فیدل کاسترو: واشنگتن میلیونها دلار به هاوانا بدهکار است
گروه جهان
وزیر خارجه امریکا برای نخستینبار پس از سال۱۹۴۵ پا به خاک کوبا گذاشت و در مراسم بازگشایی سفارت ایالات متحده در هاوانا پرچم این کشور را به اهتزاز درآورد. در دوران اخیر یخ مناسبات کوبا و امریکا پس از گذشته چندین دهه آرامآرام آب شد و این دوکشور۲۰ ژوئن سالجاری میلادی روابط خود را از سر گرفتند. گفته شده، جان کری درجریان این سفر با چهرههای جناح اپوزیسیون گفتوگو کرده اما با رائول کاسترو، رییسجمهور و فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا دیدار نداشته است. این نخستین سفر یک وزیرخارجه امریکا به کوبا در ۷۰سال گذشته است. بازگشایی سفارت امریکا در هاوانا نقطه اوج فرآیند نزدیکی دوکشور است که باراک اوباما و رائول کاسترو، رهبران دوکشور در دسامبر سال۲۰۱۴ آن را به جریان انداختند. از آن زمان امریکا به شکلی روزافزون برای کوبا تسهیلات تجاری و مسافرتی درنظر گرفته و نام این کشور را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرده است. چندی پیش نیز سفارت کوبا در واشنگتن به عنوان گامی مهم در راه نزدیکی دوکشور بازگشایی شده بود.
درخواست غرامت فیدل
درهمین حال، فیدل کاسترو با انتشار نامهیی سرگشاده و بدون اشاره به بازگشایی سفارت امریکا در این کشور بار دیگر سیاستهای واشنگتن را به باد انتقاد گرفته است. کاسترو در این نامه که به مناسبت تولد ۸۹سالگیاش نوشته، از سیاست خارجی و اقتصادی امریکا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون انتقاد کرده و گفته که واشنگتن میلیونها دلار به هاوانا بدهکار است. بهگفته کاسترو، امریکا برای تحریمهای تجاری که از سال۱۹۶۰ علیه کوبا برقرار کرد باید به این کشور پول بدهد. مقامهای کوبا که تحریمهای تجاری را «محاصره» مینامند، میگویند اقتصاد این کشور بهشدت آسیب دیده است. فیدل کاسترو پیشتر در واکنش به عادیسازی روابط کوبا و امریکا با نوشتن نامهیی تلویحا از آن حمایت کرده و گفته بود: «نه به سیاست امریکا اعتماد دارم و نه با آنها حرفی زدهام. اما این بدان معنا نیست که با حل مسالمتآمیز مشکلات مخالف باشم.»
فرآیند طولانی و پیچیده آشتی
بازگشایی سفارت امریکا در هاوانا ازجمله مسائلی بود که تقریبا اغلب رسانههای جهان به آن پرداختهاند. در تفسیر روزنامه فرانسوی لیبراسیون که در این رابطه منتشر شده، از بازگشایی سفارت امریکا در هاوانا و سفر کری به کوبا به عنوان بزرگترین، یا حتی شاید تنها موفقیت دیپلماتیک باراک اوباما یاد شده است. به اعتقاد مفسر لیبراسیون یگانه بودن این موفقیت به این خاطر است که اختلافات درونی حاکم در امریکا راه توافق هستهیی با ایران را دشوار کرده و به عبارتی آزمون اوباما در این رابطه همچنان جریان دارد.
درهمین حال نشریه فایننشال تایمز در گزارشی با اشاره به تحولات اخیر در روابط واشنگتن- هاوانا نوشته است: «برقراری مجدد روابط دیپلماتیک صرفا نخستین گام در فرآیند طولانی و پیچیده آشتی است. اول آنکه، لغو تحریم امریکا مستلزم اقدام کنگره است- و درحالی که این روند ظاهرا درکنگره درحال تسریع است هیچ اطمینانی در مورد نتیجه آن وجود ندارد. بهعلاوه، این فرآیند سوالات پیچیدهیی را درباره نوع رابطه امریکا و کوبا در آینده مطرح میکند و پاسخ آن منوط به این مساله است که کوبا در آینده ممکن است به چه کشوری تبدیل شود. همه سناریوهای مطلوب بهلحاظ ژئوپلیتیکی از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و قطع حمایت اقتصادی آن از کوبا تاکنون اشتباه از آب درآمده است. پس از فروریختن دیوار برلین بسیاری تصور میکردند کوبا ممکن است مسیر انقلاب مخملی را درپیش گیرد. اما چنین چیزی رخ نداد. سپس گمانهزنیهایی شکل گرفت مبنی بر اینکه هاوانا ممکن است رویکردی شبیه چین یا ویتنام اتخاذ کند که حزب کمونیست ضمن ایجاد فضای باز اقتصادی همچنان کنترل کشور را در قبضه دارد. اما هاوانا آن مسیر را هم در پیش نگرفته است.
آزادسازی اقتصادی تاکنون پیشرفتی نداشته است، عمدتا به این علت که حزب کمونیست از اجرای اصلاحات مهم که همچنین به معنای کاهش کنترل سیاسی آن خواهد بود، بیم دارد. چگونگی فائق آمدن هاوانا بر این مساله چالشی عمده در سالهای آینده خواهد بود که انتظارات درباره تغییرات و رونق در این جزیره، بهخصوص با توجه به اینکه امریکا دیگر دشمن قلمداد نمیشود، افزایش مییابد.
فایننشال تایمز در ادامه مینویسد، همین چند دهه قبل، هاوانا بهلحاظ نظامی در امریکای لاتین و آفریقا فعال بود. اما گذر زمان موجب تضعیف انقلاب کوبا شد و آن را در هالهیی از یک احساس گرم و مبهم فرو برد... اکنون نیز عقیده بر این است که تعامل اقتصادی فزاینده منجر به تقویت موضع جناحهای میانهرو میشود و توانایی امریکا و متحدانش را در برخورد با دیگر تهدیدهای امنیتی در منطقه - از قبیل گروه تکفیری صهیونیستی داعش در خلیج فارس، یا سرکردههای باندهای مواد مخدر و چریکهای مارکسیست در امریکای لاتین تقویت میکند... واقعیت این است که سیاست جدید واشنگتن در قبال کوبا باید مدتها قبل اتخاذ میشد. حداقل، این سیاست بیتاثیر بودن سیاست قدیمی انزواگرایی را مشخص میکند.