عباس هشی
استاد دانشگاه
ناظران بازار معتقدند که قیمتها در بازار سرمایه به نازلترین قیمت خود رسیده و در کف خود قرار گرفتهاند و فرصت سودآوری را برای سرمایهگذاران بهوجود آوردهاند. این موضوع برای کسانی که در گذشته در بازار حضور داشتهاند، متفاوت است. درواقع این افراد هزینههای افت قیمتها را پرداخته و متضرر شدهاند اما برای سهامداران دولتی و شبهدولتیها این افت قیمت اهمیت اساسی ندارد، زیرا این سهامداران سهم خود را برای یک روز و دو روز نخریدهاند و میتوانند صبوری کنند تا قیمت سهام به سودآوری برسد. بهعنوان نمونه اگر بانکی سهام خود را نگهدارد با مشکل روبهرو نمیشود، ولی سهامدار حقیقی با نقدینگی محدود نمیتواند برای 2سال که قیمتها در حال ریزش هستند، صبوری کرده و سهام خود را نگهداری کند.
حال باتوجه به این افت قیمتها، برای سرمایهگذار خارجی جذابیتهایی بهوجود آمده است. آنها معمولا به سرمایهگذاری بلندمدت توجه دارند و وقتی وارد شرکتی میشوند دوست دارند بحث مدیریتی نیز داشته باشند. مثلا بالای 50درصد سهام شرکتی را دراختیار داشته باشند تا بتوانند در تصمیمات مدیریتی شرکتها دخالت کنند که با سیاستهای کشور ما در تضاد است و قوانین در این زمینه گشادهدست نیستند، بنابراین دولت باید برای این سرمایهگذاران سیاست حمایتی و تشویقی داشته باشد، زیرا ورود سرمایهگذار خارجی بسیار خوب و اثربخشی مناسبی دارد. آنها با خود نقدینگی و فناوری وارد کشور میکنند و وارد هر بازاری شوند، میتوانند آن بازار را متحول کرده و به رشد برسانند.
از طرف دیگر سرمایهگذاران خارجی نیاز دارند که با خیالی راحت در بازارها سرمایهگذاری کنند. آنها نیاز به ضمانت اجرایی دارند زیرا این سرمایهگذاران برای کوتاهمدت وارد بازار سرمایه نمیشوند و برای اینکه در بلندمدت در ایران بمانند باید ضمانت اجرایی داشته باشند. امنیت اقتصادی یکی از مهمترین عامل ورود یا عدم ورود سرمایهگذاری خارجی است. اگر سرمایهگذار در بازار ایران امنیت نداشته باشد ورود نمیکند. امنیت اقتصادی وضعیت باثباتی از شرایط و ساختار فعلی و افق معلوم و روشنی از آینده است که در آن فرد، جامعه، سازمان و دولت احساس رهایی از خطر کرده و بهطور بهینه میتوانند به تولید، توزیع و مصرف ثروت بپردازند. بهعبارت دیگر یک جامعه را زمانی میتوان از لحاظ اقتصادی ایمن دانست که ثبات در آن جامعه وجود داشته و خانوارها و بنگاهها بهعنوان مهمترین نهادهای اقتصاد و بازار بتوانند در محیط رقابتی سالم و با میزان اطلاعات یکسان به بهینهسازی رفتار خود بپردازد. بهعنوان نمونه در کشور تورم کنترل شود و بحث نرخ بهرهها و سود بانکی و تسهیلات مشخص و شفاف شود. ارز نیز تکنرخی شود. اینکه دو یا سه نوع قیمت برای یک ارز در کشور وجود داشته باشد بسیار برای رشد سرمایهگذاری خارجی مخرب است. اگر دولت بهدنبال ورود سرمایهگذار خارجی است باید در وهله اول تکنرخی شدن ارز را مدنظر داشته باشد و آن را اجرایی کند. از مسائل دیگر ثبات در قانونگذاری است. قوانین و مقرارت پیچیده و عدم ثبات آن، مانع اصلی توسعه اقتصادی و ورود سرمایهگذاری خارجی برای اقتصاد ایران است و کارهای زیادی در این زمینه باید انجام داد. بعد از حل مشکلات قانونی و هموار کردن مسیر ورود سرمایهگذاران خارجی به بازار سرمایه باید راهکاری اندیشید که ورود آنها بازار سرمایه را دچار رشد حبابی نکند. خارجیها ارز وارد کشور میکنند وقتی ارز وارد بازار سرمایه میشود چند برابر ریال بیشتر فشار وارد میکند و سبب تورم بازار میشود زیرا عامل افزایش تقاضا و بهتبع آن، منجر به افزایش قیمت میشود که میتوان از آن بهعنوان حباب یاد کرد بنابراین باید مسوولان در این زمینه تدبیری اتخاذ کنند تا ورود و خروج نقدینگی با راهکارهای مناسبی روبهرو شود.