فرش ماشینی و گره کور صادرات

۱۳۹۳/۰۶/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۳۱۴

فرش قبل از آنکه یک کالا باشد ریشه در فرهنگ ایران دارد. در طرح بافت و نوع آن به‌خوبی می‌توان رد پای سال‌ها کار فرهنگی را دید. همین فرهنگ و تاریخچه امروز خود را نه ‌فقط در فرش دستباف بلکه در فرش‌های ماشینی و موکت‌های متنوع و کف‌پوش‌ها می‌توان دید. چند روز گذشته، ضلع جنوبی نمایشگاه بین‌المللی میزبان نمایشگاه بین‌المللی فرش ماشینی، موکت، کف‌پوش و صنایع وابسته بود.

قدم که به درون غرفه‌ها می‌گذارید لهجه‌های شیرین کاشانی، یزدی، کرمانی، اصفهانی و تبریزی بسیار به گوش می‌خورد. بازار خرید‌و‌فروش فرش داغ است و فروشندگان در حال ورق‌زدن ویترین فرش‌های خود هستند و مدیران در اتاق‌های پشت با صنایع بالادستی و پایین‌دستی معامله‌ انجام می‌دهند. در نگاه اول در ابتدا اوضاع بسیار مناسب می‌آید ولی زمانی که پای درد دل این تولیدکنندگان بنشینیم از یک زاویه دیگر به این همه فرش‌های دستباف و ماشینی و موکت درجه‌یک نگاه می‌کنند. این حجم بالای محصولات همگی خبر از کمبود تقاضای موثر در بازار می‌دهد؛ شرایطی که باعث شده بسیاری از تولید‌کنندگان فرش، یا تولید خود را کاهش دهند یا به انبار‌کردن فرش‌ها مبادرت ورزند.


بر سر سه‌راهی

وضعیت رکودی اقتصاد ایران بر هیچ‌کس پوشیده نیست. طبیعی خواهد بود که وقتی کمبود تقاضای موثر باعث رکود در کشور شده، رکود در بازارهای کالاهای نسبتا لوکس مانند فرش و فرش ماشینی شدید‌تر خواهد بود. در چنین شرایطی سه راه‌حل اساسی برای تولیدکنندگان فرش باقی می‌ماند، راه اول جبران تقاضا از مسیر صادرات است، راه دوم انبار‌کردن کالاهاست و راه‌حل سوم کاهش سطح تولید است. این موضوعی است که فعالان اقتصادی این بازار به‌خوبی نسبت به آن واقف هستند اما هرکدام از این سه مسیر دارای چالش‌های متفاوتی است.

داستان سرطان‌زا بودن اکریلیک

داستان صادرات ایران و مشکلات آن بحثی نخ‌نما محسوب می‌شود. مشکلاتی مانند مبادلات بانکی و مساله LC برای همه فعالان اقتصادی مشخص است اما در بازار فرش مشکلات، کمی پیچیده است. فرش کالایی لوکس محسوب می‌شود و اغلب بازارهایی خریدار فرش ایران هستند که طرح بازاریابی به‌خوبی در آن انجام شده باشد و از سوی دیگر باید تمکن مالی لازم برای خرید فرش‌های گران‌قیمت ایرانی وجود داشته باشد. در چنین شرایطی طبیعی خواهد بود که اروپا یکی از مهم‌ترین مقاصد صادراتی فرش ایران باشد اما وقتی نگاهی به آمارهای گمرکی ایران می‌کنیم متوجه می‌شویم که اکثر صادرات فرش ایران به افغانستان، عراق و آسیای‌میانه است. در واقع بازار اروپا سهم بسیار اندکی در خرید فرش از ایران دارد. وقتی دلیل این موضوع را از یک تولید‌کننده معروف فرش کاشان جویا شدم مدعی شد که اروپا به‌دلیل سرطان‌زا بودن اکریلیک حاضر به خرید فرش ایران به‌صورت عمده نیست و درمقابل اکثر فرش‌های ایرانی از نخ‌های اکریلیک تولید می‌شود. ماجرای سرطان‌زا بودن فرش‌های ایرانی بحث جدیدی نیست و همیشه وجود داشته است. علیمردان شیبانی نایب‌رییس هیات‌مدیره انجمن صنایع نساجی ایران در گفت‌وگو با سایت ساعت24 می‌گوید این صحبت‌ها بیشتر از سوی کسانی مطرح شده که توانایی صادرات به اروپا نداشته‌اند و ادعای درستی نیست.

