هنوز خاطره توفان خرداد 93 شهر تهران را به یاد داریم. توفان سهمگینی که در طرفهالعینی بعدازظهر آفتابی تهران را تاریک کرد، موجب وحشت مردم شد و متاسفانه جان عدهیی از هموطنان ما را نیز گرفت. از همان موقع بود که این سوال در ذهن همه نقش بست که دقیقا نقش سازمان هواشناسی در این بین چه بوده است؟ چه توجیهی برای عدم اطلاعرسانی و هشدار به شهروندان وجود داشت؟ در آن زمان توجیهات پیشپا افتادهیی از سوی سازمان هواشناسی ازجمله قابل پیشبینی نبودن پدیدههای اینچنینی، نداشتن تجهیزات، اختلالات پارازیتی و از این دست موارد ارائه شد. اما این بهانهها افکار عمومی و منتقدان را قانع نکرد و آنها کماکان سازمان هواشناسی را در این زمینه مقصر میدانند. برخلاف ادعای سازمان هواشناسی، دیگر کارشناسان و مسوولان در آن زمان اعلام کردند که این پدیده قابل پیشبینی بود. انتظار میرفت آن کوتاهی بزرگ در سال گذشته که به بهای جان چند نفر تمام شد منجر به تحولی در این سازمان شده و جلو تکرار چنین اتفاقهایی را بگیرد. اما توفان روز یکشنبه و مجددا تکرار نقش منفعلانه سازمان هواشناسی در اطلاعرسانی به شهروندان تمام این امیدها را به باد داد. متاسفانه در این روز باز هم شاهد کوتاهی هواشناسی و باز هم شاهد از دست دادن چند هموطن بودیم. اتفاقی که به سادگی با پیشبینی سازمان هواشناسی و اطلاعرسانی از طریق رسانه ملی قابل پیشگیری بود. اکنون نیز مسوولان این سازمان موضع سکوت در پیش گرفتهاند و گویی مسوولیتی برای پاسخگویی به افکار عمومی بر دوش خود حس نمیکنند. به هر حال امیدواریم حادثه روز یکشنبه این بار مسوولان سازمان هواشناسی را بیدار کند و در جریان قرار بگیرند که امروزه اکثر شهروندان این امکان را دارند که از روی تلفن همراه خود توده هوای کم فشار و پرفشار، پیشبینی بارندگی و بیشینه و کمینه دمای شهرها در روزهای آینده را ببینند آن چیزی که شهروندان از سازمان هواشناسی انتظار دارند، اطلاعرسانی از این قبیل پدیدههای جوی است که جان و مال آنها را به خطر میاندازد.