مازیار معتمدی
اکونومیست
مدیریت - بازسازی کمپانی
حالا که اوبر پا در حرفه آنها گذاشته، تاکسیرانهای لندن از حالت معمول هم بداخلاقتر شدهاند. در عین حال، هتلداران جهان دارند با ایر بیانبی و سازندگان سختافزارها با رایانش ابری دست و پنجه نرم میکنند. مختلکنندگان در صنایع مختلف دارند نحوه عملکرد تجارت را بازسازی میکنند. نکتهیی کمتر واضح اما به همان اندازه مهم این است که آنها دارند معنای کمپانی را هم بازسازی میکنند. جذابیت مدل کاری متمردها تا حدودی نتیجه نارضایتی رو به رشد از کمپانی عمومی است. مسلما این مساله حقیقت دارد که بهترین کمپانیهای عمومی، سازمانهای مثالزدنیای هستند و بین نتایج فصلی و سرمایهگذاری طولانیمدت توازن برقرار میکنند. آنها موجی از مدیرهای با استعداد و محصولات نوآورانه خلق میکنند و میتوانند استعداد و سرمایه را به جریان بیندازند. اما بعد از یک قرن برتری کامل، کمپانی عمومی نشان از افت دارد.
گفته میشود؛ استارتاپها انقلابی در حال شکلگیری هستند، اما سه اعتراض به این مساله وارد است: نخستین اعتراض این است که آنها به گوشهیی از سیلیکونولی محدود شدهاند، اما میتوان دید که اقتصاد متمرد دارد، عمومی میشود و استارتاپها در تمام تجارتها از ساخت عینک گرفته تا امور مالی حضور دارند. دومین اعتراض این است که کمپانی مالی حرف آخر را خواهد زد چون بیشتر استارتاپها میخواهند در نهایت به یک کمپانی عمومی ملحق شوند. اما حقیقت این است که تعداد رو به رشدی از آنها خصوصی باقی میمانند و از راههای دیگری سرمایه جمعآوری میکنند. اعتراض سوم درباره این است که مالکیت این کمپانیها از بقیه اقتصاد جداست اما مردم عادی هم میتوانند بهطور مستقیم و غیرمستقیم در استارتاپها سرمایهگذاری کنند. همه استارتاپهای امروزی به موفقیت نمیرسند، اما نحوه برخورد آنها با ساختن تجارتشان زنده خواهد ماند. آنها دارند بلوک ساختمانی کاپیتالیسم را تغییر میدهند و نوعی جدید از کمپانی را خلق میکنند که بهتر میتواند رویاها را به تجارت بدل کند.
چین و بریتانیا - دوستان زمان نیاز
استقبال از شیجینپینگ و حرکت او به سمت کاخ باکینگهام در حالی که ملکه در یک درشکه درخشان که توسط 6اسب خاکستری کشیده میشد کنارش نشسته بود، صحنهیی بود که رییسجمهور چین از آن لذت برد. اما بریتانیا تنها کشور غربی نیست که به چین خوشآمد میگوید. آقای شی ماه گذشته در واشنگتن مورد استقبال قرار گرفت. رهبران فرانسه و آلمان هم به زودی به پکن سفر خواهند کرد. آقای شی رهبر پرجمعیتترین کشور جهان و دومین اقتصاد بزرگ جهان است و کشور او بیشترین رشد نظامی را داراست. برای بریتانیا و تمام دموکراسیهای غربی، چالش اینجاست که چطور با چین صمیمانه و محترمانه رفتار کنند که برایشان سودمند باشد و در عین حال مردمشان را سرکوب و دنیا را بیثبات نکند. در نتیجه غرب نیازمند سیاستی چندجانبه است که شامل دادوستد و سرمایهگذاری و در موقع نیاز، آمادگی برای دفاع از ارزشها و امنیتش میشود. نگرانی اینجاست که دوستی جدید طلایی چین و بریتانیا آن «رابطه ویژه» قدیمی با امریکا را به خطر بیندازد. اگر چین با امریکا برخورد کند، اروپا از پیامدهای آن در امان نخواهد ماند. بریتانیا برای شی فرش قرمز پهن کرده، اما نباید دوستان بهترش مثل امریکا را فراموش
کند.
طبقه میانی آفریقا - تعداد کم و فاصله زیاد
در قارهیی که نامش زمانی مترادف جنگ، قحطی و فقر بود، یک طبقه میانی دارد با نیروی رشد و شهریشدن شکل میگیرد. ظهور آن به گسترش دموکراسی و تسلط بهتر قانون مرتبط است؛ کشورهایی که چنین خصوصیتهایی دارند، از کشورهایی که قانونگذاران کمتری دارند فرصتهای اقتصادی کمتری تولید میکنند. در نتیجه افراد طبقه میانی جدید خواستار خدمات دولتی و عمومی تمیزتر و بهتر هستند. اما حالا واضح است که این طبقه میانی که تازه دارد سر بلند میکند، چقدر نازک و ضعیف است. سرمایهگذارانی که جیبهای پرپول دارند، میتوانند صبر کنند اما آنهایی که نگران وضعیت رشد اقتصادی و گسترش دموکراسی در آفریقا هستند، باید کمتر صبور باشند. طبقه میانی با وجود اینکه کوچک است، به وجود آمده و در عین حال آسیبپذیر است؛ حتی یک شوک اقتصادی کوچک هم میتواند خانوارها را دوباره به زیر خط فقر هل بدهد. این مساله ممکن است منجر به کاهش جنبش به وجود آمده برای اصلاحات یا حتی از بین رفتن آن بشود. دموکراتها باید حواسشان را جمع کنند.