ولی با این وجود این تبلیغات درباره این محصول وجود دارد و اروپا علاقه بیشتری به فرش‌های پلاستیکی و دارای الیاف پلی‌استری دارد به‌همین‌دلیل محصولات ایرانی بازار اندکی در این بازار دارد. حسین عباسی قائم‌مقام مدیرعامل یک شرکت تولیدی فرش که فرش‌های دستباف خود را به اروپا هم صادر می‌کند می‌گوید این طبیعت صادرات است که باید براساس مصرف بازار هدف تولید شود اما در عمل ایران نتوانسته در این مسیر درست حرکت کند و به‌همین‌دلیل بیشتر صادرات به آسیای‌میانه است. در‌واقع بیشتر از آنکه محصولات ایرانی به‌دنبال یافتن سلیقه اروپایی‌ها باشند تمرکز خود را روی نقش‌ها و نوع بافت قرار داده‌اند که از ویژگی‌های سلیقه ایرانی است. آمار رسمی نشان می‌دهد در خوش‌بینانه‌ترین حالت، میزان صادرات فرش ماشینی ایران 600میلیون‌دلار است که هنوز با ظرفیت‌‌های ایران فاصله‌ بسیار زیادی دارد.


بزرگان راضی، کوچک‌ها ناراضی

گذشته از بحث صادرات، چالشی که امروز تولیدکنندگان فرش با آن روبه‌رو هستند این است که مساله کمبود تقاضا بیشتر روی چه گروه‌هایی اثر گذاشته است. طبیعتا قیمت بالای فرش دستباف باعث شده که نخستین قربانی رکود این نوع فرش‌ها باشد اما مساله‌یی که فرش دستباف هم با آن روبه‌روست تفاوت حجم تقاضای شرکت‌ها و برندهای مختلفی است که در حال تولید فرش ماشینی هستند. تولیدکنندگان کوچک بازار را بسیار نامناسب توصیف می‌کنند و مدعی هستند که رکود باعث افزایش چشمگیر موجودی انبار آنها شده است و همین موضوع مانعی برای ادامه تولید محصولات آنها است. درمقابل برندهای معروف فرش ماشینی مدعی هستند که بازار حتی از شب عید هم بهتر شده و به‌حدی تقاضا دارند که مجبور شده‌اند بخشی از صادرات خود را کاهش دهند. درواقع این تفاوت از آنجایی ناشی می‌شود که مشتریان فرش به‌دنبال فرش‌هایی با برندهای مطرح هستند و شرکت‌های بزرگ با تبلیغات فراوان توانسته‌اند سهم بازار خود را حفظ کنند و افزایش‌های حجم انبار در کوتاه‌مدت مانع ادامه فعالیت آنها نمی‌شوند اما وقتی به سراغ غرفه‌های کوچک نمایشگاه می‌رویم همگی مدعی هستند که نقدینگی برای ادامه تولید آنها وجود ندارد و به‌همین‌دلیل هزینه تمام‌شده آنها در حال افزایش است و قدرت رقابت با برندهای معروف را از دست داده‌اند. یکی از این فعالان حوزه فرش ماشینی در گفت‌وگو با سایت ساعت24 اعلام کرد برندهای فرعی در عمل راه‌حلی که به‌دست آورده‌اند این است که برای فروش محصولات این فرش‌ها به‌نام فرش برندهای معروف توسط غول‌های فرش ماشینی به فروش می‌رسد اما تقلب‌هایی که در این راستا می‌شود و تفاوت نرخ واقعی فروش با مبلغی که به تولید‌کنندگان پرداخت می‌شود، در عمل مانع اجرای این روش شده است.

درواقع اگر صادرات به‌دلیل تحریم و مشکلات عدم تطابق تولید ایرانی با سلیقه مشتری انجام نشود روند افزایش موجودی انبار تنها در کوتاه‌مدت ممکن است و کاهش تولید مساله‌یی غیرقابل اجتناب است. در این میان تولیدکنندگان کوچک قربانی‌های نخستین این کاهش تولید خواهند بود. نکته مهم این است که شرایطی ایجاد شود تا این تولیدکنندگان کوچک بتوانند با یکدیگر ادغام شوند یا توسط شرکت‌های بزرگ خریداری شوند تا حجم کل تولید فرش ایران کاهش پیدا نکند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر