ادامه از صفحه اول
این رویکرد اشتباه در سطح سهامداران و مدیران، باعث میشود مشکل نقدینگی باز هم ادامه داشته باشد و با تاخیر، اثرات مخرب زیادی به بار بیاورد. در واقع جدا از وضعیت رکودی موجود و ناتوانی اقتصاد در تامین نقدینگی مورد نیاز، در حالتهای عادی هم این نسبت بالا از تقسیم سود بدعتی اشتباه محسوب میشود. بر اساس گزارش منتشر شده اداره آمار و اطلاعات معاونت بازار شرکت بورس نشان میدهد که 225 شرکت بورسی در برابر تحقق درآمد بیش از 396هزار و 743 میلیارد ریال، بالغ بر 327هزار و 975 میلیارد ریال را در مجامع خود تقسیم کردند که این رقم عددی معادل 80درصد از کل درآمد واقعی این شرکتهاست. همچنین بر اساس اعلام اداره آمار و اطلاعات معاونت بازار شرکت بورس، متوسط درآمد واقعی هر سهم شرکتهای بورسی که تا مرداد 93 مجامع خود را برگزار کردند رقم 715ریال است که شرکتها بهطور متوسط 591 ریال را در مجامع خود تقسیم کردهاند. خروج 32هزارمیلیارد تومان از شرکتهای بورسی تحت عنوان سود تقسیمی قطعا با انتظار دولت از این بازار به عنوان منبع اصلی تامین مالی بنگاههای بزرگ، در تناقض شدید قرار دارد. نسبت 80درصدی سود تقسیمی از کل درآمد واقعی شرکتهای بورسی نه توجیه اقتصادی دارد و نه توجیه روانشناختی. وقتی که شرکتهای بورسی باید با حفظ منابع مالی در داخل شرکت تلاش کنند تا از دام رکود نجات پیدا کنند، سهامدارانشان را به تقسیم سودهای بالا عادت میدهند باید متوجه باشند این رویه بهراحتی قابل اصلاح نیست. بازی کردن با انتظارات سرمایهگذاران از اصل چرخ دندهای در اقتصاد تبعیت میکند و حرکت آن فقط برای رو به جلو میسر است و حرکت به سمت عقب ممکن است آنها را با بحرانهای جدیتری مواجه کند. بهطور خلاصه بازار بورس با توجه به رویههای موجود بعید است در حفظ نقدینگی موجود خود بتواند توفیقی کسب کند چه رسد به اینکه در راستای ماموریت غیرممکن دولت بتواند انجام وظیفه کند.