گروه تعاون |هادی آذری|
آلودگیهای محیطزیستی که به نظر نتیجه استفاده بیرویه سوختهای فسیلی در یک قرن گذشته بوده، امروزه چنان زندگی بشر روی کره خاکی را تهدید میکند که برخی کشورهای توسعهیافته را بار دیگر به فکر استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیری چون باد، آب و خورشید انداخته است؛ منابع انرژی لایزالی که طبیعت با سخاوت دراختیار ما گذاشته است. انرژیهای تجدیدپذیر به اشکالی از انرژی اطلاق میشود که پس از تولید، بدون هرگونه آلایندگی زیستمحیطی، منابع اولیه آنها مجددا به چرخه طبیعت بازگشته و قابل استفاده هستند. در سال۲۰۰۶ حدود ۱۸درصد از انرژی مصرفی جهانی از راه انرژیهای تجدیدپذیر به دست آمد. درحالی که در گذشتههای بسیار دور نیاکان ما به اشکال گوناگون اما ابتدایی و محدود از این انرژیها در قالب آسیابهای بادی و آبی از این انرژیها بهره میگرفتند، رشد شتابان فناوری باعث شده که بهرهگیری از این منابع انرژی نهتنها راحتتر بلکه گستردهتر نیز شود. با این حال، فناوریهای بهرهگیری از این انرژیها همچنان نسبت به تامین انرژی از سوختهای فسیلی همچنان خارج از استطاعت مالی اقشار متوسط و ضعیف جامعه است و درهمین جاست که نقش تعاونیها به
عنوان نهادهایی اجتماعی و مسوول بیش از پیش پررنگ و برجسته میشود؛ تعاونیهایی که سلامت و رفاه اعضا و آحاد جامعه را بر سود و منفعت ترجیح میدهند. به عنوان یک نمونه از پیشرو بودن تعاونیها در بهرهگیری از منابع انرژی تجدیدپذیر، باید به تعاونی ملی برق روستایی اشاره کرد که تلاشهایی را برای تولید برق از طریق انرژی خورشیدی در مناطق مختلف ایالات متحده آغاز کرده است. این درحالی است که برق تولایده شده از انرژیهای تجدیدپذیر تنها 5درصد از کل برق تولیدی در ایالات متحده را تشکیل میدهد.
مارتین لووری بر این باور است که تعاونیها مسوول آن چیزی هستند که ممکن است بزرگترین پروژه مهندسی قرن بیستم در ایالات متحده باشد. این پروژه چیزی نبود جز برقرسانی به میلیونها خانوار روستایی، آن هم پس از آنکه شرکتهای خصوصی از فراهم کردن زیرساخت توسعه شبکه برق به قلب کشور شانه خالی کردند. شرکتهای خصوصی درحالی عهدهدار برقرسانی به مناطق روستایی نشدند که در میانه دهه1910، از هر 10 خانوار روستایی، 9 خانوار از موهبت برق محروم بودند و این باعث میشد که اقتصاد روستایی تا حد زیادی به کشاورزی وابسته بماند زیرا در فقدان تجهیزاتی که با برق کار میکردند، اماکن توسعه و رقابت در صنعت دامداری وجود نداشت. علاوه بر این، سرمایهداران و صاحبان صنایع ترجیح میدادند تا کارخانهها و کارگاههای خود را در مناطق شهری بنا کنند که به راحتی دسترسی به برق میسر بود. در نتیجه این مساله مهاجرت گسترده از روستاها به شهرها را بهدنبال داشت که میتوانست بهتبع باعث رکود هرچه بیشتر کشاورزی و دامداری در مناطق روستایی شد.
لووری مدیر روابط عمومی و نیروی انسانی انجمن تعاونی برق روستایی است که نمایندگی 900 تعاونی عضو خود را برعهده دارد. او با اشاره به اینکه در دهه1930، شرکتهای خصوصی رغبتی به سرمایهگذاری در زیرساختهای لازم برای برقرسانی به مناطق روستایی امریکا نداشتند، در این رابطه میگوید که به لطف تعاونیها «امروزه تقریبا 75درصد از کل ایالات متحده از موهبت برق بهرهمند است.» او در این رابطه توضیح میدهد که در دوران ریاستجمهوری روزولت و بر طبق قرارداد «نیو دیل»، تعاونیهایی برای رساندن برق و تلفن به مناطق روستایی، ایجاد شدند. این سازمان درحال حاضر در 47 ایالت به مشترکان خود خدمترسانی میکند که 12درصد از کل تامین برق در ایالات متحده را برعهده دارد.
