مجلس شورای اسلامی از طریق دیوان محاسبات بر اجرای قوانین نظارت دارد و در هر سطحی استانی یا
فرا استانی که تشخیص بدهد، میتواند این نظارت را اعمال کند. شوراهای اسلامی شهر تهران نیز در حال حاضر دارای 8 اصل در قانون اساسی هستند اما فقط در حد اتاق فکر شهرداری، نصب یا عزل شهردار میتوانند نظارت خود را اعمال کنند که در این صورت نظارت آنها بیشتر یک نظارت کلی است. در حال حاضر قدرت نظارت شوراهای شهر و روستا بر شهرداریها مصداق عینی ندارد و به دلیل نداشتن ابزارهای قانونی آنچنان که باید جاندار نیست. نمایندگان شوراها تنها در شرایط خاص میتوانند از مجموعه شهرداری تهران سوال کنند. اما در آینده نزدیک با تشکیل پارلمان شهری و محلی که نظارت بر تمام جوانب شهری از جمله تاسیسات آب، برق، گاز و سایر مناسبات را در بر میگیرد، میتوان دورنمای بهتری برای چتر نظارتی شورا تصور کرد. در این صورت جایگاه شوراها ذیل ایجاد مدیریت یکپارچه شهری قدرتمندتر شود و میتوان به صورت کلان در این حوزه نظارت دقیقتری انجام داد. با اجرای طرح مدیریت یکپارچه شهری شوراها جایگاه دوم را پیدا خواهد کرد و قطعا قوه نظارتی آن هم بیشتر خواهد شد. پیش از این در مجلس شورای اسلامی طرح مدیریت یکپارچه شهری دنبال میشد اما دولت خواست تا مستقیما آن را بررسی و پیگیری کند تا درباره آن لایحه بدهد؛ بنابراین مجلس هم کار تنظیم لایحه را به دولت سپرد. اکنون نیز دولت بخش زیادی از بررسیها را در این باره انجام داده است و در مراحل پایانی کار است. به هر نحو تا زمانی که مدیریت شهری یکپارچه نشود، مشکلات مربوط به نظارت ادامه خواهد داشت. همچنین موضوع دیوان محاسبات شهری هم باید به صورت پیشنهاد در کنار طرح مدیریت یکپارچه شهری داده شود تا جوانب آن از سوی نمایندگان مجلس بررسی شود تا در صورت امکان مقدمات تشکیل آن مهیا شود. اما مهمتر از همه این است که شوراهای شهر و روستا خودشان باید بتوانند قدرتمندتر عمل کنند، اختلافات گروهی را کنار بگذارند و افراد پایبندی بیشتری نسبت به طرز دیدگاه انتخاباتی که از آن طریق وارد شورای شهر شدهاند، داشته باشند.