گروه پتروشیمی نادی صبوری
همه از تغییر و تحول صحبت میکنند. از اینکه وضعیت صنعتهای مختلف و به تبع آنها اقتصاد ایران با ورود «خارجیها» دچار تحول خواهد شد. اما این تحول دقیقا به چه معناست؟ کدام یک از بخشها خواهند توانست به سرعت تحت این دوران تغییری محسوس و قابل لمس برای مردم عادی داشته باشند؟ صنعت پتروشیمی به این واسطه که در ماهیت خود برای مردم گنگ و مبهم است در این زمینه سوالهای بیشتری را ایجاد میکند. هرچند این صنعت در دوران تحریم به اندازه صنعت نفت ضربه نخورد اما بازهم جلوی پیشرفتها و رقابت پتروشیمی ایران با پتروشیمیهای شورای همکاری خلیجفارس به این واسطه و البته به واسطه سوءمدیریت در این سالها گرفته شد.
هرچند اکنون طبق گفته مدیران رده بالای شرکت ملی صنایع پتروشیمی، این صنعت در ایران بالغ بر 60 طرح نیمهتمام دارد؛ اما تعداد زیادی از این واحدها نیز اکنون به تولید رسیده و دیگر نمیتوان انتظار تاثیر خاصی از سرمایهگذاری یا تکنولوژی خارجی روی آنها داشت. علیرضا صدری مدیرعامل پتروشیمی تبریز کسی است که به سراغ او رفتیم تا بدانیم انتظار و تصور او از تغییر صنعت پتروشیمی با ورود سرمایههای خارجی چیست؟
او در این باره به «تعادل» میگوید: «اگر بخواهیم درباره تاثیر دقیق برداشته شدن تحریمها و ورود سرمایهگذاری خارجی روی صنعت پتروشیمی صحبت کرد؛ باید چند نکته را درنظر گرفت. این نکته که اکنون تعداد قابل توجهی از مجتمعهای پتروشیمی درحالت فیکس و ثابت قرار دارند.
این واحدها کاتالیست خاص خودشان را دارند و نمیتوان انتظار داشت که رفع تحریم در این زمینه تاثیر قابل توجهی روی آنها بگذارد. اما نکته بعدی این است که در هر صورت هر صنعتی علاقهمند است که وضعیت خود را بهروزرسانی کرده و بهبود ببخشد. برای مثال کاتالیست پلیاتیلنی که ما در پتروشیمی تبریز اکنون درحال استفاده از آن هستیم به 20سال پیش بازمیگردد. مشخصا ما در وضعیت فعلی دوست داریم که سیستمهای کنترلی خودمان را بهروزرسانی کنیم. حتی ممکن است ما تصمیم داشته باشیم کاتالیست جدیدی را که برای مثال گرید بالاتر یا قیمت پایینتر دارد، خریداری کنیم یا در یک مورد دیگر ما از کاتالیستی در استایرن استفاده میکردیم که اگر همین امروز به دست ما برسد به سرعت راندمان کاری ما افزایش خواهد یافت.»
او در ادامه بیان میکند: «درحال حاضر مجتمعهایی مانند پتروشیمی مهاباد و لرستان که در ابتدا از لایسنس بازل آلمان استفاده کرده بودند در دوران تحریم قادر به خرید کاتالیست از بازل نبودند و این مجتمعها مجبور بودند که به کاتالیستهای چینی رضایت بدهند. درست است که بعضی از مسائل قابل تغییر نیست اما همین بازل در دوران تحریم دیگر کاتالیستها را به ما نمیفروخت و اکنون قطعا فضا برای چنین مراوداتی بهتر خواهد شد. این شرکتها در مورد لایسنسی که به پتروشیمیها میفروشند مسوولیت دارند اما در دوران تحریم به این مسوولیت اهمیتی نمیدادند»
نکتهیی که بهطور قطع باید در مذاکرات جدید برای جذب سرمایهگذاری خارجی در این صنعت مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهمترین دلایل عدم پایبندی طرفین یک قرارداد به خصوص در ابعاد بینالمللی به مفاد آن، نبود تسلط در طرف مذاکرهکننده و سفت و سخت نبودن الزاماتی است که در قرارداد به آن اشاره میشود. نکاتی که وضعیت فعلی را به یکی از حیاتیترین دوران تبدیل خواهد کرد. دورانی که ممکن است در تاریخ یا رنگ و بوی قراردادهای دوران قاجار را به خود گیرد یا برعکس مانند کشور ژاپن بعد از جنگ جهانی، به یک دوره طلایی برای قراردادهای توسعه بخش تبدیل شود. در واقع چیزی که نمیتوان در آن شکی داشت، این است که مسوولان فعلی بهطور قطع مسوولیتی بسیار مهم را بر دوش دارند و بعدها از آنها براساس نحوه عملکردشان یاد خواهد شد. درنظر گرفتن منافع کشور به جای منافع شخصی، جدیت و برنامهریزی دقیق به این منظور که طرفین مذاکره خارجی نتوانند ما را به هر روشی بازی دهند و بسیاری از موارد دیگر، شاید این روزها و درچند سال آینده در پرده ابهام باقی بماند اما با ورق خوردن تاریخ مشخص خواهد شد که چه کسی در این زمینه دستاوردی مهم برای کشور به ارمغان آورده است و کدام اظهارنظرها در وضع فعلی به جای منافع کشور، منافع شخصی یا گروهی را درنظر گرفتهاند؟
یکی از مهمترین سوالهایی که اکنون در این زمینه پیش میآید، این است که چه گزینهیی برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران مناسبتر است؟ عباس شعریمقدم مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی پیش از این در گفتوگو با «تعادل»، بیان کرده بود که امریکا بهترین گزینه برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران است. اما از زمان رسیدن ایران و غرب به توافق جامع هستهیی تاکنون، هیچ گروه امریکایی به صورت رسمی وارد ایران نشده یا حداقل این ورودها جنبه خبری پیدا نکرده است. تاکنون آلمان، ایتالیا، ژاپن و انگلیس، در کنار یار نهچندان قدرتمند و دیرینه ایران یعنی چین، گزینههایی هستند که بیشترین احتمال درمورد همکاری در حوزه پتروشیمی با آنها وجود دارد.
آلمان را میتوان مهد پتروشیمی نامید. کشوری که با شرکت باسف در صدر جدول 100 شرکت برتر پتروشیمیایی جهان به انتخاب آیسیآیاس میدرخشد. انگلیس نیز از دیرباز در زمینه پتروشیمی قدرت محسوب میشده است.
اما همانطور که پیش از این «تعادل» در گزارشی مفصل این مساله را مورد بررسی قرار داده بود، ایتالیا در زمینه پتروشیمی مانند انگلیس و آلمان قدرت محسوب نمیشود. ژاپن نیز دیگر گزینهیی است که با توجه به پیشینهاش به سادگی دم به تله سرمایهگذاری خارجی نمیدهد. البته نرخ بازگشت سرمایه بالای فعلی در صنعت پتروشیمی ایران، در کنار خوراک ارزان که عیسی مشایخی مدیرعامل شرکت پتروشیمی بینالملل معتقد است حتی با رسیدن به 20سنت باز هم برای خارجیها جاذبه دارد، قطعا انگیزه بسیاری از این کشورها و شرکتهای متبوعشان، برای ورود به ایران خواهد بود.
همانطور که «تعادل» پیش از این گزارش داده بود، نرخ بازگشت سرمایه در پتروشیمی ایران در سالهای 1350 که ژاپنیها برای نخستینبار قصد سرمایهگذاری در ایران را داشتند، برابر 14درصد بود و همین مساله از دید مسوولان جدی و دقیق ژاپن یک ریسک در سرمایهگذاری محسوب میشد. حالا اما زمانه تغییر کرده است، ایران با گذشته تقریبا یک نیم سده، هرچند بسیار کند اما توانسته است تا حدود قابل توجهی، نیاز خود به واردات را برای شروع ساخت یک واحد صنعتی کاهش دهد. بهطور قطع این تغییر در طی 50سال پیشرفت مهمی محسوب نخواهد شد، اما همین مساله میتواند اکنون دست بالا را در مذاکرات برای جذب سرمایهگذاری خارجی به مسوولان ایرانی بسپارد.
البته وضعیت تراژیک سالهای گذشته و نبود هیچ گزینهیی برای انتخاب کردن، باعث شده است که وقتی این سوال که چه گزینهیی برای سرمایهگذاری و همکاری در صنعت پتروشیمی ایران مناسبتر است را با علیرضا صدری مدیرعامل پتروشیمی تبریز در میان میگذارم با این پاسخ که «هر گزینهیی از چین مناسبتر است» مواجه شوم.
بهطور قطع نمیتوان مدیرعامل پتروشیمی تبریز را بابت این پاسخ مورد انتقاد قرار داد. سختی و دشواریهایی که در این سالها به واسطه تحریم به بدنه تولید کشور وارد شده؛ باعث شده است اکنون مانند کسی که بعد از مدت طولانی سیرشدن با یک تکه نان، به محض رسیدن به نخستین رستوران تصمیم به خوردن غذا فارغ از مقایسه آن با دیگر رستورانها میگیرد، تولیدکنندگان نیز به این فکر کنند که تمام گزینهها از کالاها و تکنولوژیهای بیکیفیت چینی بهتر است.
نکته نگرانکننده اینجاست که این ذهنیت، با قالب بودن در سطح مدیران، باعث شود در نهایت پتروشیمی نیز سرنوشت گرسنهیی را پیدا کند که خود را در نخستین رستوران سیر خواهد کرد. شاید این فرد بتواند بخشهای مختلف وعده غذایی خود را از رستورانهای مختلف تهیه کند. اما صنعت پتروشیمی ایران باید برنامهریزی کند که غذای اصلی خود را به کدام رستوران سفارش خواهد داد؟ نوشیدنی را از کجا تهیه خواهد کرد؟ کدام دسر بعد از غذا برایش مناسبتر است؟ بهطور قطع صنعتی که بخواهد سالم و پرقدرت مسیر را طی کند، باید توسط مربیان خود تمام این نکات را درنظر گرفته و رعایت کند.