با قیمتشکنی دولتیها، خصوصیها به حالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمدهاند
تسهیلات با ضمانت دولت و مواد اولیه و انرژی ارزان، اختصاصی برای فولادسازان دولتی
گروه صنعت و معدن| الهام آبایی|
در شرایطی که رکود بر بازار جهانی فلزات سایه افکنده است و قیمت فلزات اساسی روند نزولی را طی میکند، در بازار داخلی نیز به دلیل کاهش ساختوسازها و پروژههای عمرانی، تقاضای فولاد و محصولات وابسته بهشدت کاهش یافته است. ضربه بزرگتر اما در رقابت فولادسازان خصولتی یا همان دولتیها با فولادسازان خصوصی در این آشفته بازار، به طرف دوم وارد شده که با افزایش هزینهها، کمبود نقدینگی و کاهش تولید و فروش مواجه شده و شرایط چندان مساعدی ندارند و در تنگنای اقتصادی در آستانه تعطیلی هستند؛ این در حالی است که فولادسازان دولتی، با بهرهگیری از انواع مزایای دولتی، گوی رقابت را از فولادسازان خصوصی ربودهاند و با قیمتشکنی، فولادسازان خصوصی را به ورطه ورشکستگی میبرند.
برخورداری از تسهیلات ارزان با وجود بدهیهای معوق و ضمانت «ایمیدرو» برای تامین مالی فولادسازان خصولتی، تامین مواد اولیه ارزانتر از قیمت بازار و تامین انرژی ارزان با حمایت وزارت نیرو، از جمله نقاط تمایز فولادسازان خصوصی و دولتی است که سبب شده دولتیها حتی در شرایط رکود و کاهش تقاضا، محصول نهایی خود را با قیمت پایینتر از بازار به فروش برسانند و با قیمتشکنی، امکان رقابت را از فولادسازان خصوصی بگیرند. عمده این فولادسازان دولتی، فولاد مبارکه و فولاد خوزستان هستند که اولی، بازار داخل و دیگری بازار صادراتی را در انحصار دارد. همچنین برند اول، بیشتر تامینکننده نیاز بازار کلان و برند دوم عمدتا تامینکننده نیاز بازار خرد است.
انحصار صادراتی «فولاد خوزستان»
در واقع در بازار فروش، فولاد خوزستان بزرگترین رقیب بخش خصوصی واقعی است که با بهرهگیری از انواع امتیازات دولتی و با وجود بدهی 300میلیارد تومانی به «ایمیدرو»، محصول نهایی خود را با قیمت پایینتر از قیمتهای جهانی صادر میکند.
همین سیاست نرخشکنی فولاد خوزستان است که اعتراضات بسیاری را در میان فولادسازان خصوصی به همراه داشته است. در ادامه همین سیاست، فولاد خوزستان به دنبال کاهش 3درصدی قیمت آهن اسفنجی، قیمت بیلت خود را 50تومان کاهش داد. رد پای همین رویکرد در اهداف صادراتی فولاد خوزستان نیز به خوبی مشهود است. در شرایطی که قیمت شمش فولاد در بازار داخلی 385دلار و قیمت جهانی آن 320دلار است، فولاد خوزستان شمش خود را با قیمت 302 دلار صادر میکند.
انحصار داخل برای «فولاد مبارکه»
این رویکرد فولاد خوزستان در حالی است که فولاد مبارکه تمایل چندانی به کاهش قیمت برای تسخیر بازار داخلی ندارد. با توجه به اینکه مخاطبان فولاد مبارکه بیشتر صنایع هستند و محصولات تولیدی در این شرکت رقیب داخلی ندارد، مبارکه تبوتاب چندانی برای پایین آوردن قیمت برای افزایش فروش ندارد. همین رویکرد در خصوص فولاد هرمزگان که به نوعی زیرمجموعه فولاد مبارکه به شمار میرود، مشهود است. با این وجود که محصول تولیدی فولاد هرمزگان بیلت و اسلب است و امکان صادراتی به دلیل نزدیکی به آبهای آزاد برای فولاد هرمزگان مهیاست اما این فولادساز به تبعیت از سیاستهای فولاد مبارکه، تمایل چندانی به فروش محصولات خود زیر قیمت جهانی و صادرات ندارد. به گونهیی که در 3ماهه نخست امسال، 11درصد اسلب تولید شده را صادر کرده است.
