تعهداتشان را نپرداختهاند. اگر بیمهها این مطالبات را نپردازند بیمارستانها با مشکلات جدی رو به رو میشوند.