در شرایط امروز، توسعه پایدار روستایی نیازمند این است که اقدامات و فعالیتها بهصورت یکپارچه صورت گیرند. در شرایطی که از یک سو، سازمانها و دستگاههای اجرایی مختلفی مانند استانداریها، کمیته امداد امام خمینی و بنیاد برکت در زمینه محرومیتزدایی فعالیت دارند و از سوی دیگر، با کمبود و محدودیت منابع مالی مواجهایم، باید کارگروهی را در سازمان مدیریت راهاندازی کرد که طرح مدیریت مشارکتی و توسعه روستایی را بهشکلی یکپارچه و با بهرهگیری از ظرفیتهای تمام دستگاهها به اجرا درآوریم. این مساله از یک سو مانع از ایجاد موازیکاری در دستگاههای دولتی میشود و از سوی دیگر زمینه را برای مشارکت مردم در توسعه روستایی فراهم میکند. بنابراین برای تحقق و پیشبرد توسعه روستایی، دستگاههای دولتی نیازمند ایجاد یک ساختار منسجم و یکپارچه در سطح کلان ملیاند. در این صورت علاوه بر صرفهجویی در زمان، هزینههای ما معنادار و هدفدار خواهد شد تا زمانی که انسجام سازمانی میان دستگاهها دولتی وجود نداشته باشد و روابط بینبخشی ضعیف باشند، شرایطی را میبینیم که در آن به عنوان مثال بنیاد مسکن بدون اطلاع از اولویتهای توسعه روستایی اقدام به
سنگفرش کردن مناطق روستایی میکند در صورتی که اولویت مردم در مناطق روستایی لایروبی قناتهاست. گذشته از موازیکاریهایی در میان دستگاههای دولتی وجود دارد، گاهی سیاستهای این دستگاهها با هم دچار تضاد نیز میشود که این مساله در صورت وجود یک انسجام سازمانی تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. در صورت وجود انسجام سازمانی در کنار انسجام اجتماعی که از طریق شبکههایی چون تعاونیها شکل میگیرد، زمینه برای توسعه روستایی مهیا خواهد شد. ما برای دستیابی به توسعه پایدار در کشور، باید توجهی جدی و عمیق به مناطق روستایی و دورافتاده داشته باشیم. زیرا تحقق توسعه پایدار در سطح ملی زمانی محقق میشود که حلقههای اصلی زنجیره ما در مناطق محلی به سطحی از زندگی مطلوب برسد. در حوزه منابع طبیعی عملا هیچ راه و گزینهیی جز مدیریت مشارکتی وجود ندارد. هر راهکار و گزینهیی غیر از این، نه تنها راهگشا نخواهد بود بلکه به کشور هزینه تحمیل خواهد کرد. ما 50سال با نگاه دولتی عمل کردهایم اما کاری از پیش نبردهایم. حالا باید به دنبال بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی در سطح محلی باشیم. مردم باید به مشارکت در توسعه ترغیب و تشویق شوند و زمانی مردم خودجوش وارد
عمل میشوند که علاوه بر تامین منافع آنها و ملاحظات زیستمحیطی را نیز در نظر بگیریم. این تنها راه برای نجات و حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست در کشور ماست. اما رویکرد ما در توسعه پایدار روستایی باید جامعنگر باشد یعنی به جای آنکه مساله توسعه روستایی را صرفا مساله منابع طبیعی بدانیم باید آن را پدیدهیی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ببینیم.