سارا میرسلطانی دنیای مجازی آنقدرها هم که نشان میدهد بد نیست. همیشه هم دروغ نمیگوید. شاید خیلیها در شبکههای اجتماعی برای هم فیلم بازی کنند و خودشان را به دروغ دکتر و مهندس معرفی کنند. قدشان را بلندتر از آنچه که هست بگویند و بهجای چهره واقعی خود، عکسهای زیبای دیگری به دوستانشان نشان دهند اما در همین دنیای پرحرفوحدیث، حقیقتی خواندم که ارزش چند بار خواندن را داشت.
کسی که ساقی بود و دلش میخواست مشتریهایش ترک کنند و برای معتادی که به او سود میرساند آرزوی بهبودی کرد!
اول بگذارید بگویم ساقی کیست؟ هرچند همه میدانیم کیست، اما خوب است یکبار دیگر ساقی را بشناسیم. ساقی همان کسی است که اگر بتواند یک نفر را هم معتاد کند، سود کرده است. همان کسی که حتی ممکن است برای گرفتارشدن یک فرد، چند بار به او مواد مفتی بدهد تا وقتی که معتاد شد، همه وجودش را چپاول کند. پول و سلامتی و آبرو و همهچیز او را یکجا بگیرد. از نظر یک معتاد، ساقی مثل دکتری است که هر وقت درد دارد به او مسکن میدهد. مسکنی که بعد از چند ساعت دوباره باید مصرف شود، مسکنی که او را بهظاهر آرام ولی در باطن، همهچیز را نابود میکند. حالا باور اینکه یک ساقی یا همان موادفروش خردهپا برای معتادی آرزوی بهبودی کند، سخت است و شاید خندهدار. اما گاهی وقتها، ساقی هم میتواند آدم خوبی باشد. دلش به درد بیاید، میتواند لحظهیی خود را نبیند و جوانی یک جوان را ببیند. در یکی از شبکههای اجتماعی آمده بود گروهی از اعضای یک «انجیاُ» به یکی از خیابانهای شهر رفته بودند. جایی که پاتوق معتادان کارتنخواب بود. رفته بودند تا آنها را برای درمان به موسسه خود ببرند که در همین حال کسی که به آنها جنس میفروخته یا همان ساقی از راه میرسد. همه
منتظر بودند که او دادوبیداد کند و همهچیز را بههم بزند. اما رو به آنها میگوید: دیگر با این وضع برنگردید اینجا، بروید و پاک شوید و پاک بمانید.
دوست داشت آنها دیگر به خیابان برنگردند و ازاینپس در خانهشان به رویشان باز شود.
جز من این مطلب را خیلیها خواندند و همه از چنین برخوردی خوشحال شدند. نکته مشترک همه پیامها، آرزوی بهبودی برای ساقی بود و اینکه ایکاش او هم متقاعد شود به زندگی برگردد. حالا باورمان میشود که ساقیها هم میتوانند مهربان شوند. معتادان هم میتوانند پاک شوند و پاک بمانند، ایکاش اینبار دعای ساقی مستجاب شود، ایکاش ساقی هم خوب شود.