تبلیغاتی که قرص و محکم پابرجاست
نقطه مشترک اما در میان 3شرکت فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و فولاد هرمزگان، کاهش سود، افزایش هزینههای مالی و کاهش فروش محصولات است. در هر 3شرکت افت حاشیه سود عملیاتی کاملا مشهود است. چراکه هزینهها افزایش یافته اما به ازای آن، قیمت و تناژ فروش محصولات افزایش پیدا نکرده است تا رشد هزینههای دستمزد و هزینههای سربار را پوشش دهد.
در مجموع فولادسازان خصولتی هم با وجود برخورداری از انواع امتیازات دولتی، از شرایط چندان مساعدی برخوردار نیستند و تنها به واسطه سیاستهای دولتی همچنان به تولید ادامه میدهند؛ اگرچه این شرکتها بزرگ با وجود همه این مشکلات، هزینههای سنگینی را خرج تبلیغات میکنند؛ هزینههایی که عمدتا در انحصار یک گروه خاص است که به واسطه ارتباط مدیریتش با «ایمیدرو»، انحصار تبلیغاتی فولادسازان را از آن خود کرده و سالانه میلیاردها تومان از این وادی، نصیب خود میکند!
البته ما پیگیر دریافت پاسخی از فولاد مبارکهییها در این زمینه و ارائه توضیحات لازم بودیم اما در تماسی که با شعبانی، رییس امور سهام شرکت متبوع برقرار شد، وی اعلام کرد که «از جانب مدیرعامل، مصاحبه و گفتوگو با رسانهها ممنوع شده و فقط شخص مدیرعامل و معاونان، اجازه پاسخگویی دارند.» البته تماس ما با دیگر مسوولان این شرکت هم به نتیجه نرسید و به پاسخگویی منتهی نشد!
دولتیها با قیمتها بازی میکنند
در همین رابطه عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد با بیان اینکه در شرایط رکود اقتصادی که عرضه از تقاضا پیشی گرفته، رقابت میان فولادسازان ایجاد شده است تا بتوانند بازار را در دست گرفته و محصول خود را به فروش برسانند، تصریح کرد: «در این میان فولادسازان دولتی، براساس این سیاست که نباید کاهش تولید یا تعطیلی و بیکاری داشته باشند، قیمت فروش خود را کاهش میدهند تا بتوانند محصول خود را به فروش برسانند.»
سیدرضا شهرستانی در گفتوگو با «تعادل» با اشاره به بدهی هنگفت فولادسازان دولتی در تامین مواد اولیه، هزینه انرژی و سایر هزینههای جنبی، تصریح کرد: «به عنوان نمونه فولاد خوزستان و ذوبآهن اصفهان بدهیهای هنگفتی به وزارت نیرو و بیمههای تامین اجتماعی دارند؛ این در حالی است که این 2شرکت رقابت زیادی برای کاهش قیمت دارند تا بتوانند محصول خود را به فروش برسانند.»
وی با بیان اینکه بخش خصوصی مطیع بازار است، اظهار کرد: «کاهش قیمت برای فولادساز خصوصی هیچ توجیهی ندارد. به همین دلیل بسیاری از فولادسازان خصوصی به حالت تعطیل یا نیمهتعطیل درآمدهاند یا بدهی معوقه هنگفتی دارند که با ادامه این روند، سرنوشتی جز تعطیلی در انتظار آنها نخواهد بود.»
سقوط هدفگذاری چشمانداز فولاد
شهرستانی با بیان اینکه باید سیاستها بر اساس افق درازمدت صنایع تنظیم شود، اظهار کرد: «در این راستا باید از ابزاری همچون تعرفه به گونهیی استفاده کنیم که صنایع خود را با شرایط سختتر وفق دهند و بتوانند در دنیا به رقابت بپردازند.»
