اکنون چه باید کرد؟

۱۳۹۴/۰۷/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۰۵۳۰


در نهایت اما راهکار چیست؟ جزی بخش مهمی از اظهارات خود را به راهکارها و پیشنهاد برای وضع فعلی اختصاص داده و بیان می‌کند: «راه‌حل این بحران برنامه‌ریزی برای حوضه‌های مختلف آبخیز است. ایران به 6 حوضه کلی آبخیز تقسیم می‌شود. به همین واسطه به جای تهیه یک برنامه برای کل کشور باید برنامه جداگانه برای هرمنطقه مبتنی بر ویژگی‌های جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی تهیه شود. برنامه‌یی که تمام دستگاه‌ها در آن شریک باشند.» جزی ادامه می‌دهد: «به این کار اصطلاحا مدیریت جامع حوضه آبخیز گفته می‌شود. این نه فقط یک پروژه که یک برنامه جامع است. این اقدام‌ها درکشورهای دیگر نیز سابقه داشته است، برای مثال فرانسه حوضه‌های آبریز خود را تقسیم کرده است.» این فعال اجرایی حوزه آب می‌گوید: «در نتیجه این تقسیم کمیته‌های آبی با مشارکت سازمان محیط‌زیست، حمل‌ونقل، نیروی انتظامی، شهرداری و تمام دستگاه‌های مدنی به وجود می‌آید. این کمیته تعیین خواهد کرد که هرحوزه چه مقدار آب تولید می‌کند و چه مقدار از این تولید درآمدزایی دارد. بنابراین منابع و مصارف را از داخل خود حوزه تامین می‌کنند. چینی‌ها با همین روش طی 5سال 42درصد بهر‌وری آب را افزایش داده‌اند.» او در ادامه به یکی از تجربه‌های خود در گذشته در زمینه آمایش حوضه‌یی پرداخته و بیان می‌کند: «ما آمایش حوضه‌یی فارغ از مرزهای سیاسی استان‌ها درحوضه آبخیز حبله‌رود شامل دماوند، فیروزکوه، سرخه، آرارات و گرمسار را در گذشته انجام دادیم. کل این کار 7ماه به طول انجامید. در نهایت در این حوزه نزدیک به 250 پروژه با مشارکت مردمی انجام شد.»

اما از دیدگاه جزی «مشارکت مردمی» به «تشکل‌های محلی» احتیاج دارد درحالی که در ایران تشکل‌های محلی واقعی شکل نگرفته‌اند. او در این زمینه می‌گوید: «شوراهای اسلامی در ایران دانش برنامه‌ریزی نداشته و نقش مهر و امضا را بازی می‌کنند. شوراها به جای نوشتن عریضه به مسوولان دولتی باید به برنامه ‌نوشتن مشغول باشند.» جزی می‌گوید: «تشکل‌های محلی باید سامان‌دهی شده و آموزش ببینند. باید پروژه‌هایی تعریف شود که به حفظ حوضه آبریز کمک کنند. برای نیل به این هدف به سیستم پشتیبانی تصمیم‌گیری پویا احتیاج است. روش‌های ایستا که به پروژه تعریف کردن و پروژه اجراکردن محدود می‌شوند، اکنون کارایی خود را از دست داده‌اند. تغییرات پیش‌بینی ‌نشده فراوان در حوزه وجود سامانه تصمیم‌گیری پویا که تصمیم‌ها را اصلاح، تعدیل یا تغییر داده را واقعا حیاتی می‌کند «اما دستیابی به چنین سیستمی از منظر جامعه نیز پیش‌نیازهایی دارد. پیش‌نیازهایی که صفی آریان آنها را با اشاره به اینکه بعد از انجام مرحله «گفت‌وگو» باید به «مشارکت اجتماعی» رسید، آغاز کرده و می‌گوید: «این فعال حوزه آب در ادامه یک گام جلوتر رفته و بیان می‌کند که «گفت‌وگو» نیز برای خود عمل «گفت‌وگو» صورت نمی‌گیرد بلکه باید منجر به مشارکت اجتماعی شود. این مشارکت باید درحوزه‌های مختلف اعم از صنعت، کشاورزی، نخبگان صنایع مختلف مربوط به آب و در حوزه مسوولان و مدیران نهادهای مرتبط شکل بگیرد.» صفی آریان معتقد است: «واقعیات این است که دولت با همه امکاناتی که دراختیار دارد، در حوزه‌هایی نیازمند جامعه است. یکی از این حوزه‌ها حل بحران‌های محیط‌زیست و بحران‌هایی مانند بحران آب است. رسانه‌های اجتماعی علاوه بر اینکه بستر گفت‌وگو هستند، می‌توانند بستر مشارکت باشند. واقعیت این است که پیامی که یک شهروند به یک شهروند انتقال می‌دهد و در شبکه ارتباطات میان فردی انتقال پیدا می‌کند، بسیار موثرتر از پیامی است که دولت به مردم می‌دهد. بنابراین ما با استفاده از رسانه‌های اجتماعی و ایجاد بستر گفت‌وگو و کنش‌گری می‌توانیم وارد حوزه «چاره‌اندیشی همگان برای همگان» شویم. این گام به‌شدت مهم است.» او ادامه می‌دهد: «حلقه مفقوده بحران آب در ایران مساله نظارت همگانی است. نبود حساسیت و نظارت همگانی باعث سوء‌مدیریت‌ها و سوء‌تدبیرهایی در گذشته شده‌اند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر