رانت 8هزار میلیارد تومانی نان در جیب یک عده خاص

۱۳۹۴/۰۵/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۶۲۹۹

گندم ایران در هر تن 200 دلار گران‌تر از گندم جهان است

گروه غذا و دارو | علی اسدی - مهدی حاتمی |

عطر نان خیلی‌ها را سر ذوق می‌آورد. آنقدر که وسوسه کندن گوشه‌یی از نان داغ و تازه که عطرش درخیابان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌ها به مشامشان رسیده، در دل آنها نشسته است. اما وقتی به سر سفره‌ می‌رسی و نانی خشک یا بیات را به دندان می‌کشی، تمام آن وسوسه پرمی‌کشد. این مساله وقتی بغرنج می‌شود که بفهمی نان غذای اصلی مردم و یکی از کالاهای استراتژیک محسوب می‌شود. کیفیت پایین آن هم ناشی از بهره‌وری پایین عوامل تولید، سنتی بودن روش‌های پخت و اداره رانتی صنعت نان است. برای کندوکاو در مساله آرد و نان کشور، با رییس انجمن آردسازان ایران در طبقه چهارم دفتری در خیابان الهیه به گفت‌وگویی دوستانه نشستیم، دفتری که بسیار بزرگ، گرم و لوکس بود. کتابخانه جامعی به زیبایی دفترش افزوده بود. در ادامه مشروح صحبت محمدرضا مرتضوی را با «تعادل» می‌خوانید.


بیشترین واردات گندم ایران از چه کشوری است؟

بیشترین واردات گندم ایران از اروپاست. البته این مساله در دوره‌های مختلف متفاوت است. درحال حاضر، روسیه و قزاقستان بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان گندم خارجی ایران هستند. اما در یک‌سال اخیر، ما واردکننده بزرگ گندم آلمان بوده‌ایم. دوره‌هایی هم بوده است که بیشترین واردات گندم ایران از امریکا و کانادا بوده است.

به نظر شما، بهترین مبدا برای واردات گندم کدام کشور است؟

برای ما و با توجه به موقعیت جغرافیایی بهتر است بیشترین حجم تجارت ما با کشورهای روسیه و قزاقستان باشد. جدای از کیفیت مطلوب گندم تولیدی این کشورها، به خاطر نزدیکی، قیمت حمل‌ونقل و در نتیجه هزینه تمام‌شده خرید گندم از همسایه‌های شمالی ارزان‌تر است. مساله دیگر این است که این گندم با ذائقه ایرانی سازگارتر است. جدای از روسیه و قزاقستان، کشورهای اروپایی مانند فرانسه نیز شرکای تجاری خوبی هستند. البته همه این مسائل به شرط آن ‌است که زیرساخت‌های حمل‌ونقل توسعه پیدا کند.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با توجه به بازدهی پایین عوامل تولید گندم در ایران، مانند آب، قیمت تمام‌شده این محصول گران است و تولید داخلی آن به‌صرفه نیست. نظر شما در این‌باره چیست؟

این یک واقعیت است که بازده تولید داخلی گندم در هکتار پایین است. درحال حاضر قیمت گندم خوب در دنیا کیلویی 200دلار و در ایران 400دلار است و این به آن معناست که هزینه تمام‌شده تولید داخلی بسیار بالاست. این مساله واضح است که قیمت گندم وارداتی، پایین‌تر از نرخ خرید تضمینی گندم است. اما راهکار این مساله، توقف تولید داخل نیست. بلکه باید امکانات به‌زراعی تقویت شود و راهکارهای نوین آبیاری درکشور توسعه یابد. تمام بودجه دولتی که قرار است به شکل برنامه یا تسهیلات در زراعت خرج شود، باید صرف توسعه امکانات کشاورزی مدرن و آبیاری نوین شود.

