بحث بر سر طبقه متوسط کوچکی است که بخش بزرگی از پساندازهایش را در یک مسکن در حومه یک شهر بزرگ سرمایهگذاری کرده و عدم ثبات سیاسی، عدم امنیت یا اداره بد امور دولتی و تورم همهچیزش را به خطر میاندازد. اینها که اکثرا در بخش خصوصی کار میکنند روی ویرانههای حاصل از طرحهای تدقیق ساختاری سالهای ۱۹۸۰ روییده است و بسیار حساس به نشانهای تجاری است
کارشناسان اقتصادی، قرن بیستویکم را «سده آفریقا» میخوانند. رشد اقتصادی چشمگیر در این قاره در چند سال اخیر، بدبینیهای رایج را درمورد آینده قاره سیاه تغییر داده است. پروژههای متعدد همکاریهای منطقهیی از شرق آفریقا گرفته تا غرب، چشماندازهای مثبتی برای توسعه آفریقا ساخته است. روندی که کارشناسان اقتصادی آغاز آن را مدیون خیزش طبقه جدیدی در جامعه بحرانزده آفریقا میدانند.
اگر از نظر تحلیلگران وضعیت آفریقا بهتر شده در درجه نخست برای بازار بالقوه ۳۰۰میلیون نفری آن است که افرادی را در برمیگیرد که از میان جمعیت یک میلیاردی قاره توانستهاند از فقر بیرون آیند. آنها را «Afirca 2s» یا طبقه میانی مینامند که بین طبقه آسیبپذیر یا «Afirca 3s»ها که با کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و «Afirca 1s»ها که اقلیت نخبه ثروتمندند، قرار دارند.
رونق بازار مصرف در آفریقا
لوموند دیپلماتیک پیشتر نوشته بود، براساس ارزیابی بانک جهانی، این طبقه متوسط جدید آفریقا تا سال ۲۰۳۰میلادی حدودا ۴۳میلیون نفر را دربرخواهد گرفت. بحث بر سر طبقه متوسط کوچکی است که بخش بزرگی از پساندازهایش را در یک مسکن در حومه یک شهر بزرگ سرمایهگذاری کرده و عدم ثبات سیاسی، عدم امنیت یا اداره بد امور دولتی و تورم همهچیزش را به خطر میاندازد. اینها که اکثرا در بخش خصوصی کار میکنند روی ویرانههای حاصل از طرحهای تدقیق ساختاری سالهای ۱۹۸۰ مثل بخش سابق بهداشت یا آموزش دولتی روییده است و بسیار حساس به نشانهای تجاری است.
برتراند تیبو، مسوول یک شرکت بانفوذ فرانسوی در آفریقا (Automotive CFAO) با تایید این مطلب میگوید: «مصرف شخصی افراد بازار مهمی شده و ما خود را با این داده جدید، از طریق متنوع کردن کالاها و ابزارهای بازاریابیمان تطبیق میدهیم.»
فراخوان برای سرمایهگذاری
باتوجه به همین واقعیتهاست که روسای سه جمهوری بزرگ آفریقا اخیرا فراخوانی مشترک منتشر کرده و بزرگان سیاسی و اقتصادی جهان را تشویق کردند که برای کار و سرمایهگذاری به آفریقا فکر کنند، چراکه این قاره، در مرکز آینده اقتصاد جهان قرار دارد.
به گزارش رادیو فرانسه، همزمان با انتشار فراخوان پل کاگامه، رییسجمهوری رواندا، اوهورو کنیاتا، رییسجمهوری کنیا و یوری موسهونی، رییسجمهوری اوگاندا، انستیتوی پیشبینیهای اقتصاد مدیترانه1 گزارشی درباره آینده اقتصادی مغرب (مراکش، الجزایر، تونس) منتشر کرده است. وجه اشتراک هر دو دیدگاه، خوشبینی به آینده آفریقا و نقش مهمی است که این قاره مصیبتکشیده میتواند در دنیای فردا برعهده گیرد. سه رییسجمهور مینویسند، با اینکه جنگ و فقر هنوز در بخش بزرگی از آفریقا چیره است ولی با اینحال این قاره هیچگاه تا این اندازه ثبات نداشته... علاوه بر این، شاخص رشد اقتصادی قاره، یکی از بالاترینهای جهان است... طی دهه اخیر، دهها میلیون آفریقایی به طبقه متوسط پیوستهاند. شهرها با شتاب زیاد گسترش مییابند و جمعیت آفریقا، جوانترین جمعیت دنیاست.
سه رییسجمهوری شرق آفریقا، ایمان دارند که ضروریترین برنامه برای توسعه پایدار، طرحهای همکاریهای منطقهیی است. به نوشته آنها، اتحادیه اروپا، اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) و قرارداد تجارت آزاد امریکای شمالی (ایالات متحد امریکا، کانادا، مکزیک)، سرمشقهایی است که باید مورد توجه آفریقاییها قرار گیرد. آنان در ادامه از طرح بزرگ گسترش معبر شمالی2 بهعنوان یک طرح منطقهیی آیندهساز نام میبرند.
«معبر شمال» یا «کریدور شمال» به محور ترابری و توسعه مهمی گفته میشود که با شبکهیی از جادهها، راههای آبی، راهآهن و همچنین خطوط انتقال نفت، بندر مومباسا در کنیا را به کشورهای رواندا، بوروندی، اوگاندا و بالاخره جمهوری دموکراتیک کنگو وصل میکند. شاخه دیگر این محور، بندر مومباسا را به جنوب سودان پیوند میزند.
بازگشت صنایع در هجرت
انتقال یا صدور صنایع غرب به کشورهایی که بهای کار ارزان دارند، از پدیدههای بنیادین روند جهانی شدن بهحساب میآید. با اینهمه، کشورهای غربی که خود مهد انقلاب صنعتی و سازنده و طراح جهان صنعتیاند، ناگهان از چند سال پیش به خود آمدند و دریافتند که بخش قابلتوجهی از توانایی صنعتی خود را به طمع منافع بیشتر، به کشورهایی مثل چین و مالزی و... منتقل کردهاند. کشورهایی مثل فرانسه، بریتانیا و ایتالیا زمانی از خواب بیدار شدند که به گفته یک صاحب صنعت اروپایی حتی یک مونیتور ساده در این کشورها ساخته نمیشد. تقریبا تمامی صنایع پارچه و پوشاک فرانسه و بریتانیا به تونس و چین واندونزی و... انتقال یافت و به جای آن هزاران هزار بیکار، شهرهای کساد یا متروک و رکود اقتصاد باقی ماند. انستیتوی پیشبینیهای اقتصاد مدیترانه1 نتیجه میگیرد که باید صنایع به هجرترفته اروپا را از شرق دور باز پس آورد و زیر گوش خود، در کرانه دیگر مدیترانه، در مغرب مستقر کرد. به این ترتیب نهتنها طرحهای توسعه منطقهیی در شمال آفریقا فعال خواهد شد که پیوندهایی محکم آینده دو کرانه شمالی و جنوبی مدیترانه را به هم پیوند خواهد زد.