آنچه لووری از آن با عنوان روحیه «خواستن توانستن تعاونیها» یاد میکند که برق را به مناطق روستایی ایران رساندند، همچنان نیز ادامه دارد و امروزه در زمینه انرژیهای پاک بهکار بسته میشود. او بر این باور است که تنها از طریق فناوریهایی نوین میتوان میان دغدغههای محیطزیستی و هزینهها تعادل و توازن برقرار کرد. او در این رابطه میگوید، تعاونیها پیشگام عرصههایی چون پژوهش، بهرهوری انرژی و نوآوری بود ژه و هستند. او اینطور توضیح میدهد «ما همواره در زمینه راهحلهای تکنولوژیک فعالیت داشتهایم.»
این تعاونی بر این باور است که ایالات متحده نیازمند یک رویکرد فرادستی درخصوص تامین انرژی با ترکیبی از زغالسنگ، انرژیهای تجدیدپذیر، انرژی هستهیی و گاز طبیعی است. به گفته این انجمن، تنها با لحاظ کردن زغالسنگ است که تعاونیهای عضو این انجمن میتوانند مقرون بهصرفه بودن قبوض برق 42میلیون مشترک خود را تضمین کنند. لووری در این رابطه میگوید: «ما به وجود این ترکیب باور داریم به خصوص وقتی با مشکلات اقتصادی عمده در مناطق روستایی امریکا مواجه میشویم. اما این بدان معنی نیست که ما به دنبال راههای دیگری چون استفاده از تولید کربن یا کاهش تولید گازهای گلخانهیی نیستیم.»
او همچنین میگوید که در یکی دوسال اخیر در پروژههای کوچک و محلی، گرایش شدیدی به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر مانند انرژی باد یا خورشیدی وجود داشته است. او در همین رابطه تصریح میکند: «شرکتهای برق تعاونی پیشگام این گرایشاند. به جای تلاش برای نصب پنل خورشیدی روی بام، میتوان در پنلهایی که توسط تعاونی اداره میشوند سرمایهگذاری کرد که در ازای این سرمایهگذاری، سرمایهگذار سود یا تخفیفی روی قبض برق خود دریافت میکند.»
لووری در این رابطه به مثال شرکت تعاونی رایت-هنپین اشاره میکند که در ماه سپتامبر اقدام به راهاندازی یک نیروگاه تولید برق خورشیدی کرد. سرمایهگذاران فقط با پرداخت 917دلار میتوانستند صاحب یک پنل خورشیدی شوند که علاوه بر تامین انرژی پاک، باعث کاهش هزینههای برق نیز میشود. این درحالی است که تمام هزینههای نصب و نگهداری این پنلها نیز برعهده شرکت است و مالکان نگرانی از این بابت ندارند. لووری در این رابطه میگوید: «برای مثال، مالکان این پنلهای خورشیدی لازم نیست نگران پوشش بیمه باشند. زیرا این پنلها توسط خود تعاونی بیمه شدهاند.»
او میگوید برخلاف بریتانیا و آلمان که تعاونیهای انرژیهای تجدیدپذیر درحال تاسیس و راهاندازی هستند، زیرساختهای تعاونی برق در ایالات متحده پیشتر شکل گرفته بودند که این امر اجرایی کردن پروژههای انرژی تجدیدپذیر را آسانتر میکند. او براین باور است که تعاونیها پیشرو و پیشگام استفاده از انرژیهای سبز و مقرون بهصرفهتر هستند، حوزهیی که شرکتهای خصوصی به دلیل پرهزینه بودن، چندان رغبتی به آن ندارند زیرا کاهش سود شرکت را بهدنبال دارد. به نظر بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی، دغدغه اصلی در این پروژههای اشتراکی، بازگشت سود سرمایه است و از آنجا که تعاونیها مسوولیتپذیری و تعهد بیشتری نسبت به اعضای خود احساس میکنند، در این زمینه میتوانند عملکرد موفقتری داشته باشند.