یکی از مسائلی که این روزها مطرح است، ترکیب گندم‌های خریداری شده ازکشور‌های مختلف با کیفیت متفاوت برای تولید آرد است. به عنوان مثال می‌گویند که گندم روسی و اوکراینی به خاطر قیمت تمام‌شده پایین‌تر ترکیب می‌شوند. آیا این اتفاق در صنایع تولید آرد رخ می‌دهد؟

این اتفاق طبیعی است و درصنایع تولید آرد رخ می‌دهد. آرد تولیدی باید مولفه‌های مشخصی داشته باشد که می‌توان آن را با ترکیب گندم‌های متفاوت به دست آورد. می‌توان گندمی با کیفیت بالاتر و مولفه‌های مطلوب‌تر را با گندمی ارزان‌تر مخلوط کرد و محصولی ارزان به دست آورد، بی‌‌آنکه کیفیت آرد تولیدی تحت تاثیر قرار بگیرد. به عنوان مثال، من معتقدم که ترکیب گندم روسی و فرانسوی می‌تواند میکسی ارزان تولید کند که تمام مولفه‌های موردنظر را دارد.

پس می‌توان گفت که دلیل کیفیت پایین آرد به همین دلیل است.

کیفیت آرد پایین نیست! چون استاندارد آرد اجباری است و کیفیت این محصول بنا بر الزامات استاندارد نمی‌تواند از حدی پایین‌تر باشد. البته این مساله قابل ذکر است که کیفیت گندم ایرانی از قبل بهتر شده، اما به حد استاندارد جهانی نرسیده است.

اما بسیاری از تولید‌کنندگان از کیفیت پایین آرد گله دارند!

کیفیت یک امر نسبی است و کیفیت آرد به نوع و زمان مصرف آن بستگی دارد. به عنوان مثال، آرد با گلوتین 27 برای پخت نان در تابستان خوب است اما به درد زمستان نمی‌خورد. من آرد بی‌کیفیت در بازار ندیده‌ام. آرد یک محصول تخصصی است. آرد بیسکویت با آرد ماکارونی فرق می‌کند. صنایع مختلف آرد مختلف می‌خواهند. اینکه یک واحد تولیدی از کیفیت پایین آرد مصرفی گلایه دارد، بی‌سلیقگی آن تولیدکننده را می‌رساند که نتوانسته است آرد مناسب صنعت خود را تهیه کند.

البته شکایت از کیفیت، مختص تولید‌کنندگان نیست و بسیاری از مردم نیز از کیفیت پایین نان گله دارند. این کیفیت پایین را نمی‌توان به آرد مصرفی ربط داد؟

نان مقوله پیچیده‌یی است. باید دید چرا مردم از نان ناراضی هستند و شکایتشان از چیست؟ آیا مشکل رنگ نان است، یا بیات‌شدنش؟ من هم از سفیدی نان ناراضی هستم. نانی که ما می‌خوریم، نان تخت است. این یعنی سطح مقطع آن زیاد و عرضش کم است. این نان باید درست مصرف یا نگهداری شود. اگر نگهداری نان درست نباشد، خشک، له یا خمیر می‌شود. دریک کلام می‌توانم بگویم که شرایط نگهداری نان توسط مردم بد است. مشکل نان، کیفیت آرد نیست.

پس مشکل نان کجاست؟

یکی از مشکلات بزرگ نان این است که دایما می‌خواهند قیمت قرص نان حفظ شود. این مساله باعث می‌شود که وزن چانه کم و زیاد شود و کیفیتش پایین بیاید. دولت وزن چانه نان را به نفع ثابت نگهداشتن قیمت قرصش کنترل می‌کند و این به صلاح نیست. نان باید کیلویی فروخته شود. مانند بسیاری از کالاهای دیگر که واحد قیمت‌گذاری آنها وزنشان است.

یکی از مشکلاتی که برای صنعت نان برشمرده می‌شود، سنتی بودن آن است. به نظر شما این مساله تا چه حد برای این صنعت مشکل‌زاست؟

ذائقه ایرانی، نان‌های غیرایرانی را نمی‌پسندد. نانی که در ایران مصرف می‌شود، نان تخت است. به عنوان مثال مصرف نان لواش در ایران 4میلیون تن در سال است. اما این مساله نیز غیرقابل کتمان است که روش‌های پخت سنتی، بهره‌وری صنایع نان را پایین آورده است. برای حل این مساله، دستور پخت باید سنتی و روش پخت صنعتی باشد. بخش‌هایی که امکان صنعتی شدن دارد، باید صنعتی شود و این اتفاقی است که به زودی خواهد افتاد. به زودی صنعت نان ایران با ورود ماشین‌آلات جدید متحول خواهد شد.