وی با اشاره به هدفگذاری 54میلیون تنی فولاد در افق چشمانداز، تصریح کرد: «با توجه به رکودی که بر این بخش حاکم شد، هدفگذاری افق چشمانداز برای صنعت فولاد از 54میلیون تن به 40میلیون تن کاهش پیدا کرد اما همین میزان تولید هم بدون مشارکت و حضور موثر بخش خصوصی محقق نخواهد شد.»
شهرستانی با بیان اینکه بخش دولتی با استفاده از رانتها و مزایای دولتی به تولید میپردازد، اظهار کرد: «فولادساز دولتی نمیتواند بر این مبنا در بازار جهانی به رقابت بپردازد. از اینرو باید از سرمایهگذاران داخلی و خارجی حمایت کرد تا سرمایهگذاری بخش خصوصی با نظارت دولت در صنعت فولاد شکل گیرد.»
وی افزود: «در این ساختار دولت باید تنها نقش نظارتی داشته باشد و در قیمتگذاری و سیاستهای کلی تولید دخالت نکند.»
عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد تصریح کرد: «اگر میخواهیم صنعت فولاد به موفقیت برسد باید در بخش خصوصی اعتمادسازی کنیم تا با اطمینان و بدون نگرانی درخصوص از بین رفتن سرمایه، وارد حوزه فولاد شود. در این صورت چرخه اقتصاد به حرکت درمیآید، تقاضا افزایش پیدا میکند و تولیدکنندگان میتوانند با تمام ظرفیت به تولید بپردازند.» وی افزود: «در جهان توسعهیافته سیاست از 3دهه اخیر بر این مبناست که دولت اخذ مالیات و کنترل و نظارت را برعهده دولت و تولید، ارائه خدمات، کشاورزی و سایر فعالیتها برعهده بخش خصوصی باشد که این ساختار در دنیا هم موفق بوده است.»
فولادسازانی که در اسم خصوصی شدهاند
شهرستانی با بیان اینکه سقوط اقتصاد دولتی و کمونیست نشاندهنده این است که دنیا به این اتفاق نظر رسیده که اقتصاد خصوصی عملکرد قویتری دارد، تصریح کرد: «این ساختار باید در تمام صنایع و به ویژه صنعت فولاد وجود داشته باشد تا موفقیتهایی حاصل شود.»
وی افزود: «متاسفانه در حال حاضر صنعت فولاد ایران به دو بخش خصوصی و دولتی تفکیک شده است. هر چند به ظاهر خصوصیسازی صورت گرفته است اما سهام عمده شرکتهای بزرگ فولاد در اختیار بیمههای تامین اجتماعی، شرکتهای سرمایهگذاری دولتی و سایر نهادهای دولتی است که همین امر ماهیت دولتی به بزرگترین فولادسازان کشور داده است.»
گلایههای مدیرعامل یک شرکت خصوصی
در حالی میان فولادسازان بزرگ رقابتی بر سر کاهش قیمت وجود دارد که بهرهگیری از انواع رانتهای دولتی، پایین آوردن قیمت را برای خصولتیها توجیهپذیر کرده است. در این شرایط فولادسازان خصوصی از رقابت نابرابری دم میزنند که بازار را در اختیار شبهدولتیها قرار داده است. در یکسو بخش شبهدولتی تنومند با انواع حمایت و مزایا قرار گرفته و در سوی دیگر بخش خصوصی نحیف و آسیبپذیر که با حجم انبوهی از بدهیهای معوق مواجه است. در این شرایط هرچند سودآوری فولادسازان شبهدولتی نیز کاهش یافته است اما سیاستهای دولتی به داد خصولتیها رسیده است تا به عنوان نمادی از صنعت و توسعهیافتگی کشور با افت تولید، تعدیل یا تعطیلی مواجه نشوند.
در همین رابطه دنیانور، مدیرعامل فولاد جنوب با بیان اینکه فولادسازان دولتی از ابتدای فعالیت خود تاکنون از رانتهای دولتی بهره میبرند، افزود: «معمولترین نمونه این رانت، تامین مواد اولیه با قیمت پایینتر است. به عنوان مثال فولادسازان خصوصی در دورهیی که قیمت جهانی سنگآهن 400دلار بود، سنگآهن مورد نیاز خود را با نرخ 80دلار خریداری میکردند و حتی هزینه آن را یکساله و 2ساله پرداخت میکردند.»احمد دنیانور در گفتوگو با «تعادل» با اشاره به سهولت تامین سرمایه در گردش فولادسازان دولتی تصریح کرد: «بخش خصوصی با توجه به بدهیهای معوق با مشکل ضمانت و دریافت تسهیلات مواجه است. در حالی که ایمیدرو از فولادسازان خصوصی حمایت میکند و حتی برای آنها وام میگیرد و ضمانت فولادسازان دولتی را به عهده میگیرد.»
وی با بیان اینکه این شرایط باعث ایجاد رقابت ناعادلانهیی در صنعت فولاد شده است، اظهار کرد: «واحدهای دولتی با سرمایهگذاری کلان و بهرهگیری از انواع رانتهای بینظیر دولت، به تولید میپردازند که بخش خصوصی یارای رقابت با آنها را ندارد.»
دنیانور با اشاره به سیاستهای صادراتی برخی فولادسازان دولتی، تصریح کرد: «سیاستهای صادراتی فولادسازان دولتی به گونهیی است که فولاد را با قیمت پایینتر از نرخ بازارهای جهانی صادر میکنند. به عنوان مثال در شرایطی که قیمت شمش فولاد در بازار جهانی 320دلار است، یک فولادساز داخلی شمش را با قیمت 302دلار صادر میکند. این در حالی است که قیمت شمش فولاد در بازار داخلی 385دلار است.»
وی با بیان اینکه در خصوصیسازی واقعی مدیران باید توسط بخش خصوصی انتخاب شوند، اظهار کرد: «در این ساختار رقابت بر اساس عرضه و تقاضا، اصول حاکم بر بازار و سایر فاکتورهای متداول علم اقتصاد صورت میگیرد.»
وقتی مدیران آنها از سوی دولت انتخاب میشود...
دنیانور با اشاره به اینکه مدیران و تمام اعضای هیاتمدیره فولادسازان دولتی توسط دولت انتخاب میشوند، افزود: «از اینرو فولادسازان خصولتی سیاستهای دولت را سرلوحه فعالیت خود قرار میدهند. بدیهی است وقتی مدیر از طریق دولت انتخاب میشود، به جای تبعیت از اصول بازار، از دستورات دولت پیروی میکند. صادرات با قیمت پایینتر از نرخ جهانی، قیمتگذاری دستوری، تولید دستوری در حجم بالا و برخورداری دستوری از مواد اولیه ارزانقیمت از همین ناحیه نشات میگیرد.»
وی درخصوص نرخشکنی فولاد خوزستان توضیح داد: «فولاد خوزستان با وجود زیان هنگفت، محصول خود را زیر قیمت در بازار به فروش میرساند و پایینتر از قیمت جهانی اقدام به صادرات میکند. از اینرو فولاد خوزستان دارای رقبای زیادی در میان بخش خصوصی است. به عبارت دیگر تمام فولادسازان خصوصی رقیب فولاد خوزستان هستند که با توجه به کاهش قیمت و فروش اعتباری فولاد خوزستان ضربه دیدهاند.» دنیانور درخصوص سیاستهای فروش فولاد مبارکه توضیح داد: «فولاد مبارکه انواع ورق را تولید میکند که بازار محدود و تخصصی دارد یعنی با عموم مردم سر و کار ندارد و مخاطبان آن تولیدکنندگان ورق، نوردسازان و خودروسازان است. از اینرو به دلیل ساختار فولاد مبارکه و نوع محصولی که تولید میکند، رقابتپذیر نیست.»