گروه انرژی الچین یوسفی
تسلط جنونآمیز در طبیعت یکی از آرمانهای انسان بوده و هست ولی نباید اجازه بدهیم درحوزه فرهنگ و طبیعت این تسلط مطرح شود، نوع پرسش ما نباید کاملا فنی و اقتصادی باشد. از دید متخصصان مسائل آب، ایران در آستانه ورود به عصری است که آب به جدیترین چالش آن بدل خواهد شد، از طرفی این مسائل موجب شده تا رویکرد غالب در نگاه مهندسی برای حل مدیریتی بحران آب، یک هژمونی را ایجاد کند که شکلگیری یک چنین فضایی پرسشهایی را برای اندیشمندان در این حوزه به وجود میآورد.
به گزارش «تعادل» از نشست اخیری که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، احسان توکلی نبوی پژوهشگر مرکز آب و توسعه به بیان راهحلها برای حل بحران آب در ایران پرداخت و پاسخ به رفع بحران آب ایران را در شکستن هژمون مهندسی دانست و به لزوم همکاری بین مردم و دانشگاهیان و دولتیها برای حل بحران کشور اشاره کرد. در این نشست بسیاری از کارشناسان حاضر از ساختار «صرفا مهندسی» وزارت نیرو که اقتصاددانان در آن جایی ندارند، انتقاد کردند.
توکلی موضوع را از اینجا آغاز کرد که درخاورمیانه طی 7سال، یعنی از سال1381 تا 1388 چیزی در حدود 60درصد از دریای سیاه را از طریق استحصال اب زیرزمین برداشت کردهایم، در ایران نیز در 10سال گذشته چیزی درحدود 75سال آورده طبیعی آب زایندهرود برابر برداشت آب زیرزمینی ما بوده است، پس مساله یک مساله جدی است که باید در مورد آن صحبت شود.
توکلی میگوید: «وقتی یک پدیده هژمونی شروع به حرکت میکند، مانند گلوله برفی است که از بالای کوه رها میشود و این گلوله برفی تا جایی حرکت میکند که به یک محدودیت مانند یک دیوار برخورد کند، دیواری که در این چند سال کشور ما با آن برخورد کرده، محدودیت محیطزیستی است با این حال این محدودیت درچند سال اخیر در ایران نادیده گرفته شده است.»
توکلی در این زمینه بیان کرد: «آن چیزی که در ایران اتفاق افتاده ما را برآن میدارد که در این سه کلمه هژمون، علم و آب تمرکز کنیم و در این راه باید از کسانی که در این حوزه تخصص دارند، استفاده کنیم.»
این پژوهشگر حوزه آب معتقد است: «خیلی مهم است که مساله آب را چگونه تعریف کنیم، زیرا این تعریف موجب میشود که یکسری کارشناس و تحلیلگر در اینباره شروع به کار کنند، در واقع نماینده آن طیف وارد کار شده و به شیوه خودشان مساله را ترجمه میکنند که در بحران آب موجود در کشور این مهندسان هستند که مساله را تعریف میکنند و هژمون شدهاند.»
توکلی بیان کرد: «بحث هژمونی و آب در ایران به دوصورت مشاهد میشود، نگاه مرکز به حاشیه و نگاه حاشیه به مرکز است. در واقع آن چیزی که در تهران اتفاق میافتد از نگاه سایر شهرستانها به گونهیی دیگر مطرح میشود و اتفاقات حاشیه نیز بهگونهیی دیگر در مرکز مطرح میشود.» این پژوهشگر حوزه آب بهطور مثال به این مساله اشاره کرد که بحران آب در تهران به گونهیی دیگر در سراسر کشور تجزیه و تحلیل میشود.
او ادامه داد: «براساس نظرسنجیهای اخیر من چیزی درحدود 88درصد از استادهای دانشگاههای خوزستان نسبت به بحران دریاچه ارومیه اطلاع ندارند یعنی درجریان خشک شدن این دریاچه نیستند، در تهران نیز چیزی درحدود 12درصد از استادهای دانشگاه نسبت به بحران دریاچه ارومیه اطلاع ندارند.» او ادامه داد: «این درحالی است که اگر در یک نقطه از ایران بحرانی به وجود آید، ما باید این بحران را به سراسر کشور نشان دهیم تا آنها نیز آمادگی و اطلاعات کامل نسبت به بحران ایجاد شده داشته باشند.» او در این بخش به آماری جالب توجه اشاره کرده و بیان کرد: «ایران نخستین کشوری درمنطقه است که سرانه خروج دانشجویان فنی مهندسی آن نسبت به سایر کشورها در رتبه اول قرار دارد، بهطور متوسط 40درصد از دانشجویان در ایران در رشتههای فنی مهندسی تحصیل میکنند که یک غلبه هژمونی در نگاه مهندسی ایجاد میکند و زمانی که این دانشجویان فارغالتحصیل و وارد بازار کار میشوند یک نگاه هژمونی مهندسی نسبت به رویدادها و بحرانها در این دانشجویان به وجود میآید.»
طبق گفته توکلی باوجود اینکه سرانه «مقالههای منتشرشده درحوزه آب» در ایران رتبه برتر را دارد اما هنوز مشکل بحران آب به قوت خود باقی است.
این پژوهشگر حوزه آب که نگاهی بسیار متفاوت نسبت به سایر پژوهشگران در این زمینه دارد، بیان کرد: «اگر بخواهیم از منظر هژمونی به بحران آب نگاه کنیم درکشور ما تفکر مهندسان تفکر حاکم برمسائل آبی است که آثار آن اکنون درجایجای مسائل آبی کشور مشاهده شده است»
او معتقد است رسالت ما در از«بین بردن هژمونی مهندسان بر مسائل آب» است. این درحالی است که دیدگاه جامعهشناسی، اقتصادی و مدیریتی متدهایی هستند که در این میان مغفول ماندهاند. توکلی اظهار کرد: «متدهایی که در دانشکدههای فنی و مهندسی ارائه میشوند لزوما بهترین راهکار برای حل بحران هستند.» این پژوهشگر ادامه داد: «مشارکت در بحران آب خیلی مهم است، زیرا در مشارکت تنوع راهحلها خیلی بالاست در مقابل تنوع راهحل چیز نیست که هژمون دوست داشته باشد. البته این مشارکت به این معنی نیست که هژمون در بحران آب خوب نیست، این بدان معنی است که ما باید هژمون را در این بحران تغییر دهیم.»
او افزود: «همه ما میدانیم که مشکل آب وجود دارد اما باید به این نکته توجه کرد که گفتمان و طرز بیان مساله خیلی مهم است.»
اما این سوال که هژمون آینده مسائل آب کشور چه کسانی خواهند بود، سوالی بود که «تعادل» با این پژوهشگر حوزه آب در میان گذاشت. او در پاسخ به این سوال چنین گفت: «طبق بررسیهای من مهندسان بیشترین کسانی هستند که درباره بحران آب ایران صحبت کردهاند. این درحالی است که در بحران سال2000 استرالیا، اقتصاددانها، تاریخدانها و مدیران استراتژیک بیشترین کسانی بودهاند که در بحران اظهارنظر کرده و وارد گفتمان شدهاند.» او ادامه داد: «اقتصاددانها بر دیگر گروهها غالب شده و هژمون را تشکیل دادهاند و این هژمون شدن اقتصاددانها موجب شد تا بتوانند بورس آب را در استرالیا تشکیل بدهند» البته توکلی معتقد است که انتقال هژمون استرالیاییها به ایران خیلی سادهلوحانه است. او اظهار کرد: «در واقع کاری که ما باید انجام بدهیم این است که یک طیف رنگینکمانی از رشتهها به وجود بیاوریم تا هرکسی بتواند در هر رشتهیی که هست، وارد گفتمانش شود تا هژمون به درستی و در داخل آن جامعه شکل بگیرد. در این صورت است که این هژمون واقعی نشان میدهد ما چه ابزاری برای حل بحران نیاز داریم.» به گزارش «تعادل» حل بحران استرالیا تبدیل به الگویی مناسب برای سایر
کشورهای جهان، ازجمله امریکا شده است که برای حل بحران آب کالیفرنیا 12نفر دانشمند را برای بررسی الگوها و رفع بحران آب به استرالیا فرستاد.
این پژوهشگر بیان کرد: «دیدگاه دنیا اکنون بر این است که گفتمان خود را بیشتر به حقوق آب منعطف کنند، از آنجا که هژمون درکشور ما مهندسی است، لذا وقتی ما اقدام به احداث سد کردهایم به همان نسبت مصرف آب نیز افزایش پیدا کرد و به حقوق آب و سایر گفتمانها توجه نکردهایم.»
توکلی معتقد است: «اکنون بحران آب درکشور یک فرصت طلایی است که بتوانیم به گفتمانی مطلوب برسیم و اصلاحات سیستمی و نظاممند نه تنها در مدیریت بحران آب کشور بلکه درتمام مسائل و بحرانهای آینده نیز به وجود بیاوریم، این تنها روشی است که کشور میتواند توسعه پیدا کند و اکنون بهترین موقعیت برای ما پیش آمده که از آن استفاده کنیم.»
او درتشریح بیشتر مواضع خود اظهار کرد: «پاسخ بحران آب درچند بعدی بودن دیدگاه و تعددنظر بین مسوولان نسبت به آب است که میتواند پیچیدگیهایی برای سیستم مدیریتی کشور داشته باشد، ما باید از بحران به وجود آمده استفاده کنیم تا بتوانیم به درک درستی نسبت به قدرت، علم، آب و از همه مهمتر به یک خوداندیشی برسیم»
او در واقع معتقد بوده که اکنون پدیده هژمونی مهندسان بر آب باید شکسته شود و در زمینه پیشنهاد کرد: «پیشنهاد من این است که فضای علمی را دموکراتیزه کنیم تا بتوانیم مردم را درحل بحران دخیل کنیم زیرا ما به خلاقیت نیاز داریم و این خلاقیت درتنوع و مشارکت مردم به وجود میآید و ما باید میکروفن را به دست مردم بدهیم تا نظر آنها را هم بدانیم زیرا منافع و زیان حل بحران
به مردم بازمیگردد.»