آیا با ورود نان صنعتی، نان سنتی به کالایی لوکس تبدیل می‌شود؟

به نظر من در آینده نزدیک، نان صنعتی بخش بزرگی از نیاز کشور به نان را تامین خواهد کرد. آنچه مشخص است، آن دسته از مردم که می‌خواهند از نان سنتی استفاده کنند، باید بیشتر هزینه کنند. نان نباید بخور و نمیر باشد. اگر بخواهیم نان کالایی باشد که از خوردنش لذت ببریم، باید بابتش پول بدهیم. برای آنکه در روش پخت سنتی، کیفیت نان حفظ شود، باید از کارگر متخصص استفاده شود. شاطر نان سنگک باید روزی 11کیلومتر راه برود و در گرمای طاقت‌فرسا کار کند. وقتی قیمت نان کارگر را پایین نگه می‌داری، دیگر شاطر متخصص کار نمی‌کند.

به غیر از موارد ذکر شده دیگر چه چالش‌هایی می‌توان برای صنعت نان برشمرد؟

دو چالش بزرگ در صنعت نان کشور وجود دارد. یکی اینکه نان تبدیل به مبحثی سیاسی شده است و دولت‌ها به دنبال این مساله‌اند که برای تامین غذای مردم، قیمتش را حفظ کنند. درحالی که مساله نان باید اقتصادی باشد و دخل و خرج بنگاه با هم جور دربیاید. مساله دیگر هم اینکه 50سال است نان در ایران رانتی شده است.

به وجود رانت در صنعت نان ایران اشاره کردید، امکانش هست کمی شفاف‌تر صحبت کنید؟

نان در ایران، به دست عده‌یی خاص اداره می‌شود و تصمیم‌گیری‌ها متاثر از منافع این عده است. در هر کیلو نان 800- 700تومان منفعت رانتی وجود دارد. صحبت از مصرف 10میلیون تن نان در سال است. چاره کار در آزادسازی قیمت نان پنهان شده و آزادی این قیمت، به نفع مردم و به ضرر رانت‌خواران است.

آیا آزادسازی قیمت نان، باعث کاهش قدرت خرید مردم نخواهد شد؟

این آزادسازی باید مدیریت شده باشد که به ضرر مردم تمام نشود. درحال حاضر، قیمت نان برای مردم چیزی حدود کیلویی 2600تومان است. اما با توجه به پرداخت‌های دولتی، هر کیلو نان برای اقتصاد ایران 3800تومان هزینه دارد. با آزادسازی قیمت نان، قیمت هر کیلو نان به 3000تومان می‌رسد. اما دورریز آن کاهش خواهد یافت و این یعنی نهایتا سهم نان از هزینه‌های خانوار کاهش می‌یابد.

به مبحث آرد برگردیم. یکی از معضلاتی که این روزها گریبان‌گیر صنایع مختلف شده است، ظرفیت مازاد برنیاز کشور است. آیا این مساله در مورد صنایع آرد نیز صادق است؟

بله. صنایع آرد ایران ظرفیت بالایی دارند که تولید و حتی واردات گندم جوابگوی نیاز آنها نیست. این صنایع می‌توانند تمام آردهای تخصصی را تولید کنند. درحال حاضر صنایع آرد توان تولید 21میلیون تن گندم در سال را دارند. درحالی که تولید آرد کشور رقمی نزدیک به 12میلیون تن است.

آیا راهکاری برای استفاده از این ظرفیت بالا اندیشیده شده است؟

در 18ماه آینده، ایران جزو صادرکنندگان بزرگ آرد درجهان خواهد بود. با وجود گندم ارزان روس و وعده‌های دولت، می‌توانیم 500 تا 600هزار تن آرد در سال صادر کنیم. عراق بزرگ‌ترین واردکننده آرد در جهان است و باقی واردکنندگان نیز عمدتا در این منطقه‌ هستند. این مساله جدای از کیفیت بالای آرد تولیدی ایران، یک مزیت رقابتی برای ایران ایجاد می‌کند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر