روزی که آخرین نیروهای وفادار به آلمان نازی تسلیم نیروهای پیروز جنگ دوم جهانی شدند، این کشور نیرومند اروپایی ویران و نابود شده بود. کمتر کسی در آن روزهای سیاه تصور میکرد اقتصاد آلمان در یک دوره نهچندان بلندمدت، از انگلستان و فرانسه پس از جنگ جلو بزند، اما این اتفاق افتاد. سختکوشی، نظام مثالزدنی و انگیزههای نیرومند شهروندان آلمانی، آنها را از یک کشور جنگزده و شکست خورده به اقتصاد اول اروپا و آقای صادرات جهان تبدیل کرده است. اقتصاد آلمان امروز از نیرومندترین اقتصادهای جهان به حساب میآید و شمار قابل اعتنایی از کشورها علاقهمندند در مسیری حرکت کنند که این کشور را به یکی از مقتدرترین اقتصادهای جهان رسانده است. درحالی که فرانسه و انگلستان در جریان مذاکرات طولانی هستهیی با روشهای خشن و غیرمنعطف، ایران را در وضع نامساعدی قرار میدادند، اما رهبران آلمان تلاش کردند همه پلهای ارتباط با ایران خراب نشود و تا اندازهیی کامیاب بودند. این روزها مدیران سیاسی آلمان به همراه مدیران و استراتژیستهای شرکتهای معتبر در تهران بودند و گفتوگوهای پرشماری با دولتیها و خصوصیهای ایران داشتند که بازتاب گستردهیی نیز داشته
است. در میان همه بحثهای مطروحه فنی- اقتصادی که مدیران آلمانی در تهران در گفتوگو با همتایان خود داشتند، شاید یک نکته بسیار مهم را وزیر اقتصاد آنها در گفتوگو با رییسکل بانک مرکزی بر زبان آورد که میتواند در کانون توجه مردان دولتی ایران قرار گیرد. او گفت: من بهترین مدیران بهترین شرکتهای آلمانی را به ایران آوردهام تا گفتوگوهای اقتصادی بهعمل برسد. دقت در این حرف رییس اقتصاد آلمان نشان میدهد که او درواقع «بازاریابی ارشد» برای اقتصاد کشوری است که غولهای آن خصوصیاند. درسآموزی از این رفتار و گفتار وزیر آلمانی میتواند در کانون توجه دولتیهایی باشد که خود را قیم و سالار و ولینعمت بخش خصوصی میدانند و به جای همراه کردن بازرگانان، صنعتگران، بانکداران و... ایرانی حاضرند تنها به سفر بروند یا همکاران سیاسی خود را برای همراهی انتخاب میکنند.