کشاورزی و گردشگری، برای توسعه متوازن به هم می‌پیوندند

۱۳۹۴/۰۴/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۴۸۲۷

گروه غذا و دارو

36درصد ایالت بایرن و دو سوم کوه‌های آلپ در آن، پوشیده از جنگل است. از نظر طبیعت، نه از نظر زیرساخت‌ها یا اقتصادی، بایرن را می‌توان تاحدودی با شمال ایران مقایسه کرد. اما نکته متمایزی که وجود دارد این است که در آلمان سهم کشاورزی از تولید ناخالص به یک‌درصد هم نمی‌رسد اما دولت آلمان با حمایت از این صنعت و همین‌طور پیوند کشاورزی این منطقه با توریسم توانسته توسعه متوازنی به این منطقه ببخشد و سبب حفظ زندگی کشاورزان همچنین رونق گردشگری در این منطقه شده است.

به گزارش ایانا، شمار زیادی از مردم جهان ایالت بایرن آلمان را با تیم فوتبال قوی آن، بایرن‌مونیخ یا با خودروهای ب‌ام‌و و آئودی می‌شناسند. بایرن ولی تنها یک ایالت صنعتی با کمترین شمار بیکاری و بالاترین تولید ناخالص داخلی در آلمان نیست، بلکه بخش کشاورزی در این ایالت نیز جایگاه ویژه‌یی دارد. کوه‌های آلپ، جنگل‌ها، مراتع سرسبز، دریاچه‌های کوهستانی و رودخانه‌های پرآب، محیط طبیعی بسیار زیبایی برای این ایالت گرد آورده است.

به هر «روستایی» که وارد می‌شوید جلوی بیشتر منازل پلاکارد «اتاق/خانه برای اجاره» را مشاهده می‌کنید. در این روستاها بین 10تا20درصد به کار دامپروری مشغولند. روی تپه‌های سرسبز کنار جاده‌های بین روستایی، گاوهای شیرده زیادی را در حال چرا می‌بینید. بقیه اهالی به کارهایی در شهرک‌های دوروبر مشغولند. مردم این منطقه خیلی صرفه‌جو، تمیز، زیباپسند و با تلاشند. این ویژگی‌ها را می‌توان در برخورد با آنها، خصوصا در کوچه پس کوچه‌های آسفالت و تمیز، رنگ‌آمیزی نمای بیرونی منازل و خصوصا زینت‌بخشی بالکن‌ها و زیر پنجره بیشتر منازل با گل‌ها، مشاهده کرد.

تنها طبیعت زیبای منطقه نیست که خانواده‌های زیادی را به این مناطق علاقه‌مند می‌کند، بلکه سیاست راهبردی دولت حاکم محلی نیز بسیار موثر است. حزب حاکم به مشکلات کشاورزان خرد در مواجهه با تولید بزرگ صنعتی آگاه است یا باید مانند کشورهای «جهان سومی» آنها را به حال خود رها کند یا برای ادامه زندگی آنها، برنامه‌های راهبردی داشته باشد. در حالت اول کشاورزان مجبورند زمین‌های کشاورزی را برای ویلاسازی بفروشند و معمولا به دور و بر شهرهای بزرگ مهاجرت کنند. در اینجا شرکت‌ها و موسساتی وجود دارند تا گردشگران را دسته‌بندی کرده و پاسخی ویژه به نیازمندی‌های ویژه‌شان بدهند.

در کارگاهی که پنیرهای گوناگون آلگوی تولید می‌شد درمورد روند تولید، به‌صورت فیلم و سپس زنده برای گردشگران (بیشترشان همراه با فرزندان‌شان) توضیح داده می‌شد. این کارگاه از 1890 پنیر تولید می‌کند. از یکی از مدیرانش پرسیدم در کشوری که تا بدین اندازه صنعتی است چگونه دامدار خرد و کارگاه کوچک شما دوام می‌آورد؟ در هر «سوپر مارکتی» انواع پنیر ارزان و گران‌قیمت پیدا می‌شود، چگونه مشتریان از تولیدات خرد شما با خبر می‌شوند؟ او با لبخندی چنین توضیح داد: «امروزه اگر بخواهید شروع به تولید چیزی کنید که» همه «تولید می‌کنند، شانس بقا زیاد نیست.»

آن پنیرهای ارزان‌قیمت با چه شیری، چه علوفه گاوی و... تولید می‌شوند؟! ما از 10دامدار محلی که گاوهای‌شان تنها از سبزه تازه یا خشک شده تغذیه می‌کنند، شیر دریافت می‌کنیم، ما شیر گاوی که علوفه‌اش در پلاستیک‌های چرخ مانند بسته‌بندی شده یا همانند گاوداری‌های «مکانیزه» شده خیلی بزرگ که حیوان تمام‌مدت در آنجا می‌ماند و از موادی تغذیه می‌کند که معلوم نیست از چه چیزی تشکیل شده‌اند، شیر نمی‌پذیریم. روزانه 4500لیتر شیر می‌خریم، نه با قیمت‌های «دامپینگ» کارخانه‌های بزرگ! از این مقدار شیر حدود 450کیلو پنیرهای گوناگون آلگوی تولید می‌کنیم. تلاش می‌کنیم این تولیدات را تا آنجا که ممکن است به‌صورت مستقیم به دست مصرف‌کننده برسانیم. داریم تلاش می‌کنیم با کمک یک آلمانی ساکن کانادا، فروشگاهی بزرگ در یکی از شهرهای آن کشور باز کنیم که این پنیرها در آنجا فروخته شود. اگر چنین شود باید دامداران بیشتری همکاری کنند و تولیدات ما چندین برابر شود. همان‌طور که می‌بینید تولید کوچک باید از ویژگی‌هایی برخوردار باشد که تولید بزرگ از آن بی‌بهره است.»

بازاریابی کارگاهی به این کوچکی شگفت‌آور است. غروب هنگام برگشت از این کارگاه و در بین راه، به گاوداری برخوردم. خانمی با دستگاهی در حال دوشیدن گاوها بود. ترمز کرده و اشاره کردم که پرسشی دارم. آن خانم جلو آمد. پرسیدم چند تا گاو شیرده دارید؟ پاسخ داد 20تا. گفتم با این گاوها چند لیتر در روز شیر می‌دوشید؟ گفت: حدود 400لیتر. گفتم: به کی و به چه قیمتی می‌فروشید؟ گفت: به یک کارخانه بزرگ لبنیات و 40سنت هر لیتر. پرسیدم با 160یورو در روز چگونه بیمه پزشکی گاوها، علوفه برای زمستان، هزینه خانواده و تعمیرات موردی این خانه بسیار بزرگ و گاوداری و... را می‌پردازید؟ ابتدا با کلی خنده پاسخ داد: بدون کار جانبی امکان‌پذیر نیست. پرسیدم چه کاری؟ پاسخ داد: شوهرش گرچه نجار است، اما کاری در این زمینه در اینجا به‌ندرت پیدا می‌کند به این خاطر به‌عنوان سرایدار در شرکتی در این نزدیکی کار می‌کند. در ضمن یک طبقه از خانه را به گردشگران اجاره می‌دهند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر