محمد مهدی راسخ فعال اقتصادی
صادرات غیر نفتی در حقیقت موتور محرک اقتصاد است و اهمیت ان وقتی رکود در اقتصاد خودنمایی میکند دو چندان میشود.بررسیها نشان میدهد یکی از مهمترین دلایل رکود و تداوم آن در اقتصاد کاهش قابل ملاحظه تقاضا در بازار است و این گزینه با نامهیی که چهار وزیر کابینه برای شرح شرایط موجود برای رییسجمهوری ارسال کردند، مهر تایید خورده است.وزرای دولت یازدهم در این نامه تاکید کرده بودند که اگر سیاستهای اقتصادی دولت تغییر نکند میتواند، دامنه بحران اقتصادی گسترده خواهد شد.
این شرایط به خوبی نشان میدهد باید در بدنه اقتصادی دولت به جای پوشش دادن نواقص با تکیه بر شرایط سخت تحریم باید به فکر ارائه راهکارهای سازنده باشیم تا چرخه تولید به حرکت دراید.
در حال حاضر مهمترین بخشی که به غیر از ساخت و ساز و مسکن میتواند شرایط اقتصادی کشور را به حرکت در آورده و رشد اقتصادی را استارت بزند توجه به تولید و صادرات است. متاسفانه رشد اقتصادی خوبی در سالهای جاری نداشتهایم و در سالهای گذشته نهایتا میانگین رشد اقتصادی بیشتر از 5 درصد نبوده است، این رشد زمانی محقق شد که قیمت نفت در شرایط مناسبی بود یا صادرات رقم قابل توجهی بود. این در حالی است که ما نیاز داریم رشد 8 درصدی را محقق کنیم تا پاسخگوی اشتغال و رفع بیکاری در کشور باشیم.
براین اساس باید به رشد توسعه صادرات غیرنفتی توجه ویژهیی شود به این جهت دولت باید خدمات ویژهیی به صادرکنندهها بدهد. دولت باید در برنامهریزیهای اقتصادی خود باید نگاه صادرات محور به بخش تولید داشته باشد و متناسب با این بخش برنامهریزی کند تا بخش خصوصی نسبت به تولید و صادرات رغبت بیشتری نشان دهد. در عین حال باید توجه دولت به بخشهای صادرات سنتی و قدیمی نیز متمرکز شود.
فرش، پسته، خشکبار و. جزو محصولات صادراتی قدیمی و سنتی ایران است که بازار قابل توجهی را نیز در اختیار داشته است حال با پیشرفت تکنولوژی میتوان این موفقیتها را به بازارهای جدید نیز وارد کرد. دولت باید در جهت تامین نقدینگی واحدهای تولیدی - صادراتی، اعطای مشوقهای صادراتی، تسهیل دریافت تسهیلات بانکی و تامین زیر ساختهای حمل و نقلی همانند سایر کشورهای موفق در صادرات گام بردارد.
موضوع قابل توجه دیگر واردات مواد اولیهیی است که توسط تولیدکنندگان از خارج کشور تهیه میشود دولت باید برای کمک به تولید به استرداد هزینههای گمرکی از قبیل عوارض و حقوق گمرکی کمک کند این امر در کنار کمک به تولید در جهت افزایش صادرات موثر است و میتواند در شرایط فعلی که کسب و کار مناسب نیست شرایط تولیدکنندگان صادراتی را تسهیل کند.
تغییر نرخ ارز با توجه به تورم داخلی و خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است.
در چند سال گذشته نرخ ارز تقریبا ثابت نگه داشته شده است این در حالی است که تولیدکننده با تورم داخلی دست به گریبان بوده است و حتی کاهش تورم 40 درصدی به 15 درصد نیز باز به تولیدکننده فشار وارد کرده است. دولت باید حدفاصل تورم داخل و خارج را به نرخ ارز اضافه میکرد تا به صادرکننده کمک کند، اما این اتفاق نیفتاد بنابراین تولیدکننده توقع دارد در یکی دو سال گذشته که نرخ ارز ثابت بوده است پس دولت به کمک تولیدکننده و صادرکننده بیاید.
اگر این روال ادامه یابد و دولت به کمک تولیدکننده و صادرکننده نیاید هیچگاه صادرات رونق نخواهد گرفت و کشور ضرر خواهد کرد. به این منظور به نظر میرسد تمام مسوولان کشور باید نگاه نخست شان نگاه صادراتی باشد تا از این شرایط رکود خارج شویم. متاسفانه مسوولان کشور راهکار قابل قبولی در مورد خروج از رکود ارائه ندادهاند و حال اینکه صادرات با توجه به اینکه ارتباطی به تقاضای داخلی ندارد میتواند، به چرخه تولید کمک کرده و کمکم رکود را از بین ببرد. متاسفانه اقتصاددانان فعلی به دلیل عرقی که به دولت دارند انتقادات خود را به سیاستهای اقتصادی مخفی میکنند در حالی که با برشمردن عیوب تصمیمگیری اقتصادی دولت میتوان در جهت رفع آن گام برداشت.
متاسفانه مشاورین اقتصادی رییسجمهور برنامه عملیاتی را به رییسجمهور ارائه نمیدهند و این امر موجب شده تا برنامههای اقتصادی دولت در تله رکود گیر کند.
کاهش صادرات، کاهش واردات و کاهش تولید و تقاضا در داخل موجب شده تا رکود بیش از گذشته در کشور نمایان شود و اگر این روال ادامه یابد زنگ خطر و بحرانی که وزرای اقتصادی از آن نام بردند به صدا در خواهد امد حال اینکه اقتصاددانان و مشاوران نزدیک به دولت از ارائه راهکار منطقی و اقتصادی سر باز میزنند و با سکوت خود به دلیل دوست داشتن دولت به کشور خیانت میکنند. فشار تورمی در کشور، فشارهای تحریمهای داخلی در کنار تحریمهای خارجی اقتصاد را سمت روزگار ناخوشی هدایت میکند حال اینکه اگر اقتصاددانان سکوت خود را شکسته و واقعیتها را منعکس کنند میتوان با امیدی که به روزگار بهتر در کشور وجود دارد رکود را از بین برد.