مازیار معتمدی
اکونومیست
درون سیلیکون ولی- امپراتوری خورهها
مغز جهان تکنولوژیکی در داخل و اطراف سانفرانسیسکو ساخته شده است. سرمایهگذاران و نوآوران، تکنولوژیستها و پولداران سیلیکون ولی دارند تقریبا هرجنبه اقتصاد جهانی را انقلابی میکنند. مکانی که به خاطر مهارتش در ساخت نیمه رساناهای پیچیدهشده در سیلیکونش شناخته میشود، دارد نحوه تصمیم گرفتن شرکتها، نحوه دوستیابی مردم و نحوه اعتراض ناراضیان را تغییر میدهد. درنتیجه، کاپیتالیسم امریکایی مرکزی جدید در غرب دارد. والاستریت قبلا جای پول درآوردن و قرارداد بستن بود، اما سیلیکون ولی دارد بیشتر و بیشتر این کار را انجام میدهد. کمپانیهای تکنولوژیکی منطقه ارزشی بیش از 3تریلیون دلار دارند. موفقیت آن باید مورد تجلیل واقع شود، اما جمعآوری ثروت به این سرعت خطرهای خود را هم دارد. دهه1990 شاهد حباب اقتصادییی بود که با یک انفجار بزرگ به پایان رسید. اینبار، خطر انزواست. خورهها درحبابی زندگی میکنند که امپراتوری آنها را از باقی دنیایی که دارند تا این حد سعی میکنند آن را تغییر دهند، جدا میکند. سیلیکون ولی در بهترین حالت خود، نمادی از آزادی بتشکنانه و خلاقیت است. حیف است اگر تبدیل به نشانی از نخبهگرایی جدا نگه داشته
شود.
سیاست- کنفوسیوس میگوید، شی پیش میبرد
دو فرقه رو به رشد در شهر کوفو واقع در شرق چین که کنفوسیوس در آن به دنیا آمده بود، به نمایش گذاشته میشوند. یکی از آنها مربوط به خود این دانای باستانی است. معبدی به احترام او ساخته شده که بازدیدکنندگان به ترتیب جلوی مجسمهیی بزرگ از کنفوسیوس تعظیم میکنند. فرقه دیگر در شهر کوفو به رییسجمهور کشور، شی جینپینگ مرتبط میشود. آقای شی از زمان به قدرت رسیدنش در سال2012 تا به حال سعی کرده کنفوسیوس را به عنوان جد بزرگ فرهنگ چینی به همه بشناساند و حزب کمونیست برای حمایت به فلسفه باستانی روی آورده است. روی پلهای پکن میتوان شعاری را دید که میگوید «مردم باور دارند، ملت امید دارد و کشور قدرت دارد». گفته نمیشود باور به چه چیزی، اما میتوان حدس زد که کنفوسیونیسم محبوب حزب حاکم است. حالا این دو فرقه با هم درآمیخته شدهاند.
مسابقه رهبری حزب کار- به پیش، همقطاران!
الان وقتش رسیده که حزب کار بریتانیا به حقیقت نگاه کند. سهم رایهایش در انتخابات کل ماه مه، سومین حالت بد خود از سال1918 تا به حال را داشت. دولت محافظهکار جدید به زودی به سمت محورهای سنتیتر حزب کار خواهد رفت و حقوق حداقل را افزایش خواهد داد و حمایت شهرهای شمالی را به دست خواهد آورد. برای برنده شدن در انتخابات سال2020، حزب کار باید وارد مناطق توری انگلستان شود و مانند پیروزی تونی بلر در سال1997، رای از محافظهکاران بگیرد. اما به جای این کار حزب دارد به سمت دیگری میرود. از چهار کاندیدای رهبری بعدی حزب، سه نفر- یعنی ایوت کوپر، اندی برنهام و جرمی کوربین- بیشتر از آنکه بخواهند جذبه آن را بیشتر کنند، دارند چیزی که مردم میخواهند بشنوند را به آنها میگویند. نتیجه آن هم رقابتی بیروح و خودسر و نمایشی سفت و سخت از تغییر چپگرای حزب کار طی پنج سال رهبری اد میلیبند بوده است. اگر اوضاع همینطور پیش برود، انتخابات بعدی غیررقابتی خواهد بود. وضعیت ضعیف و درونگرای اوپوزیسیون برای اعضای خودش بسیار بد است. برای بریتانیا هم بد است.
آمارنگاری- عشق بچه
چند سال پیش سنگاپوریها آهنگی شنیدند که از آنها میخواست به خاطر جمعیت کشور دست به کار شوند. آهنگی که میگفت: «من یک شوهر میهنپرست هستم، تو همسر میهنپرست من، بگذار زندگی خلق کنیم». البته چون سنگاپور بود، آهنگ ضمیمهیی هم داشت که میگفت: «تنها بزرگسالانی که از نظر اقتصادی در روابط باثبات، متعهد و طولانیمدت قابل هستند، باید شرکت کنند»! بعضی کشورها درباره بارداری بیش از حد به مشکل برمیخورند. اما نرخ بارداری تا حدی کاهش داشته که بسیاری از کشورها با مشکل عکس آن روبهرو هستند. راههای زیادی برای بالا بردن جمعیت یک کشور وجود دارند. ارزانترین و بهترین راه برای کشورهای ثروتمند میتواند دادن اجازه ورود بیشتر به مهاجران باشد. اما افزایش جمعیت کافی به اندازهیی که مثلا بتواند کرهجنوبی را از سقوط آماری نجات دهد، از نظر سیاسی غیرقابل اجرا خواهد بود، بنابراین کشورهای بسیاری دارند سعی میکنند شهروندانشان را راضی به بچهدار شدن کنند. بسیاری از طرفداران محیطزیست اعتراض میکنند و میگویند مردم کمتر برای سیاره بهتر است. شاید هم همینطور باشد، اما مردم هم از اهمیت برخوردارند و کشورهایی با نرخ باردار متفاوت میتوانند
سیاستهای متفاوت نیز داشته باشند.