درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز برای ایران طبق اعلام صندوق بینالمللی پول در سال مالی۲۰۱2- ۲۰۱1 برابر با ۱۱۸میلیارد دلار بوده است (۲۰مارس۲۰۱۲). براساس اعلام IMF اما درآمد حاصل از همین منابع برای ایران در سال مالی۲۰۱3- ۲۰۱2 با ۴۷درصد کاهش به ۶۳میلیارد دلار رسید. همچنین صندوق بینالمللی پول برآورد کرد که درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز برای ایران در سال مالی بعدی یعنی ۲۰۱4-۲۰۱3 با ۱۰درصد کاهش به ۵۶میلیارد دلار رسیده باشد
اداره اطلاعات انرژی امریکا روز جمعه بهطور مفصل بخش انرژی ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در این گزارش که تاثیر تحریمهای بینالمللی بر صنعت نفت و گاز ایران زیر ذرهبین قرار داده شده، نوشته شده که صادرات نفت ایران از سال2013 که برای نخستینبار جرقههای مثبت میان ایران و 1+5 خورده شد، 150هزار بشکه در روز افزایش پیدا کرده و به هند و چین صادر شده است. ازسوی دیگر در این گزارش به افزایش قابلتوجه تولید گاز ایران با راهاندازی فاز12 اشاره شده است. هر چند اداره اطلاعات انرژی امریکا مدعی است که ایران باتوجه به موقعیتی که در ذخایر نفت و گاز جهان دارد؛ انتظارات در توسعه میادین خود را بهدلیل نبود منابع مالی و تکنولوژی برطرف نکرده است. در این گزارش مدل جدید قراردادهای جدید نفتی ایران که در لندن رونمایی خواهد شد نیز مورد بررسی کامل قرار گرفته است.
اداره اطلاعات انرژی امریکا روز گذشته در گزارشی بسیار مفصل وضعیت انرژی ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. ایران چهارمین دارنده ذخایر اثبات شده نفت و دومین ذخایر اثبات شده گاز در جهان است. تولید نفتخام این کشور همچنین رشد تولید گاز در ایران در سالهای گذشته پایینتر از حد انتظار بوده است. تحریمهای بینالمللی روی بخش انرژی ایران تاثیر گذاشته و باعث تعطیل شدن و بهتاخیر افتادن پروژههای بالادستی نفت و گاز در این کشور شده است. ایران همچنین جزو ردهبندی ۱۰تولیدکننده برتر نفت و ۵تولیدکننده برتر گاز در جهان است. ایران در سال۲۰۱۴ روزانه ۳میلیون و ۴۰۰هزار بشکه نفت و فرآوردههای نفتی و میعانات تولید کرده است و برآورد میشود که در این سال ۵تریلیون و ۷۰۰کیوبیک فیت نیز گاز در سال۲۰۱۳ تولید کرده باشد. تنگه هرمز در جنوب ایران مکانی بااهمیت برای صادرات نفت محسوب میشود. برآورد میشود که در سال۲۰۱۳ معادل ۱۷میلیون بشکه در روز نفت و فرآوردههای پالایشگاهی توسط کشورهای خلیجفارس در این تنگه جریان داشتهاند. این میزان شامل ۳۰درصد کل تجارت دریایی نفتخام و ۲۰درصد کل نفتخام تولید شده در جهان است.
الانجی نیز از طریق همین تنگه انتقال پیدا میکند. تقریبا ۳. ۷تیسیاف از الانجی توسط قطر در سال۲۰۱۳ از طریق تنگه هرمز انتقال داده شده است. این میزان شامل ۳۰درصد کل الانجی جهان است.
اداره اطلاعات انرژی امریکا در این باره ادعا میکند: «تولید نفت ایران به میزان قابلملاحظهیی کاهش یافته است. تحریمهای بینالمللی در سالهای گذشته مانع پروژههای بخش انرژی ایران بوده است. این مانع بهخصوص در سرمایهگذاریهای بالادستی نفت و گاز ایران تاثیرگذار بوده است. تحریمهایی که اتحادیه اروپا و امریکا در انتهای ۲۰۱۱ و تابستان۲۰۱۲ به تصویب رساندند بخش انرژی ایران را عمیقا به شکلی تحتتاثیر قرار داد که هیچ کدام از تحریمهای مصوب در گذشته چنین اثری را باقی نگذاشته بودند.»
تحریمها توانایی ایران برای فروش نفت را فلج کرده و باعث شدند که صادرات نفت این کشور در سال۲۰۱۲ در مقایسه با سال قبل از آن معادل یکمیلیون بشکه در روز کاهش پیدا کند.
درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز برای ایران طبق اعلام صندوق بینالمللی پول در سال مالی۲۰۱2- ۲۰۱1 برابر با ۱۱۸میلیارد دلار بوده است (۲۰مارس۲۰۱۲). براساس اعلام IMF اما درآمد حاصل از همین منابع برای ایران در سال مالی۲۰۱3- ۲۰۱2 با ۴۷درصد کاهش به ۶۳میلیارد دلار رسید. همچنین صندوق بینالمللی پول برآورد کرد که درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز برای ایران در سال مالی بعدی یعنی ۲۰۱4-۲۰۱3 با ۱۰درصد کاهش به ۵۶میلیا رد دلار رسیده باشد. صادرات گاز طبیعی ایران در سالهای گذشته قدری افزایش یافته است هر چند ایران به واسطه مصرف بالای گاز در داخل مقدار کوچکی از ذخایر گاز خود را صادر میکند.
با این حال تحریمهای بینالمللی حوزه گاز طبیعی ایران را نیز تحتتاثیر خود قرار دادند. بخش گاز ایران گسترش یافته اما این رشد تولید در حوزه گاز نیز در نبود سرمایهگذاری و تکنولوژی خارجی کمتر از حد انتظار بوده است.
هر چند در سال۲۰۱۴ ایران افزایش تولیدی فراتر از حد معمول را به واسطه راهاندازی فاز۱۲ پارسجنوبی تجربه کرد. میدان گازی پارسجنوبی که این روزها با تاخیراتی مواجه شده بزرگترین پروژه بالادستی است که اکنون در ایران توسعه داده شده است. پارسجنوبی در بخش دریایی خلیجفارس واقع شده و ۴۰درصد ذخایر اثبات شده گاز ایران را در خود جای داده است. توسعه این فازها اکنون اغلب به دست شرکتهای ایرانی انجام میشود چراکه شرکتهای بینالمللی از این توسعه کنار کشیدهاند.
تمام افزایش تولید نفت ایران
برای دو کشور پرجمعیت جهان
طبق برآوردهای اداره اطلاعات انرژی امریکا صادرات نفت و میعانات در ایران در اواخر ۲۰۱۳ شروع به افزایش کرد و به حدود یکمیلیون و ۴۰۰هزار بشکه در روز در سال۲۰۱۴ رسید. این میزان ۱۵۰هزار بشکه بیشتر از سطح تولید ایران در سال۲۰۱۳ است. برآوردهای اداره اطلاعات انرژی امریکا براساس منابع مختلفی ازجمله یورو است و سرویسهای اطلاعاتی جهانی تجارت صورت گرفته است. طبق همین برآوردها این میزان افزایش تولید راهی کشورهای چین و هند شده است.
طبق گزارش بیپی در سال۲۰۱۴، ایران اکنون ۶۰درصد تولید انرژی خود را از طریق گاز طبیعی، ۳۸درصد آن را از طریق نفتخام، یکدرصد از طریق زغالسنگ، یکدرصد از طریق برقآبی، یکدرصد از طریق هستهیی و یکدرصد از طریق منابع تجدیدپذیر تامین میکند.
سرمایهگذاریهای خارجی
ایران قصد دارد قراردادهای نفتی خود را تغییر دهد و آن را به مدلی تبدیل کند که شرکتهای نفتی بینالمللی (IOC) بتوانند در تمامی مراحل پروژههای بالادستی ازجمله تولید مشارکت و همکاری کنند. هر چند تحریمهای بینالمللی روی سرمایهگذاریهای خارجی در بخش انرژی این کشور تاثیرات بسیاری داشته و باعث محدودیت فناوری و تخصصی مورد نیاز برای توسعه ظرفیت میدانهای نفتی و گازی شده است. به همین خاطر ایران در چند سال گذشته برای توسعه میدانهای نفتی و گازی خود تنها به شرکتهای نفتی داخلیاش وابسته بوده است.
براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هرگونه مالکیت خصوصی یا خارجی بر منابع طبیعی این کشور ممنوع است. معاهدات مشارکت در تولید نیز براساس قانون ایران ممنوع است. تنها نوع قراردادی که ایران مجوز آن را صادر میکند قرارداد بیع متقابل است؛ براساس این نوع از قراردادها شرکتهای نفتی بینالمللی میتوانند وارد پروژههای اکتشافی و توسعهیی شوند. طبق قرارداد بیع متقابل، طرف قرارداد که شرکتهای بینالمللی نفت هستند باید سرمایه و تخصص خود را وارد میدانهای نفتی کشور کنند. پس از توسعه میدان دوباره به شرکت ملی نفت ایران برای انجام عملیات بازگردانده میشود. حقوق این شرکتهای نفتی بینالمللی نیز در میدانهای نفت و گاز برابر است. شرکت ملی نفت از درآمد حاصل از فروش نفت و گاز استفاده میکند تا هزینه سرمایهگذاریهای شرکتها را به آنها بدهد. نرخ بازپرداخت سالانه به شرکتهای نفتی بینالمللی براساس درصد از پیشتعیین شده تولید و نرخ بازگشت میدان مشخص میشود. براساس اطلاعات بهدست آمده از حقایق انرژی جهان (افجیای) نرخ بازگشت قراردادهای بیع متقابل بین 12درصد تا 17درصد است و مدت زمان آن نیز 5 تا 7ساله است.
اخیرا ایران اعلام کرده که قراردادهای جدیدی با عنوان قرارداد نفتی ایران (IPC) در دست دارد هر چند هنوز نهایی نشده و احتمالا مورد بازبینی و تغییراتی قرار خواهد گرفت. هدف از این قراردادهای جدید، جذب سرمایه خارجی در چارچوبی جدید اما شبیه قراردادهای مشارکت در تولید است. برخی انتقاداتی که به قراردادهای بیع متقابل میشود انعطاف کم در نرخ بازگشت است و در برخی موارد هم محدودیتهایی است که ازسوی شرکت ملی نفت اعمال میشود.
براساس قراردادهای جدید نفتی ایران، شرکتهای نفتی بینالمللی میتوانند با شرکت ملی نفت ایران قرارداد سرمایهگذاری مشترک داشته باشند. شرکتهای نفتی بینالمللی میتوانند پروژهها را مدیریت کنند اما نمیتوانند مالکیتی بر منابع داشته باشند. براساس مطالعات اقتصادی شرق میانه، شرکتهای نفتی بینالمللی میتوانند پس از آنکه مرحله تولید راهاندازی شد در درآمد پروژه سهم داشته باشند.
مدت زمان قراردادهای نفتی جدید نیز طولانیتر و بین 20 تا 25سال است؛ یعنی بیش از دو برابر زمان مجاز در قراردادهای بیع متقابل است. قراردادهای جدید نفتی ایران (IPC) همه مراحل اکتشاف، تولید و توسعه را برای این شرکتها درنظر میگیرد. این برخلاف مدل قراردادهای بیع متقابل قبلی است که تنها در مراحل اکتشاف و توسعه مجوز میداد. این قراردادها برای این است که با ورود شرکتهای نفتی بینالمللی به مرحله تولید، نرخ کاهش تولید در میدان به حداقل برسد و بهرهوری و استفاده از دانش و فناوری به حداکثر برسد. براساس این قرارداد برای کمک به انتقال علم و فناوری شرکتهای بینالمللی به داخل ایران، این شرکتها ملزم هستند از ظرفیت شرکتهای داخل ایران که ممکن است شامل 51درصد قرارداد باشد، برای پیشبرد پروژهها استفاده کنند.